ساواک در گزارشی در این باره نوشت: «در مدت بررسی به ویژه در ماه مبارک رمضان تشکیل جلسات مذهبی با شرکت چند هزار نفر در دو نوبت در اکثر مساجد تهران و در غالب آنان گویندگان مذهبی در پوشش سخنرانی مذهبی مردم را به قیام علیه حکومت تشویق و حملاتی به شخصی اول مملکت وارد و از خمینی پشتیبانی نموده و تقاضای تشکیل حکومت اسلامی را دارند.» بعد از اینکه این گزارشها نزد محمدرضا پهلوی فرستاده شد، وی در حاشیه آن نوشت: «اکنون که به تدریج می توانید وعاظ طرفدار خمینی را بشناسید آنان را در صورتی که اعمالشان برخلاف مقررات و قوانین مملکتی است و هدفشان انقلاب و عدم پیشرفت کشور میباشد بازداشت و تحت تعقیب قرار گیرند.»
استفاده از پتانسیل مناسبتهای مذهبی یکی از شیوههای مبارزاتی امام خمینی در دوران نهضت اسلامی بود. در این بین ماه مبارک رمضان به دلیل رابطه مستقیم و بیواسطه علما، طلاب و سخنرانان مذهبی با مردم از اهمیت ویژهای برخوردار بود. در رمضان 57 منبرها که یکی از اصلیترین رسانهها در دوران نهضت اسلامی بودند با استفاده از فضای ماه مبارک بیش از گذشته فعال شده و به مبارزه نظم دادند. این مبارزات و پیگیری آن در ماههای بعد نهایتا منجر شد تا رژیم پهلوی 6 ماه بعد سقوط کند.
آنچه در ادامه میخوانید مبارزات مردم با رژیم پهلوی در ماه رمضان 1357 است که از کتاب "یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده اقتباس شده است.
*** راهبردهای مبارزاتی امام خمینی در ماه رمضان سال ۵۷ ***
چند روز قبل از حلول ماه رمضان سال 1398 قمری (مرداد 57) امام خمینی پیامی را ابلاغ کرده و راهبردهایی را در ۸ بند جهت استفاده بهینه از این ماه ارائه دادند. ایشان در این رهنمودها با تأکید بر مبدأ نهضت در ۱۵ خرداد 42، رهبری روحانیت، نفی انتخابات رژیم، رنگ عوض کردن بعضی از مهرههای رژیم، رسیدگی به خانواده شهدا، تدوین تاریخ انقلاب اسلامی، روشنگری و افشاگری علیه رژیم پهلوی در این ماه، مطالبی را به این شرح تذکر دادند:
۱- نهضت مقدس اخیر ایران که ابتدای شکوفاییاش از ۱۵ خرداد ۴۲ بود صددرصد اسلامی است، و تنها به دست توانای روحانیون با پشتیبانی ملت مسلمان و بزرگ ایران پی ریزی شد و به رهبری روحانیت، بی اتکا به جبههای یا شخصی یا جمعیتی اداره شده و میشود. نهضت پانزده ساله ما چون اسلامی است، بی دخالت دیگران در امر رهبری - که از آنِ روحانیت است - ادامه دارد و خواهد داشت و آنان که اخیراً برای جلب منافع شخصی به جنب و جوش افتاده و میخواهند نهضت اسلامی را آلوده کنند و یا آن را متکی به بعضی جناح ها یا دنبالهرو معرفی نمایند حتماً سوء قصد دارند و احیاناً با ساختن بعضی از آنان با دستگاه جبار میخواهند نهضت را متوقف و شاه را مصون نگه دارند. ملت ایران باید باهوشیاری تمام و تردید بدانان نگاه کنند و اگر خدای نخواسته انحراف آنان معلوم شد از آنان جداً اجتناب کنند و صریحاً اعلام میدارم در صورتی که این جمعیت معدود، مطالب خود را که لازمهاش دور نگه داشتن مجرم اصلی است تکرار کنند روحانیت تکلیف خود را درباره آنان روشن خواهد نمود.
۲- اخیراً دولت نغمه ناموزونی را به راه انداخته است مبنی بر آزادی انتخابات، در صورتی که وقت آن سال دیگر است و این نغمه قبل از ماه مبارک رمضان برای انحراف اذهان از مسیر اصلی حرکت است که خواف افشای هر چه بیشتر جنایات رژیم در این ماه در مساجد و مجامع اسلامی میرود. ملت باید بداند که این حیله جز نگهداری شاه از تعرض گویندگان و پرخاش جوانان غیور اسلامی نیست؛ لازم است گویندگان محترم و روحانیون معظم ایران شدیداً از آن احتراز کنند و باید بدانند که خیال انتخابات آزاد با برقرار بودن قدرت شیطانی شاه امری موهوم است و جز صحنهای شیطانی برای قانونی نمایش دادن انتخابات در دنیا نیست و تا قدرت طاغوتی شاه و دارودستهاش برقرار است دیگران نمیتوانند حتی یک وکیل انتخاب کنند.
۳- اکنون که شاه خود را در بین ملت، شکست خورده و زبون میبیند به صحنه سازیهایی دست زده است و میخواهد افرادی را که چندین سال است با مقاصد شیطانی شاه همراه و به تغییر احکام اسلام و تبدیل تاریخ پرافتخار اسلام به تاریخ گبرها آتش پرست ها رأی دادند، ملی جلوه دهد تا در مواقع حساس با نفوذ در صفوف روحانیون مبارز مأموریت شوم خود را با چهرهای ملی اجرا نمایند، روحانیون باید آنان را به جامعه معرفی نمایند. باید ملت شریف هوشیار باشد که این مهرههای خطرناک، خود را در بین آنان جا نزنند.
۴- تقاضای اینجانب از ملت شریف و متعهد آن است که با کمال اهمیت و دلسوزی اقدام به بررسی کشتهشدگان و خانوادههای آنان کنند و به هر ترتیبی که میتوانند سرشماری از کشتهها با نام و نشان نمایند و ما را مطلع کنند و به بازماندگان آنان سرکشی برادرانه نمایند... اگر کسی به واسطه مجروح شدن و یا از دست دادن عزیزش احتیاج مادی دارد، لازم است به بهترین وجه برآورده شود، یا هر چه زودتر به من مراجعه شود تا با تمام طاقت به آنان رسیدگی نمایم.
۵- لازم است برای بیداری نسلهای آینده و جلوگیری از غلط نویسی مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسی دقیق تاریخ این نهضت اسلامی بپردازند و قیام ها و تظاهرات مسلمین ایران را در شهرستانهای مختلف با تاریخ و انگیزه آن ثبت نمایند تا مطالب اسلامی و نهضت روحانیت سرمشق جوامع و نسلهای آینده شود، ما که هنوز در قید حیات هستیم و مسائل جاری ایران را که در پیش چشم همه ما به روشنی اتفاق افتاده است دنبال میکنیم، فرصت طلبان و منفعت پیشگانی را میبینیم که با قلم و بیان بدون هراس از هرگونه رسوایی، مسائل دینی و نهضت اسلامی را برخلاف واقع جلوه میدهند و به حکم مخالفت با اساس، نمیخواهند واقعیت را تصدیق کنند و قدرت اسلام را نمیتوانند ببینند، شکی نیست که این نوشتجات بیاساس به اسم تاریخ در نسلهای آینده آثار بسیار ناگواری دارد؛ از این جهت، روشن شدن مبارزات اصیل اسلامی در ایران از ابتدای انعقاد نطفهاش تاکنون و رویدادهایی که در آینده اتفاق میافتد از مسائل مهمی است که باید نویسندگان و علمای متفکر و متعهد بدان بپردازند. درست آنچه را امروز برای ما روشن و واضح است برای نسلهای آینده مبهم میباشد؛ تاریخ، روشنگر نسلهای آینده است و امروز قلمهای مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلمها را بشکنند.
۶- حضرات ائمه جماعت محترم - دامت برکاتهم - گویندگانی را دعوت نمایند که معتقد و علاقهمند به نهضت اسلامی و با هدفی اصیل، روشنگری مردم را بر عهده گیرند و از دعوت «وعاظ السلاطین» و اشخاصی که به نفع دستگاه جبار، دانسته یا ندانسته مطالبی را انتخاب میکنند که ملت را از مسائل اصلی روز بازدارند جدداً احتراز فرمایند. از کسانی که عمال دولت تعیین میکنند. دوری و احتراز کنند و فداکاری در راه اسلام و مصالح مسلمین را در رأس برنامه خود قرار دهند.
۷- گویندگان محترم در مجامع و مساجد وظیفه دارند که مصایب وارده بر ملت را در این پنجاه سال سلطنت سیاه پهلوی، خصوصاً در این چند ماه اخیر و کشتار اخیر شهر مقدس مشهد در جوار حضرت ثامن الائمه- علیهم السلام - و رفسنجان، به سمع مردم برسانند و آنان را از مسائلی که مفید برای اسلام و مصالح مسلمین است آگاه گردانند و از مطالبی که موجب سردی و سستی است احتراز کنند.
۸- بر مستمعین است که آقایان گویندگان را در ذکر مطالب اسلامی و انسانی تشویق کنند و از آنان با احترام تقاضا کنند که جنایات و ستمگریها را بیان و تفسیر کنند و از مطالب غیرمفید و احیاناً مخالفت با مسیر حرکت ملت احتراز کنند و با پشتیبانی خود از گویندگان محترم به آنان اطمینان خاطر دهند.
*** تلاش ساواک برای جلوگیری از حرکتهای مردمی در ماه رمضان ***
ساواک با یک بررسی تحلیلی از ماه رمضان و امکاناتی که میتواند در اختیار انقلابیون قرار گیرد، پیشبینیهای لازم را کرده و طرحهایی را برای مهار بحران تدوین کرد و شورای هماهنگی استانها مرکب از استاندار، رؤسای سازمانهای انتظامی و امنیتی، رئیس دادگستری و مدیرکل اوقاف را مأمور بررسی و اجرای آن نمود. ساواک در این طرح برآورد کرد که در تهران تعداد ۶۰۰ مسجد وجود دارد که با «احتساب تکایا و منازل مردم، حدود یک هزار مجلس» میشود. این تعداد در شهرستانها و روستاها به ۱۰۰۰۰ مجلس میرسد. طبق بررسیهای ساواک مردم معمولاً «در ظهرها و شبهای ماه رمضان» شرکت میکنند و روحانیون در این ماه کوشش خواهند نمود تا دست به «تبلیغات آشوب طلبانه» بزنند و با «تحریک متعصبین مذهبی و مردم قشری به بهره برداری» بپردازند. «آنها خواهند کوشید تا روزهای ۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان تلاشهای خود را به اوج» برسانند. به همین جهت پیشبینی میشود که از آیتالله خمینی تجلیل شود، شورش ایجاد کنند، مؤسسات دولتی را تخریب و تظاهرات برپاکنند. به همین جهت سازمانهای امنیتی و انتظامی باید به ائمه جماعات و وعاظ و بانیان مجلس تذکر و تهدید نمایند، اطلاعات لازم را از انقلابیون کسب کنند، عناصر نفوذی را به داخل مجالس اعزام کنند، از عناصر انقلابی مراقبت به عمل آورند، تظاهرات را کنترل نمایند، روحانیون وابسته به اوقاف را فعال کنند، مسئولین اوقاف خود در مراسم شرکت نمایند، رادیو تلویزیون یک چهره مذهبی از رژیم ارایه دهد، گفتار مذهبی و مصاحبه از رادیو و تلویزیون پخش شود، خبر از مراسم مذهبی تهیه نمایند و از مجالسی که مسئولین محلی شرکت میکنند فیلم برداری و پخش شود.»
با همه تلاشهای رژیم پهلوی حرکتی که آغاز شده بود، سریعتر، عمیقتر و قویتر از آن بود که با آماده باش نیروهای رژیم از ادامه آن ممانعت به عمل آید. با آغاز ماعه رمضان درگیریهای خونینی در سراسر کشور آغاز شد و تا پایان رمضان ادامه پیدا کرد.
*** تظاهرات مردم اصفهان در نخستین روز ماه رمضان ***
در نخستین روز ماه رمضان در اصفهان، مردم این شهر در اعتراض به دستگیری آیت الله طاهری دست به تظاهرات زده و در مقابل بیت آیت الله خادمی تحصن کردند. آیت الله خادمی نیز با صدور اعلامیهای خبر تحصن مردم در بیت خود را به اطلاع همگان رساندند و اعلام کردند که «اهالی متدین و غیور اصفهان اظهار میدارند تا آزادی معظم له از پا نخواهیم نشست و تعطیلی نماز و درس و مغازهها را ادامه می دهیم.» روحانیون اصفهان نیز با صدور اطلاعیهای خواستار آزادی آیتالله طاهری شدند. امام خمینی در اول رمضان (۱۵ مرداد) با صدور اعلامیهای قیام مردم اصفهان را مورد حمایت قرار دادند و فرمودند: «امروز ملت شجاع و به پاخاسته ایران، شاهد موج عظیم ضدشاهی که بر اثر یکی دیگر از اعتصابات بزرگ اصفهان که به پشتیبانی از روحانیت بیدار و مسئول خود به عنوان اعتراض به اعمال غیرقانونی و انسانی رژیم است میباشد. امروز شعار مرگ بر شاه ملی شده و تا برچیده شدن دستگاه ظلم و انقراض دودمان پهلوی جنایتکار ادامه دارد. باید از فرصت استفاده نمود و اجتماعات را هر چه بیشتر عظیم و فشرده کرد و هر چه بیشتر خیانتها و جنایتهای شاه را برملا نمود.»
به دنبال این جریانات، منزل آیتالله خادمی به صورت کانون انقلاب در اصفهان درآمد. هر روز بر تعداد متحصنین افزوده میشد. مراسم افطار و سخنرانی، پخش اعلامیه، نصب پوستر، عکسهای شهدا، عکسهای انقلابیون، کاریکاتورهای شاه دیوارهای منزل و کوچه را پر کرده بود.
روز ۱۹/ ۵/ ۱۳۵۷ شخصی به نام مسعودی از قم با آیت الله خادمی تماس گرفت و گفت: یک ساعت قبل با نجف با آقا تماس گرفته شد، ایشان فرمودند: به حضرت آیت الله خادمی از قولی من دعا و سلام برسانید و بگوید تا به حال هر چه بوده از تحصن و تعطیلی بازار خیلی خوب بوده، ولی امر فرمودند از این به بعد بازار را باز کنید و مردم هم از تحصن خارج شوند؛ ولی در شبهای ماه رمضان مخصوصاً شبهای احیا تمام آنچه که باید اظهار نمایند بگویند.
سرانجام موضوع به مردم ابلاغ شد و متحصنین ساعت ۲۳ شب از تحصن خارج شدند. همزمان با تحصن خیابانهای اصفهان شاهد تظاهرات مردم و زد و خورد خیابانی با پلیس بود. شدیدترین درگیریها پنجشنبه شب (۱۹/ ۵ /۵۷) هنگامی بود که متحصنین منزل آیت الله خادمی را ترک میکردند. پلیس که از قبل در خیابانهای نزدیک بیت آیتالله مستقر شده بود با مردم درگیر و زدوخورد آغاز شد و تا صبح ادامه یافت.
دهها نفر در این درگیری مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. این تظاهرات فردای آن شب (جمعه) نیز ادامه داشت. کیهان گزارش داد در درگیری پنج شنبه و جمعه مأموران انتظامی برای برقراری نظم و جلوگیری از خرابکاریها وارد عمل شدند و در برخوردهایی که روی داد چهار تن از مردم کشته و هفت نفر دیگر زخمی شدند.
نیروهای انتظامی چون نتوانستند اصفهان را به کنترل خود درآورند از نیروهای نظامی کمک خواستند و ارتش با تمام تجهیزات وارد صحنه شد و کنترل شهر را به دست گرفت. شورای تأمین استان تشکیل جلسه داد و اعلام حکومت نظامی کرد و سرلشکر رضا ناجی، فرمانده مرکز توپخانه اصفهان به عنوان فرماندار نظامی شهر مأمور سرکوب روزه داران گردید.
عصر جمعه هیأت دولت بنا به درخواست مقامات اصفهان تشکیل جلسه داد و حکومت نظامی را به مدت یک ماه در اصفهان تأیید کرد. هیأت دولت در عصر همان روز جمعه اعلامیهای صادر کرد و تظاهرات مردم را به «عدهای خرابکار که هیچ هدفی جز نابودی و ویرانی ندارند» نسبت داد. به دنبال آن حکومت نظامی در ماه رمضان در اصفهان برقرار شد.
*** قتل عام مردم توسط رژیم پهلوی در رمضان سال ۵۷ در شیراز ***
از دیگر شهرهایی که از فضای ماه رمضان برای مبارزه با رژیم پهلوی بهره برد شیراز بود. با فرا رسیدن ماه رمضان 57 مساجد رونقی دیگر پیدا کرد. یکی از این مساجد، مسجد نو بود که آقای سیداحمد پیشوا یکی از روحانیون مبارز شیراز در آنجا سخنرانی میکرد. این مسجد از اول ماه رمضان شاهد سخنرانیهای ضد رژیم بود که هر روز منجر به تظاهرات خیابانی می شد.
روز 19 مرداد 57 مطابق با پنجم ماه رمضان بنا به دعوت آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی برای همدردی با مردم اصفهان و کازرون جمعیت زیادی در مسجد نو تجمع کردند و آقای سیداحمد پیشوا برای آنها سخنرانی کرد. پس از اتمام جلسه شرکت کنندگان در خیابانها دست به تظاهرات زدند. پلیس بر روی آنها آتش گشود و در نتیجه دهها تن از آنان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند. نیروهای رژیم به مسجد نیز حمله کردند و به ضرب و شتم مردم روزهدار پرداختند. روزنامه اطلاعات گزارش داد: «در تظاهرات شیراز ۳ نفر کشته و عدهای مجروح شدند.»
به دنبال این وقایع علمای شیراز با صدور اطلاعیههایی ضمن تشریح اعمال خلاف انسانی عمال رژیم، روز هفتم ماه رمضان را روز عزای عمومی اعلام کردند. روحانیون در تشریح حادثه نوشتند: «عصر پنجشنبه پنجم رمضان ۹۸ هنگامی که مردم بیدفاع و بیسلاح در مسجد نو شیراز مشغول انجام فرایض مذهبی بودند، بیشرمانه مورد هجوم ناجوانمردانه افراد مسلح پلیس و نظامی قرار گرفتند و این حمله در مدت کوتاهی دهها کشته و صدها زخمی به جای گذاشت». مراجع تقلید قم، علمای مشهد و یزد و بعضی شهرستانها با صدور اطلاعیههایی به این جنایت رژیم پهلوی واکنش نشان دادند.
به دنبال تظاهرات خونین مردم اصفهان و شیراز، در شهرهای تبریز، کاشان، اهواز، آبادان، کرمانشاه، قزوین، اراک، اردبیل، تهران و نجف آباد نیز تظاهرات و درگیریهایی به وقوع پیوست که دولت مجبور شد در نجف آباد هم حکومت نظامی اعلام کند. در ارومیه نیز روحانیونی از جمله آیتالله سید علیاصغر ناظم زاده قمی در منابر با روشنگریهای خود پرده از چهره واقعی رژیم برمیداشتند. اینگونه منابر با واکنش ساواک و نیروهای امنیتی مواجه میشد.
*** پیام امام پس از جنایت رژیم در ماه رمضان ***
به دنبال گسترش تظاهرات و جنایات رژیم پهلوی در شیراز و اصفهان، امام خمینی پیامی خطاب به ملت ایران صادر کردند. ایشان در این پیام با استناد به سیره مبارزاتی پیامبر(ص) و امام علی(ع) اعلام کردند که «ملت باید بداند که آزادی خواهان جهان به آسانی به آزادی دست نیافتهاند.» امام خمینی با اشاره به کشتار مردم در اصفهان و شیراز خطاب به نیروهای نظامی و انتظامی فرمودند: «جنایات و قتلعامهایی که شاه بر آنان تحمیل میکند حاصلی جز بدنامی و ننگ برای آنان ندارد.» برای چه کسی دست به برادرکشی میزنند؟ برای «شخصی که به اسلام و ناموس و آزادی شما ضربات پیاپی وارد میکند؟... شما به عذر مأموریت، برادران دینی خود را به گلوله میبندید که مسئولیت آن علاوه بر شاه با خود شما است. باید به حکم خداوند از فرمان ستمگران که شما را به قتل و ظلم امر میکنند سرپیچی کنید.» امام در این پیام از تمام اقشار جامعه خواستند که «جهت آگاهی درجه داران ارتش و ژاندارمری و شهربانی کوشش کنند و برای سرنگونی این جانی بالذات آنان را به تشریک مساعی دعوت نمایند.» ایشان در این پیام شعار استراتژیک مردم را نیز مشخص نمودند و از طلاب و دانشجویان خواستند تا «از هر فرصت استفاده کرده و شعار ضد شاهی را که شعار اسلام است زنده نگه دارند.» امام خمینی در پایان از جمیع طبقات خواستند تا «برای نجات خویش به پاخیزند و با هر وسیله ممکن در دفع این مفسد فی الارض اقدام کنند» و افزودند که «امروز سکوت در مقابل این ستمگر و بیتفاوتی در برابر این جنایتکار برخلاف مصالح عالیه اسلام و مخالف سیره انبیاء عظام و ائمه اطهار(ع) است».
پیام امام خمینی در موقعیت مناسب رمضان و قرائت آن بر روی منابر تأثیر بسیار مهمی را در هیجان عمومی از خود به جا گذاشت.
*** گزارش ساواک از تظاهرات مردم ایران در رمضان 57 ***
به دنبال این وقایع، ساواک مرکزی به ساواکهای تابعه بخشنامه کرد که «چون وقایعی در شهرهای اصفهان، شیراز، بوشهر و چند نقطه دیگر رخ داده و این وقایع بعد از نماز مغرب و عشاء بوده است که وعاظ مطالب تحریک آمیزی بیان کردهاند، در هر مسجد که احتمال میرود پس از خاتمه مجلس اجتماع کنندگان به تظاهرات اخلالگرانه بپردازند با مراقبت های لازم از برگزاری مجلس جلوگیری شود.»
بعد از مدتی مجدداً ساواک به این نتیجه رسید که امامان جماعت عامل اصلی دعوت از گویندگان انقلابی هستند؛ لذا به ساواک های تابعه دستور داد تا کسانی که پیش نماز یا ممنوعالمنبر هستند تحت مراقبت دقیق واقع شوند؛ زیرا اگر چه شخصاً به منبر نمیروند، معهذا تحریکات میکنند و دیگران را برای سخنرانیهای حاد ترغیب مینمایند.
فعالیت روحانیون در تهران چشمگیرتر و بیشتر در معرض دید جهانی بود، لذا ساواک گزارش ویژهای تهیه کرد و نزد مقامات رژیم فرستاد. ساواک در این گزارش نوشت: «در مدت بررسی به ویژه در ماه مبارک رمضان تشکیل جلسات مذهبی با شرکت چند هزار نفر در دو نوبت در اکثر مساجد تهران (حدود ۶۰۰ مسجد و حسینیه) و در غالب آنان گویندگان مذهبی در پوشش سخنرانی مذهبی مردم را به قیام علیه حکومت تشویق و حملاتی به شخصی اول مملکت وارد و از خمینی پشتیبانی نموده و تقاضای تشکیل حکومت اسلامی را داشته و اعلامیههای گوناگون مضره درباره قیام مسلحانه علیه حکومت، نحوه ساختن مواد آتشزا، کوکتل مولوتف، الصاق تصاویر منصور شاه و هانت به آن، نصب اعلامیه آیات و شعارنویسی در معابر و تبلیغ به این که وعدههای انتخابات و فضای باز سیاسی پوچ است، اقدام نموده و پس از خاتمه مجلسی جمعیت انبوهی در آخر شب به خیابانها و معابر ریخته و ضمن تظاهرات مخالف، با پلیس درگیر و در مسیر خود کلیه شیشههای بانکها و مغازهها را شکسته و آتش سوزی ایجاد و همه شب چندین ساعت پلیس را در نقاط مختلف درگیر و خسته نمودهاند.»
ساواک در گزارشی دیگر در مورد نقش وعاظ در قیام مردمی در ماه مبارک رمضان نوشت: «اکثر قریب به اتفاق وعاظ، مخالف رژیم و مصالح مملکتی سخنرانی مینمایند و سخنرانی آنان به نحوی است که طبقه عامه و همچنین روشنفکر را تحت تأثیر قرار داده و نسبت به رژیم بدبین مینمایند، به طوری که پس از خروج از مسجد مردم به طور آشکار از دستگاه حاکمه ابراز انزجار مینمایند. وعاظ در طول سخنرانی خود قیام امام حسین را بارها تأکید کرده و حکومت معاویه را با حکومت فعلی قیاس میکنند؛ حتی در سخنرانی واعظی به نام الهی مورخه ۲۱ / ۵/ ۲۵۳۷ جسارت را به جایی میرساند که به طور علنی به ذات مقدس شاهنشاه آریامهر توهین می نماید.»
*** ترس محمدرضا پهلوی از اعتراضات مردمی در رمضان ۵۷ ***
بعد از اینکه این گزارشها نزد محمدرضا پهلوی فرستاده شد، شاه در حاشیه گزارش نوشت: «اکنون که به تدریج می توانید وعاظ طرفدار خمینی را بشناسید آنان را در صورتی که اعمالشان برخلاف مقررات و قوانین مملکتی است و هدفشان انقلاب و عدم پیشرفت کشور میباشد بازداشت و تحت تعقیب قرار گیرند.» گرچه نشانه ضعف و ترس در این دستور خلاف قانون شاه کاملاً آشکار است، ولی بعد از این فرمان ساواک به دستگیری وعاظ انقلابی و بازداشت آنان دست زد ولی این اقدام نیز نتیجه عکس داد و تظاهرات شدیدتری در اعتراض به دستگیری روحانیون در سرتاسر کشور به وقوع پیوست.