این محافل افراطی بعضاً نزدیک به دولت، پس از انتشار اشعار خوانده شده از سوی میثم مطیعی، اقدام به هیاهو و فحاشی وسیع علیه وی در فضای مجازی کردند و توضیح ندادند که کدام قسمت از اشعار خوانده شده توسط وی، به این جماعت برخورده است؟ آنجا که میگوید:
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
پینه دست کم از پینه پیشانی نیست
کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد
عرق شرم مبادا که به رویش باشد
آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد
پدری کز زن و فرزند خجالت بکشد
یا در ادامه که خطاب به مسئولان سیره امیر مؤمنان(ع) را یادآور شد و گفت:
ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم
پی اقدام تو هستند هنوز این مردم
چند روزی تو مقامی به امانت داری
منصبت را نکند طعمه خودپنداری
راه میجویی اگر، شیوه مولاست دلیل
قصه آهن تفتیده و دستان عقیل
پلک بر هم مگذارید که فرصت رفته ست
پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفته ست
مطیعی در ادامه این ابیات را خواند:
سیلی از کوخ نشین، کاخ نشین خواهد خورد
و زمین خوار سرانجام زمین خواهد خورد
بیست سی «چیست که تعلیم جهان، از دل ماست»
هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست
اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری ست
قرص خواب است ولی چاره ما بیداری ست
او در ادامه گریزی هم به خصومتهای دشمن زد و گفت:
تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما
وحشت از حربه تحریم مبادا با ما
باز تحریم جدیدی به سنا رفت که رفت
جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت
ذوق بیهوده ز برجام خطا بود خطا
تکیه بر عهد عمو سام خطا بود خطا
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست
بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست
هر چه میشد برد از کیسه ما برد که برد
«برد برد» این بود آری همه را برد که برد
کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار
سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار!
نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو
نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او
دل به لبخندش اگر باختهای، باختهای
گر ز اخمش سپر انداختهای باختهای!
مطیعی در پایان نیز ابیاتی در تقدیر از شجاعت سپاه در تأدیب داعش و سرزنش رقص شمشیر رژیمهای مرتجع با ترامپ خواند.