30خرداد، سالروز عزل بنیصدر و شروع آشکار عملیات مسلحانه منافقین علیه مردم و انقلاب اسلامی است؛ سازمانی ترویستی و جنایتکار که از هیچ اقدام وحشیانه و تروریستی علیه مردم کشورمان دریغ نکرده است. با این حال، جالب آن است که بعد از گذشت حدود 40 سال از جنایتهای این سازمان، اکنون برخی درصدد هستند تا از این جلادها رفع اتهام کرده و چهره کریه آنها را تطهیر کنند. از اینرو، در اینجا تلاش میشود تا نگاهی کوتاه به جنایتها این سازمان تروریستی داشته باشیم.
سازمان منافقین در سال 1344 توسط چهار تن از دانشجویان دانشگاه تهران به نامهای سعید محسن، علیاصغر بدیعزادگان، محسن حنیفنژاد و نیکبین تأسیس شد. در سال 1350 مشی مسلحانه را علیه رژیم شاه انتخاب کرد و در سال 1354 مواضع ایدئولوژیک خود را از اسلام به مارکسیسم تغییر داد و سران آن اعلام کردند که مارکسیسم بهترین ایدئولوژی مبارزاتی است. همین امر سبب ایجاد دودستگی در سازمان شد؛ جناح مذهبی سازمان متشکل از افرادی چون مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف از این موضوع انتقاد کردند و از سازمان خارج شدند که به دستور تقی شهرام و بهرام آرام، مسئولین وقت منافقین، ترور شدند. بقایای جناح مذهبی به رهبری لطفالله میثمی نهضت مجاهدین را تشکیل دادند و سایر اعضای مارکسیستشده، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر را تأسیس کردند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، اما منافقین در مقابل سیل خروشان ملت قرار گرفتند و در همهپرسی تغییر نظام سیاسی به جمهوری اسلامی، به آن رأی ندادند. از اینرو، آنگاه که مسعود رجوی، از سرکردگان این گروهک، کاندیدای نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد، رد صلاحیت شد. منافقین سپس در اتحاد با ابوالحسن بنیصدر به مرکز توطئه علیه نظام و انقلاب نوپای اسلامی و جاسوسی برای بیگانگان تبدیل شدند تا اینکه با صدور حکم عدمکفایت سیاسی بنیصدر از سوی مجلس و عزل وی از ریاست جمهوری در 30 خرداد 1360، به نبرد مسلحانه با نظام و مردم روی آوردند و در نهایت، سرکرده آنها، مسعود رجوی، با پوشیدن لباس زنانه، به همراه ابوالحسن بنیصدر از کشور فرار کرد. در همین برهه، منافقین به ترورهای خیابانی روی آوردند و افراد عادی و بیگناه را در خیابانها قلعوقمع میکردند و یا اینکه با شناسایی افراد انقلابی و مذهبی، وحشیانه به خانههای آنها حمله میکردند و فیجعترین جنایتها را علیه آنها و خانوادههایشان مرتکب شدند. منافقین به همین شیوه، حدود 17 هزار نفر را در کشور به فاصله چند ماه به خاک و خون کشیدند. ترور شهدای محراب شامل آیات عظام که هرکدام از مبارزین و مؤثرین در شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی در اقصی نقاط کشور بودند، انفجار ساختمان نخستوزیری و به شهادت رساندن شهید رجایی و باهنر، انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن شهید بهشتی(ره) و 72 تن از یاران ایشان که همگی از مسئولان نظام بودند و... نیز از دیگر اقدامات و جنایتهای این جلادان بود.
علاوه بر این، منافقین با خروج از کشور، به فرانسه پناهنده شدند تا اینکه در سال 1364 با بهبود روابط میان فرانسه و جمهوری اسلامی ایران، وارد عراق که در آن زمان در حال تهاجم به ایران بود، شدند و به جاسوسی و انواع اقدامات دیگر علیه انقلاب، نظام اسلامی و مردم ایران پرداختند. آنها حتی به مردم عراق نیز رحم نکردند و در همدستی با رژیم جلادمسلک صدام بعثی، جنایتهای را علیه مردم عراق صورت دادند. در سال 1367 و در حالی که ماههای آخر جنگ تحمیلی در حال سپری شدن بود و فرمان توقف جنگ در جبهههای نبرد صادر شده بود، منافقین، سرمستانه در همکاری با صدام به مرزهای غربی کشور حمله کردند و چندین شهر مرزی کشور را به تصرف خود درآورده و غیرانسانیترین جنایتها را علیه مردم آن شهرها مرتکب شدند تا اینکه با صدور فرمان بسیج عمومی از سوی امام خمینی(ره)، توطئهی منافقین خنثی شد.
اما حتی در سالهای بعد منافقین از توطئه علیه کشورمان دست برنداشتند؛ به گونهای که صیاد شیرازی را به شهادت رساندند و حتی گفته میشود که ترور شهید اسدالله لاجوردی به دست عمال این سازمان رقم خورده است. در برههی کنونی نیز این سازمان به ملعبه دست عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شده و آنها درصدد هستند تا با دمیدن جانی بر پیکر مرده این سازمان تروریستی، دوباره بتوانند آنها را علیه نظام اسلامی تحریک و وارد عمل کنند. درواقع، اربابان تروریسم اکنون درصدد هستند تا با همگرایی و همافزایی میان گروهکهای مختلف تروریستی ضدنظام، به مردم و نظام ضربه بزنند.