رسانه آمریکایی با هشدار درباره مواضع تفرقه افکنانه نماینده این کشور در سازمان ملل درباره مسائل خارجی به ویژه در زمینه ایران، به او درباره افول «ستاره اقبال سیاسیاش» هشدار داد.
در گزارش «پولیتیکو» آمده است: «نوع مدیریت موضوع ایران توسط نیکی هیلی در سازمان ملل خطر انزوای آمریکا و همچنین به زمین افتادن ستاره اقبال سیاسی او را به دنبال دارد».
این رسانه آمریکایی با اشاره به برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل درباره آشوبهای اخیر در ایران نوشت: «نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل هفته گذشته جلسهای را کلید زد که شاید جهان را خطرناکتر یا حداقل کمتر دوستدار آمریکا کرده است».
خلاصهای از این گزارش را در متون زیر بخوانید:
«روسیه برای ممانعت از برگزاری نشست تلاش کرد اما در لحظه آخر شکست خورد. البته در پایان نشست(شورای امنیت) شاید هیلی خودش هم آرزو کرده بود که کاش روسها در ممانعت از برگزاری نشست توفیق مییافتند.
نماینده آمریکا در نشست شورای امنیت درخواست قاطعانهای از جهان برای حمایت از مردم ایران کرد اما مجموعهای از دوستان آمریکا از انجام چنین کاری شانه خالی کردند و درباره نحوه پرداختن به موضوع ایران دو پهلو حرف زدند.
نماینده فرانسه این مساله را که اعتراضات در ایران، تهدیدی برای امنیت بینالمللی است و شایسته توجه شورای امنیت است را مورد سوال و تردید قرار داد.
نماینده سوئد هم درباره زمانبندی برگزاری این نشست ابراز تردید کرد. نماینده کویت هم به همکارانش در شورای امنیت تحولات تلخ پس از اعتراضات بهار عربی را یادآوری کرد. مشخص بود که حاضران در نشست، این جلسه را طرحی توسط هیلی برای زیر سوال بردن غیر مستقیم پایههای توافق هستهای ایران میدیدند و دیپلماتها یکی پس از دیگری حمایت قاطعشان را از توافق تصریح کردند.
نشست (شورای امنیت درباره ایران)، بیشتر شبیه به مناظره درباره سیاست خارجی دولت ترامپ بود تا اینکه درباره رفتار ایران باشد.
هیلی اکنون درباره اینکه چه نوع نمایندهای در سازمان ملل میخواهد باشد، با برخی سوالات اساسی مواجه است. آیا او میخواهد نیرویی میانهرو در دولت ترامپ باشد و تنشها بین یک رئیسجمهور دمدمی مزاج و بقیه جهان را بخواباند؟ یا اینکه او در نمایندگی کردن از مواضع سرسختانه رئیسش در قبال ایران و بحران کره شمالی و احتمالا ایجاد فاجعه دیپلماتیک شبیه به جنگ 2003 وفادار باشد؟
هیلی از زمانی که وارد نیویورک(به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل) شده، در دفاعش از اسرائیل و انتقاد از تهران شدیدا ثابت قدم بوده است. اوایل تابستان بود که او راه را برای اعلام عدم پایبنید ایران به توافق(توسط ترامپ) و تهدید به خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل مستقر در ژنو به دلیل انتقادات این شورا از اسرائیل را مطرح کرد.
تصمیم رئیسجمهور ترامپ برای شناسایی اورشلیم(بیتالمقدس) به عنوان پایتخت اسرائیل هیلی را در یک جایگاه خاص قرار داد. او پس از وتوی قطعنامه انتقادی از قمار ترامپ(درباره بیتالمقدس)، برای جلوگیری از تصویب بیانیه در مجمع عمومی سازمان ملل تمام قد وارد شد و عملا موضوع تبدیل به یک همه پرسی درباره ترامپ تبدیل شد. آمریکا با 128 رای در برابر 9 رای این قضیه را باخت موضوعی که مایه شرمساری و خجالت رئیسجمهور شد.
دیپلماتهای خارجی از اینکه هیلی با این شدت وارد یک درگیری شده که از قبل مشخص بود در آن میبازد، دلسرد شدند.
هیلی چند روز پس از این شکست، از تصویب بسته تازه تحریمهای علیه کره شمالی در شورای امنیت و امضای بودجه تقلیل یافته سازمان ملل در مجمع عمومی اطمینان حاصل کرد؛ بودجهای که او برای کاهش آن تلاش کرد. بنا بر این، رای گیری درباره اسرائیل تاثیر عملی کمی روی نفوذ هیلی داشت.
اگر چه بحث هفته گذشته درباره ایران، موضوعی با اهمیت کم بود اما نتیجه آن بسیار مهمتر بود. هیلی اگر درباره ایران دیگر قدرتها را با خودش بیگانه کند، او شاهد از بین رفتن سریع حسن نیتی که توانسته برای خودش بسازد، خواهد بود.
دیپلماتهای خارجی ممکن است با آمریکا با یک استاندارد و ملاک حرفهای درباره اختلاف نظرشان بر سر اسرائیل رفتار کنند اما به طور گستردهای توافق هستهای ایران را برای مهار بحران رو به افزایش منطقه خاورمیانه، اساسی و ضروری میبینند. این اعتقاد همه اعضای دائم شورای امنیت به جز آمریکا را با هم متحد میکند.
قدرتهای جهانی هر چه درباره اعتراضات ایران فکر کنند، اکنون آنها تلاشهای آمریکا برای تضعیف ایران را تهدیدی امنیتی در خاورمیانه میدانند؛ تهدیدی که باید مهار شود.
بسیاری از کارشناسان امنیتی و مدافعان حقوق بشری در اروپا از فقدان دلسوزی دولتهایشان در قبال معترضان ایران، حس خوبی ندارند اما در دوره ترامپ، بسیاری از دیپلماتها به باقی ماندن و اتکا روی بقایای نظم بینالمللی باقی مانده از دوره اوباما علاقه دارند تا اینکه بخواهند درباره دموکراسی حرف بزنند.
اگر رئیسجمهور ترامپ به دوری کردن از توافق ایران ادامه دهد و تا جمعه همین هفته از تمدید تعلیق تحریمها اجتناب ورزد، هیلی ناگهان خودش را در موضع تدافعی خواهد یافت و متحدان نزدیکِ معدودی در سازمان ملل در کنارش خواهد دید.
روسها که عملا درگیریهای بلندمدت دیپلماتیکی را در شورای امنیت سازمان ملل بر سر سوریه پیروز شدهاند، خوشحال خواهند شد که متحدان سنتی آمریکا را در یک بلوک ضد ترامپ درباره ایران در بر بگیرند. چنین چیزی لزوما به معنای مسموم کردن پروندههای عمده دیگر از قبیل کره شمالی نخواهد بود اما لکهای روی اعتبار و پرستیژ آمریکا در نیویورک(سازمان ملل) خواهد بود.
دونالد ترامپ و تندروهای ضد ایرانی درون و بیرون از دولت او شاید با این موضوع مشکلی نداشته باشند همانطور که دیک چنی معاون رئیسجمهور آمریکا در موضوع عراق(در سال 2003) علاقهمند به دور زدن شورای امنیت سازمان ملل بود.
دشمنان توافق هستهای ایران هم شاید از ملاحظه پیکار هیلی در مبارزات نمادین بر سر ایران در نیویورک خوشحال شوند و پس از آن اعلام کنند که مسیر سازمان ملل برای پرداختن به موضوع ایران، از بین رفته و مرده است. چنین چیزی به رئیسجمهور و کنگره آمریکا مانور بیشتری برای پرداختن به موضوع ایران بر اساس خواستههای خودشان خواهد داد.
دیپلماتهای مستقر در نیویورک درباره این موضوع نگرانی دارند که هیلی برای اثبات توامندیها و قابلیتهایش به عنوان یک تندروی درجه اول جمهوریخواه در زمینه سیاست خارجی، این مسیر را بپیماید؛ کسی که گمان میرود (در آینده) به ریاست جمهوری چشم دوخته باشد.
اگر اینطور باشد، هیلی باید با دقت و ملاحظه بیشتری رفتار کند. قطعا منافع سیاسی کوتاه مدتی برای ضربه زدن به سازمان ملل و دفاع از اسرائیل وجود دارد اما همانطور که کمتر از یک دهه قبل دولت جورج بوش متوجه شد، ترویج بی ثباتی در خاورمیانه میتواند آسیب سیاسی بسیار بزرگتر و قابل ملاحظهتری به سیاستمداران آمریکایی بزند.
برای هیلی یک مسیر سیاسی در دسترس دیگری هم وجود دارد: این را بپذیرد که خیلی بعید است بتواند سازمان ملل را به زانو زدن در قبال خواستهاش درباره ایران وادارد و به جای این کار، تا حد امکان روی موضوعاتی از قبیل کره شمالی تمرکز کند. پذیرش این موضوع شاید سخت باشد اما اگر هیلی واقعا خواهان دستیابی به عالیترین منصب(رئیسجمهوری) یا مناصبی از قبیل وزیر خارجه باشد، او باید از موضوعاتی که میتواند وجههاش را مخدوش کند، توجه داشته باشد. برانگیختن دعوا و دردسر با ایران میتواند به آسانی نتیجه معکوس داشته باشد.