برجام و دوسالگی مدارا با آمریکایی‌ها

 در دو سالگی توافق هسته‌ای ایران با 1+5 این سؤال را باید مطرح کرد که آیا طبق رسم مالوف، این دوسالگی را باید جشن بگیریم و به آن افتخار کنیم یا خیر.

محمدجواد ظریف با اظهارات روز گذشته‌اش در نیویورک مبنی بر اینکه « متاسفانه آمریکا ضمن این که حداقل ماندگاری را در این توافق داشته است ولی با اجازه ندادن به ایران در بهره بردن از منافع کامل این توافق در عمل نمودن به روح این توافق شکست خورده است‌.» پاسخ به پرسش بالا را بدون فوت وقت داده، اما لازم است با طرح ادله‌ای متقن، چرایی به‌کارگیری ادبیات شکست توسط وزیرامورخارجه کشورمان پس از گذشت700روز از روز امضای برجام در امریکا ارزیابی شود.

 

باید بالطبع نگاه محمدجوادظریف در 96/04/23 نگاه سابق به غرب را تغییر داد؟ آیا بعداز امضای برجام اوضاع اقتصادی مردم بهتر شد؟ ازحجم و دامنه تحریم‌های ضدایرانی کاسته شد؟ تهدیدات نظامی علیه کشورمان کاهش یافت؟ نام ایران دیگرذیل فصل هفتم شورای امنیت نیست؟ ایران به‌راحتی می‌تواند موشک آزمایش کند؟ توطئه‌ها و دشمنی‌های نظام سلطه علیه ایران افزایش داشته یا کاهش؟  ایران همچنان برهم زننده صلح، ثبات و امنیت جهانی معرفی می‌شود یاخیر؟

 

هرچند پاسخ به این پرسش‌ها بسیارآسان است و اعترافات دیروز ‌ظریف اثبات‌کننده وجود ضعف‌های ممتد نظیر«تفسیر پذیربودن آن» و «تعهدات عینی ایران و تعهدات کلی و مبهم امریکایی‌ها» در توافق هسته‌ای است، اما آنچه مهم می‌نماید رسیدن به این نکته است که نخست، هزینه‌های «روانی-معنوی-سیاسی‌ بین‌المللی» چه بوده دوم،ادامه روند کنونی دردستگاه سیاست خارجه هزینه زاست یا فایده‌آور؛ سوم،  نحوه سودمند مواجهه با نظام سلطه و تغییر موازنه به نفع ایران در قالب چهار سال اخیر همچنان صورت پذیر است؟

چهارم، ضرورت‌های الزام‌آور چهار سال آینده که تأمین‌‌کننده منافع در عرصه سیاست خارجه می‌باشد، چگونه باید رعایت شود؟

 

پاسخ این چهار پرسش را اجمالاً می‌توان اینگونه عنوان کرد:

1ـ اگرچه ازجمله دستاوردهای برجام«بدون نتیجه بودن توافقات بین‌المللی با امریکا به عنوان یک اصل مسجل و معین شده در جامعه ایرانی»یا«فقدان پایبندی این کشور به قوانین و قواعدحقوق بین‌الملل»بوده اما هزینه‌های ناشی از این توافق به مراتب بیشتر از دستاوردهای آن است.

 

«هزینه‌های روانی»، «هزینه‌های فنی»، «هزینه‌های اقتصادی»، «هزینه‌های حقوقی»و«هزینه‌های بین‌المللی»به دلیل فقدان ملاحظات کافی صورت گرفته در مذاکرات با غربی‌ها و رعایت قواعد حقوقی در تنظیم متن توافقنامه می‌باشد که در ادامه می‌آید.

-هزینه‌های حقوقی: «نگه داشتن ایران ذیل فصل هفتم طبق قطعنامه2231»، «پذیرش و اقرار طرف ایرانی به غیرصلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای تا قبل از 94/04/23»، «ایجاد بهانه‌های جدید و منطبق بر مفاد قطعنامه2231برای امریکایی‌ها نظیرخلاف قوانین القا کردن آزمایش موشکی ایران»، «چهارچوب‌مند‌سازی رفتار هسته‌ای-دفاعی ایران طبق نظام دلخواه امریکا» از جمله آنهاست.

 

-هزینه‌های روانی: تلاش ناخودآگاه برای باورمند کردن مؤلفه‌‌هایی مانند«انقلاب چاره‌ای جز تعدیل مواضع و تغییررویکرد در عرصه بین‌المللی ندارد»، «تزریق روحیه ناامیدی نسبت به آینده در جامعه»، «قدرتمند نشان دادن غرب فراتر از واقعیت صحنه بین‌الملل»، «ایجاد بی انگیزگی در قشر نخبه برای تحصیل در رشته‌های مهم دانشگاهی نظیرفیزیک و شیمی هسته‌ای» و «احساس خودکوچک‌بینی در مقابل غرب با ابراز ادبیاتی نظیرامریکا با یک بمب تمام صنعت دفاعی ما را از کار می‌اندازد»  در افکار جامعه ایرانی است.

-هزینه‌های اقتصادی: «معطل نگه داشتن اقتصاد کشور به امید گره گشایی برجام»، «ایجاد رکود در کسب وکار»، «نبود سرمایه‌گذاری خارجی و به جای آن تأمین مطالبات اقتصادی کشورهایی مانند فرانسه با عقد قرارداد با شرکت ایرباس و پژو»، «فقدان گشایش در ارتباطات بین بانکی میان ایران و اروپایی‌ها» و «بسته ماندن سوئیفت» از نمونه‌های آن است.

 

از هزینه‌های گسترده«فنی»در حوزه هسته ای-پزشکی-دفاعی-علمی صرف نظر می‌شود.

 

2‌ـ به‌راستی با وجود حجم انبوهی از هزینه‌های حقوقی-سیاسی-اقتصادی-اجتماعی که«هزینه‌های کنارآمدن با خواسته‌های امریکا»باید به شمارآید، می‌توان به مذاکرات مشابه در سایرحوزه‌های مورد مناقشه با امریکا امیدوار، از حمایت مردم سوریه، عراق، یمن و لبنان دست کشید و انقلابی گری را طرد کرد؟

 

و در چهار سال دوم، در صورت تکرار رویه و رویکردهای چهار سال نخست در مقابل امریکا چه میزان هزینه‌های امروز افزایش می‌یابد؟

 

3ـ  اظهارات وزیرامور خارجه درنیویورک-پس از گذشت دو سال از امضای برجام-با یقین به وجود هزینه‌های مورداشاره بیان شده آن هم در شرایطی که در«حین»و«پس»از امضای برجام مقامات ارشد دولت از اعتبارداشتن قول‌های شفاهی و نامه‌های کری-اوباما گفتند ودر مقابل تصویب و اجرای قوانین نقض‌کننده متن و روح برجام مانند«isa»و«محدودیت ورود شهروندان38کشور به ایران»موضع محتاطانه گرفتند.  این درحالی است که انتظار می‌رود وزیرامورخارجه در دو سالگی برجام از موضع «گلایه‌های برادرانه» نسبت به نقض برجام عبور و به صورت جدی مسئله را از مراجع چهارگانه مندرج در برجام پیش برده و از سایرابزارهای مبتنی براصول و قوانین حقوق بین‌الملل پیگیر حقوق ایرانی‌ها ومنافع ملی برآید.

«نگارش بیانیه رسمی» دستگاه دیپلماسی به دبیرکل سازمان ملل، «نامه‌نگاری رسمی»به سایراعضای 1+5 مبتنی بر درخواست از آنها برای اعلام نظر رسمی و نه دوپهلو ازنقض برجام توسط امریکایی‌ها و ابراز اراده برای اجرای مناسب قانون اقدام متقابل مجلس و قانون شورای عالی امنیت، قطعاً نتیجه بهتری از گلایه‌های صرف درپی خواهد داشت.

کما اینکه برداشت تیم تصمیم‌گیر دولت کنونی امریکا همانند دوره اوباما آن است که طرف ایرانی به هر قیمتی خواهان حفظ برجام است وآن را عامل استحاله رفتارایران در عرصه بین‌المللی می‌داند و براساس همین برداشت حلقه «تحریم، تهدید و تحقیر»علیه ایران را تنگ تر کرده است.

 

4ـ   بنابراین برخورد «مداراگونه» و «محتاطانه» با امریکایی‌ها و«هراس از مواجهه علنی و برخورد توئیتی» نمی‌تواند آورده مشخصی برای ایران به همراه داشته باشد و عامل «ضمانت بخش»برای تجدیدعمربرجام، مقابله فعال و مبتنی بر دور اندیشی و نه ملاطفت ودلجویی با غربی‌هاست.

 

دولتمردان ‌باید درنظرداشته باشند که پس از گذشت دو سال ازبرجام هیچ کدام از شعارهای آنها حتی به مرزواقعیت نیز نزدیک نشد؛آنها با دو هدف قطعی الوقوع برجام: 1-«برداشته شدن کامل و جامع همه تحریم‌ها»و2-«گشایش فوری، معیشتی و اقتصادی در کشور»کشور را وادار به پذیرش برجام پرهزینه کردند ونباید مشابه این اشتباه راهبردی حداقل تا1400تکرار شود.

محمد اسماعیلی