از هر بچهی دبستانی هم معنی جلسهی رأی اعتماد را بپرسید، میداند. حال اینکه چرا بعضی از نمایندگان مجلس هنوز که هنوز است در جلسهی رأی اعتماد جور دیگری رفتار میکنند جای تعجب دارد. مهمترین و بارزترین تناقضی که سالهاست در جلسات رأی اعتماد دیده میشود، افرادی هستند که به نام مخالف وزیر پیشنهادی میخواهند صحبت کنند ولی به شدت موافق صحبت میکنند. یکی از عجیبترین موارد را سالها پیش دیدم. رییس جمهور وقت یکی از نمایندگان مجلس را به عنوان وزیر کابینهاش معرفی کرده بود و نمایندهی دیگری که در مخالفت او صحبت میکرد دلیل مخالفتش را اینگونه بیان کرد که «حیف است مجلس چنین نمایندهی خوبی را از دست بدهد!». آن روز بود که معنای در افق محو شدن را با تمام گوشت و پوست و استخوانم درک کردم!
دلیل این رفتار متناقض هر چیزی میتواند باشد؛ به اختصار به چند مورد از این دلایل که طی این سالها به ذهنم رسیده است اشاره میکنم:
۱- گاهی درستترین جواب، سادهترین جواب است. شاید مسخره به نظر برسد ولی به گمانم برای یک بار هم که شده از تمام نمایندگان معنی واژههای «موافق» و «مخالف» را بپرسند.
مرگ یک بار شیون هم یک بار! شاید واقعاً معنای این دو کلمه را نمیدانند. شاید میدانند ولی موافق و مخالف با چیز دیگری هستند و نمیدانند باید موافق و مخالف با وزیر پیشنهادی باشند نه چیز دیگری! امتحانش که ضرر ندارد.
شورای نگهبان حتی میتواند از این به بعد این مورد را جزو شرایط تأیید و احراز صلاحیت کاندیداهای مجلس قرار دهد.
۲- یک نفر برود پشت تریبون بایستد و آنجا را بررسی کند ببیند چیز عجیبی وجود دارد یا نه؟! ممکن است کسی تریبون را طلسم و جادو کرده باشد. همیشه که قرار نیست تریبونها هالهی نور و چیزهای خوب داشته باشند. یا ممکن است طبق اصل فشار از پایین، پشت تریبون خبری باشد!
۳- با توجه به اینکه شخصیت افراد با هم تفاوت دارد، شاید آن نماینده واقعاً دارد مخالفت میکند و مخالفت او به نظر ما موافقت میآید. مگر نبود آن نمایندهی محترمی که نطقش را آنچنان لطیف و به نام خداوند رنگین کمان آغاز کرد؟ شما تصور کنید چنین فردی بخواهد با کسی مخالفت کند. طبق فرمودهی حضرت سعدی (علیه الرحمه): «زهر از قِبل تو نوشداروست / فحش از دهن تو طیبات است.» پس کاش همه را با خودمان نسنجیم. شما تصور کنید آن افراد هم ممکن است همین فکر را در مورد نمایندگان مورد تأیید ما داشته باشند. کسانی که به عنوان موافق صحبت میکنند از دید آنها مخالف به حساب بیایند!
۴- من و شما به عنوان عوام الناس که این جلسات را از
رادیو و تلویزیون میشنویم و میبینیم، تمام چیزی که داریم همان است که برایمان پخش میکنند. مگر نه اینکه مسابقات
والیبال سانسور میشود؟ (که خب البته خوب است که سانسور شود؛ چون
خانواده رد میشود!) مگر نه این است که بعدها فهمیدیم اصل قضیه و داستان «اوشین» چیز دیگری بوده است و به ما چیز دیگری نشان دادهاند؟! مگر نه اینکه آقای «ظریف» در زیرنویس شبکهی خبر شد «وزیر
امور خارجه آمریکا»؟! اگر خیلی بدبینانه بخواهم به قضیه نگاه کنم میتوان تمام تقصیرها را گردن صداوسیما انداخت.
۵- شاید کسی که از نمایندگان موافق و مخالف ثبتنام میکند اشتباه کرده است. مگر تا به حال برای شما اتفاق نیفتاده است که مأموری که میآید کنتور آب و
برق منزلتان را بخواند، اشتباه کند؟ مگر موقع چت کردن در تلگرام اشتباه تایپی ندارید؟ حالا یک اشتباه (هر چند بزرگ) رخ داده است و آن نماینده هم نخواسته آبروی آن فرد را ببرد و تمام نقدها و تهمتها را به جان خریده است!