اجتماع روز پنجشنبه 7 دیماه 1396 مردم مشهد که آغازگر حرکت مردمی، مطالبه گرایانه و در راستای پیگیری و حل مشکلات اقتصادی - معیشیتی بود با عدم پاسخگویی مناسب دولت زمینه ساز سوءاستفاده بیگانگان و در نتیجه انحراف اعتراضات از مسیر صحیح خود شد. اتاق عملیات روانی اصلاحات -اعتدال به جای پاسخ مناسب به مطالبات بر حق مردم به سرعت دست به کار شد تا با فرافکنی و ارائه آمارهای اقتصادی گذشته؛ از اصابت ترکش های این مطالبه مردمی به دولت جلوگیری کرده و همزمان قهرا و با موج سواری ضد انقلاب فضا به سمت امنیتی شدن مطالبات مردم و در نهایت سرکوب آنها هدایت شود!
ارایه آمارهای رشد اقتصادی، اصلی ترین روشی است که دولت اعتدال در این سالها برای توجیه سیاست های اقتصادی خود و کسب رضایت مردم در پیش گرفته است؛ آمارهایی که برای مردم هرگز قابل لمس نیست؛ اما اینکه چرا آنچه آمار بیان میدارد و آنچه که جامعه حس میکند تفاوت دارد؛ در چند نکته نهفته است:
1. آمارهای ذکر شده تفاوت های بارز را در مقاطع مختلف نشان نمیدهد
2. حتی اگر رشد اقتصادی هم مثبت باشد، نمیتوان وضعیت اقتصادی اقشار ضعیف جامعه را با همان سنجههایی ارزیابی کرد که اقشار مرفه جامعه را ارزیابی میکنیم
3. این آمارها شکاف درآمدی و تغییر در الگوی مصرف ثروتمندان را منعکس نمی سازد
4. آمارهای ارایه شده میزان گسترش فقر را مخفی میکند
نکته مهمی که از نگاه دولت مغفول مانده این است که هماره در خصوص فقر و مشکلات معیشتی مردم؛ می بایست نه تنها کمیت فقر؛ بلکه شکاف های درآمدی؛ احساس محرومیت و احساس کنار گذاشته شدن یا غبن و ظلم را باید مد نظر داشت. نمونه این تساهل را میتوان در ماجرای حقوق های نجومی مشاهده کرد.
به همین دلیل مقام معظم رهبری در ماجرای فیش های نجومی فرمودند: « اگر به حقوقهای_نجومی رسیدگی نشود، اعتماد مردم به نظام کاسته میشود که این فاجعهی بزرگی خواهد بود. » و نیز فرمودند:«با مردم همدردی کنید که مردم احساس کنند که همان رنجی را که او میبرد شما هم میبرید و نشان بدهید که عزم راسخ دارید که با این قضیّه برخورد کنید و جلویش را بگیرید»
واقعیت این است که آنچه امروز ذهن مردم را آزار میدهد؛ عدم وجود دلیل و توجیه برای شکاف یاد شده است. جامعه از خود می پرسد که دلیل شکافی که هر روز عمیق تر میشود چیست؟! آیا محصول کار و تلاش شبانه روزی است یا مصرف مسرفانه و رانت خواری ژن های برتر؟ این جاست که علارغم نوسانات سطح فقر؛ احساس بغض و محرومیت گاه به صورتی غیر واقعی افزایش می یابد و این احساس؛ از فقر برای نارضایتی های اجتماعی مهم تر است.
محمد عبدالهی