حامیان دیروز روحانی در حال تبدیل شدن به منتقدان و حتی مخالفان امروزش هستنند. شاید در دولت های دوم این اتفاق معمول باشد که عملکرد دستگاه اجرایی افت می کند و روزمرگی، آفت هیات دولت و مدیرانش می شود. چنین اتمسفری معمولادر یکسال یا دوسال پایانی دولت تشدید می شود اما به نظر می رسد دولت دوازدهم از ابتدای کارش دچار روزمرگی و روند کند پیشبرد وعده های انتخاباتی شده است.
حسین زاعفر، کارشناس اقتصادی معتقد است روحانی در حوزه اقتصادی و معیشتی در حال ناامید کردن همه است: "شیوه عمل دولت دعوت مردم به شورش است. اگر آقای روحانی فکر می کند مثل رئیس جمهور قبل می تواند مشکلات خود را بر دوش دولت بعد بیندازد، سخت در اشتباه است چرا که دولت دارد در همین چهار سال مردم را ناامید می کند."
اگر دولت یازدهم در ابتدای کار توانست با اولویت قرار دادن سیاست خارجی در بحث مذاکرات هسته ای، مشکلات اقتصادی و به تبع آن معضلات و بحران های اجتماعی را در سایه قرار دهد، دولت دوزادهم می بایست محلی برای درو محصول کاشته شده در دولت یازدهم یا همان برجام و سرمایه های خارجی وعده داده شده باشد. چارچوب مفروض برای رونق اقتصادی، به سمت پیش شرط های جدید و جدی دیگری چون حل و فصل موضوعات منطقه ای و موشکی سوق داده شده و اصطلاح «شرایط حساس کنونی»، مجدد در حال پررنگ تر شدن است. شرایطی که می تواند عدم تحقق وعده ها را همچنان در حالت انتظار یا استندبای قرار دهد.
اشتغال زایی کاذب، افزایش قیمت ارز، ادامه مشکل سپرده گذاران موسسات اعتباری، خام فروشی، شکست در طرح خصوصی سازی در کنار عدم تحقق وعده های سیاسی و اجتماعی مانند حقوق شهروندی، رفع حصر و به کارگیری زنان در پست های مدیریتی، سرسخترین مدافعان روحانی را به صف منتقدان اضافه کرده است. هرچند این دست از فعالین سیاسی و اقتصادی، همچنان در تلاش اند تا فاصله خود را با اصولگرایان در نقد دولت حفظ کنند. صادق زیباکلام، بر این نظر است که با چشمان کبود همچون مردمک چشم همچنان از دولت حمایت می کند ولی دیگر نمی توان مانند گذشته حامیان را توجیه کرد:" معتقدم که مساله فقط این نیست که بین اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی شکاف به وجود آمده است. من فکر میکنم مساله عمیق تر از این حرفهاست. اساسا یک سرخوردگی و یک احساس ناامیدی گسترده، نه تنها در بین اصلاح طلبان، بلکه در بین آن 24 میلیونی که به آقای روحانی رای دادهاند به وجود آمده است. " زیباکلام در اظهارنظری دیگر معتقد است: "بنابر دلایلی که برای خود دارم، کارنامه چندان موفقی را برای ایشان پیش بینی نمی کنم. به این دلیل که مرکز ثقل دولت دوم آقای روحانی و بزرگترین مشکلات و چالش هایی که با آن روبرو است به مسائل اقتصادی باز می گردد.از همین رو نوری برای مشاهده موفقیت اقتصادی دولت دوازدهم به چشم نمی خورد."
شیب انتقادات به مرور بیشتر و بیشتر می شود و حمایت از روحانی هزینه هایی را بر جریان اصلاح طلب تحمیل خواهد کرد، از همین رو خود را به سمتی از میدان روانه می کنند که از دید تماشاگران یا همان افکار عمومی، به عنوان مدافعان سرسخت دولت دوازدهم برچسب نخورند. در فاصله زمانی 6 ماه ازانتخابات 1396 تا به امروز، تغییر فاز اصلاح طلبان نشان از آن دارد که آنها نمی خواهند تمام تخم مرغ هایشان را در سبد روحانی قرار دهند و بر روی مهره بازنده شرط بندی کنند. در این مسیر می بایست آلترناتیوهای جدیدی را رو کنند و به مرور با جلب توجه پایگاه اجتماعی خود به سوی آنها، راه پایان معضلات و مشکلات را در حمایت از آنها تقویت کنند. ناامید کردن تدریجی و نه سریع جامعه از دولت دوازدهم و در نهایت زدن ضربه نهایی و معرفی ناجی اصلاح طلب، از این مسیر می گذرد. عبدالله ناصری، فعال اصلاح طلب بر این نظراست: " من به عنوان یک کنشگر خیلی تصویر روشنی از برنامههای دولت در حوزههای اجتماعی و سیاسی به ویژه اقتصادی نمیبینم. تصویری از برنامه چهار سال آینده دولت ارائه نشده است. دولت تا حدودی در حوزه سیاسی با انتخاب مجدد وزیر کشور و استاندارانش برنامه سیاسیاش را مشخص کرد."
به طور کلی رجوع به گزاره های بخشی از تئوریسین های اصلاح طلب نشان می دهد، زمینه سازی ها برای امروز مدنظر بوده است. زمانی که سعید حجاریان از نرمالیزاسیون سخن گفت یا ابراهیم اصغرزاده دولت اعتدال را رحم اجاره ای نامید، می بایست انتظار بالا رفتن شیب تند انتقادات از دولت دوادهم را پیش بینی کرد. این بدان معناست که در ذهنیت این طیف از اصلاح طلبان، دولت روحانی، بستر و محیطی را فراهم ساخته تا اصلاح طلبان بتوانند پس از عادی شدن شرایط زمانی و محیطی، خود نامزد کاملا اصلاح طلب را برای تشکیل دولت معرفی کنند. در این گزاره حل مشکلات و بحران در اولویت های بعدی قرار می گیرد و دغدغه جریان اصلاحات این موارد نیستند. هرچند وجود معضلات این شانس را برای اصلاح طلبان فراهم می آورد که سفره خود را از دولت در سال های پایانی روحانی جدا کنند و در نتیجه با زبان تندتری نسبت به عملکرد دولت موضع گیری کنند. بنابراین انتخابات مجلس 98 اولین آزمون جدی کنشگری اصلاح طلبان به صورت مستقل تر و با نقد شدیدتر نسبت به دولت خواهد بود.