جشن تولد اعتدال شاید وقتی دیگر

 «چرا برخی از ما لحن‌مان را اصلاح نمی‌کنیم و چرا نمی‌دانیم با چه لحنی با دولت، منطقه و با دنیا صحبت کنیم، با لحن تند به جایی نمی‌رسیم.» این بخشی از سخنان رئیس‌جمهور در ضیافت افطار با رسانه‌های عمدتاً همسو است. گویی با لحن درست فقط باید با دولت، منطقه و دنیا صحبت کرد و ضرورتی ندارد با دیگران نیز لحن‌مان را اصلاح نماییم و گویی فقط قرار است دیگران لحن‌شان را اصلاح نمایند و ما از آن معاف هستیم.

 

باید به شدت نگران بود که همانگونه که واژه‌های زیبای «اصلاحات» و «مشارکت» در تطبیق با عمل مولدان آن برای بخشی از نخبگان کشور معادل «فحش» بازنمایی شد،‌ اعتدال نیز به همان سرنوشت دچار شود. در چهار سال گذشته اعتدال صرفاً در مواجهه با غرب قابل درک است و حتی ابداع‌کننده آن، حیطه رهبری و اصل نظام را نیز با افراط درنوردیده است. به همین دلیل باور به پرچمداری اعتدال از سوی دکتر روحانی تقریباً صفر است. این باورناپذیری نه از سوی منتقدان که جریان همسو نیز هیچ دفاعی از چنگ‌اندازی ایشان به صورت نظام و بازوهای توانمند آن نکرد که انتقاد هم کرد. وقتی روحانی سخن از اعتدال می‌کند به یاد جمله معروف هانتینگتون می‌افتیم که: «با خشونت مخالفت کن ولی خود بدان عمل کن.» خوب است رئیس‌جمهور محترم و منتقدان یک تیم مشترک تشکیل دهند و مفاهیم توهین‌آمیز و افراطی دو طرف را احصا و وزن‌دهی نمایند و روشن شود افراطیون مدنظر ایشان نمره‌ای بالاتر از افراط می‌گیرند یا خود ایشان؟ ممکن است کسانی در کشور تندروی کنند و در بسیاری از مواقع قابل دفاع هم نیست اما آنان پرچمدار و مدعی اعتدال نیستند. افراط آنان با افراط روحانی یک تفاوت عمده دارد؛ افراط آنان کسی را خوشحال نمی‌کند اما افراط روحانی چون در نسبت با اصل نظام و انقلاب و 180 درجه برخلاف مواضع خود ایشان در دهه 60 است، غرب و مخالفان نظام را خوشحال و به وجد می‌آورد. غرب مبنائاً دشمن ماست اما افراطیون مدنظر روحانی منتقد یا مخرب دولت هستند، چه خوب است همانگونه که روحانی با بیان و رفتار خود دشمنان مبنایی را خوشحال می‌کند بتواند هنر خوشحال کردن منتقدان داخلی را نیز داشته باشد. سخن روحانی بسیار درست  است که باید همه انرژی و توان کشور برای حرکت رو به رشد به کار گرفته شود اما هیچ کس از لحن و بیان ایشان حتی در روزهای پس از انتخابات چنین باوری را استنباط نمی‌کند. چه بسا ایشان اگر در تهیه کارنامه قابل قبول اقتصادی موفق نشود، همچنان افراط‌گری دوران انتخابات را ادامه دهد و اذهان منتظر کار را دنبال نخودسیاه بفرستد.

 

اینکه وزیر خارجه امریکا رسماً اعلام می‌کند به دنبال انتقال مسالمت‌آمیز قدرت در ایران با کمک نیروهای همسوی داخلی هستیم، براساس کدام داده‌های قابل محاسبه بیان می‌شود؟ نکند خدایی ناکرده طمع  و برآورد آنان از تحلیل محتوای افراط‌گرایانی است که پرچمدار اعتدال شده‌اند؟

روحانی به عنوان دانش‌آموخته حوزه تشیع می‌داند رأی اکثریت، زمینه‌ساز اختیار و تسهیل قدرت برای ادامه حیات سیاسی است. فقط اقلیت نیستند که ملزم به رعایت اخلاقند. رأی اکثریت، ایشان را معاف از اخلاق و عقوبت نمی‌کند و در جای حق نمی‌نشاند. «واقعیت» الزاماً به معنی حق نیست و امر اعتباری و قراردادی به معنی امر  جوهری نیست. اکنون از اعتدال حتی دکور آن هم قابل مشاهده نیست. اما آنچه مهم است باید همگان به دولت کمک کنند که وارد کار شود. مهم نیست که تابلوی شروع کار با اعتدال، اصلاحات یا اصولگرایی باشد، مهم این است که کشور نیاز به کار دارد و کسانی افراط را در داخل و اعتدال را در خارج نشان می‌دهند که برنامه‌ای برای ادامه کار نداشته باشند.

 

بهترین کار رئیس‌جمهور برای عبور از کسانی که افراطی‌ می‌خواند، کار است. او اگر دولت را به کار بگیرد مردم وقعی به افراطیون مدنظر ایشان نمی‌گذارند. رئیس‌جمهور در جمع اصحاب رسانه می‌گوید: واقعیت‌ها را به مردم بگویید که چندین فاز پارس‌جنوبی در این دولت افتتاح شد. هیچ رسانه‌ای نبود که این مهم را برجسته نکرده باشد اما رئیس‌جمهور این واقعیت را نگفت که بعضی از این فازها توسط چه نهادی آماده افتتاح شد و نه تنها نگفت که حین انتخابات و بعد از آن 15 بار به این نهاد هجمه کردند و آنان که مدعی اعتدال نیستند، نجیبانه سکوت کردند که به منتخب ملت احترام کرده باشند. به تعبیر جناب جهانگیری با یک نهاد ریشه‌دار چه کردید که امروز یادتان افتاده لحن‌ها باید اصلاح شود و چه ارتباطی بین تحریم‌های جدید علیه سپاه و 15  حمله شما به این نهاد و موشک‌هایش وجود دارد و چه ارتباطی بین تضعیف سپاه و سخن وزیر خارجه امریکا که به دنبال انتقال مسالمت‌آمیز قدرت در ایران است، وجود دارد؟ زمانی گفتند اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات اما حال باید گفت اعتدال اصلاً متولد نشد، آیا می‌شود شاهد جشن تولد آن باشیم و قدم نورسیده را گرامی بداریم؟

عبد‌الله گنجی