رئیسجمهور هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس، کنایهای هم به مسکن مهر و نحوه تامین مالی آن زد که برای کارشناسان و صاحبنظران حوزه پولی و بانکی بسیار سوالبرانگیز است. او گفت: «مشکل مسکن مهر این نیست که پایهاش سست یا سفت است؛ این مسئله دوم است. مسکن مهر از چه پولی درست شد، این باید جواب داده شود. استقراض از بانک مرکزی خطای بزرگ است. مسکن مهر از جیب فقرا درست شد، چرا که پایه پولی بالا رفت. در مسکن مهر، راه اشتباهی انتخاب شد. ریشه مسکن مهر غلط بود.»
این اظهارات هر چند نسبت به اظهارات معاون اول رئیسجمهور در بحبوحه زلزله کرمانشاه مبنی بر سست بودن مسکن مهر، یک عقبنشینی آشکار محسوب میشود، اما در فرار به جلو با بازی زیرکانه با لغاتی مثل پایه پولی و استقراض از بانک مرکزی همان راه رفته جهانگیری را طی میکند.
دنیای علم و تخصص زبان خاص خودش را دارد و با ادبیات و لفاظیهای سیاسی تفاوت دارد. زبان کارشناسان زبان شاخصها و اندازهگیریهای علمی و مشخص است؛ شاخصهایی که مفهوم مشخصی را میرسانند و فارغ از هر جبهه و جناح سیاسی تفسیر میشوند. افزایش پایه پولی و نقدینگی شاخصهایی است که عدد و رقم آن توسط بانک مرکزی سنجش شده و اعلام میشود. روحانی معتقد است افزایش پایه پولی برای اختصاص به طرح مسکن مهر راهی اشتباه و خطایی بزرگ محسوب میشود و به گونهای با اختصار و بدون توضیح کارشناسی همراه با لحنی عصبانی و طلبکارانه به رد این طرح میپردازد که گویا دلیل دیگری برای توضیح ادعاهای خویش در چنته نمییابد.
اگر بخواهیم با همان منطق رئیسجمهور مبنی بر استقراض از بانک مرکزی و افزایش پایه پولی با ادعای آقای رئیس مواجه شویم باید به سراغ بانک مرکزی آقای روحانی برویم. آمار منتشره نشان میدهد: در شهریورماه 1388 که دولت دهم سکان هدایت قوه مجریه را در اختیار گرفت میزان نقدینگی طبق آمار بانک مرکزی 211 هزار و 661 میلیارد تومان بوده است. هنگامی که دولت دهم در شهریورماه 1392 سکان هدایت قوه مجریه را در اختیار دولت یازدهم قرار داد نقدینگی به 506 هزار و 693 میلیارد تومان رسیده بود. این اعداد نشان میدهد میزان رشد نقدینگی در دولت دهم 139/38 درصد بوده است. هنگامی که دولت یازدهم در شهریورماه سال جاری به کار خود پایان داد میزان نقدینگی به 1366 هزار و 260 میلیارد تومان افزایش یافته بود؛ یعنی در دولت یازدهم میزان رشد نقدینگی 169/8 درصد بوده است.
در شهریورماه 88 پایه پولی 51 هزار و 824 میلیارد تومان بوده و این شاخص در شهریور ماه 92 به 96 هزار و 579 میلیارد تومان رسیده است. یعنی در دولت دهم پایه پولی 3/86 درصد رشد کرده است. پایه پولی با رشدی 103 درصدی در دوران دولت یازدهم در پایان شهریورماه 96 به 196 هزار و 490 میلیارد تومان رسیده است.
علیرغم تامین مالی مسکن مهر از طریق افزایش پایه پولی و نقدینگی، حجم افزایش هر دو شاخص، هم در مقدار و هم درصد، در چهار سال 1388 تا 1392 کمتر از 1392 تا 1396 است. حال باید از رئیسجمهور کشورمان پرسید نطقها را خود تنظیم میکنند یا مشاورانش چنین تحلیلهایی را رقم میزنند؟
اگر بخواهیم سوال دیگر را به سبک آقای روحانی بپرسیم، باید پرسید در دولت قبل نقدینگی ایجاد شده، صرف اجرای طرح بزرگ مسکن مهر گردید و علاوه بر خانهدار نمودن عده کثیری از مردم که در مناطقی مانند ولنجک اقامت ندارند، اشتغال فراوانی در کشور به وجود آورد، اما نقدینگی اضافه شده در دولت یازدهم صرف چه اموری شده است؟ بله حق دارید حتما زیر لب میگویید مسکن اجتماعی!
هر چند برای صاحبنظران پولی و بانکی مشخص است چه اتفاقی برای نقدینگی ایجاد شده افتاده و در بلندمدت چه عواقبی در انتظار ملت خواهد بود، اما اطلاعات و استدلالهای آقای رئیس موجب نگرانی دلسوزان کشور از روند تصمیمگیری در عالیترین سطح اجرایی کشور میشود و آنها را نسبت به پیامد چنین تصمیماتی مکدر میکند.