موقعیتها و اتفاقات در هر برههای از زمان به تناسب خود میتوانند قشری را به زحمت بیندازند و به کار و کسب قشری دیگر رونق ببخشند و حتی در مواردی برای افراد زمینههای کاری و شغلی ایجاد کنند؛ مشاغلی که به تناسب همین ویژگی میشود به آنها مشاغل فصلی گفت. با آمدن اردیبهشت ماه سال 96 و انتخابات ریاست جمهوری به جز درگیری همگانی عمومی مردم برای گزینش کردن کاندید مورد نظرشان و تصمیم گرفتن برای انتخاب بهترین فرد برای تکیه زدن به کرسی ریاست جمهوری میتوان به شغلهایی اشاره کرد که به واسطه حجم کار و اقتضای این ایام حسابی درگیر میشوند و پرکارتر از روزهای عادی سرشان به کار کردن مشغول میشود.
رفتگرها
شاید مظلومترین و شریفترین قشری باشند که نه فقط در این ایام که در مقاطعی از روزهای سال به واسطه جمعیت و ترافیکهای مردمی در کوچه و بازار حسابی به زحمت میافتند. این گروه با تمام گروههای شغلی که به خاطر انتخابات سرگرم کار میشوند، تفاوت دارند، آن هم اینکه که سایر مشاغل شاید در عوض این درگیری و مشغول بودن پول و حقوق بیشتری نصیبشان شود ولی رفتگرهای شهر تبلیغات انتخاباتی، پوستر و تراکتهای نامزدها برایشان چیزی جز جارو زدنهای اضافهتر و خستگی بیشتر ندارد.
چاپخانهها
شاید چاپخانهدارها در سالهای گذشته که نقش دنیای مجازی در میان مردم کمرنگتر بود از چیزی که در حال حاضر به نظر میرسد درگیرتر بودند؛ اما با همه اینها میشود گفت که هنوز که هنوز است هر سال بسته به انتخابات بخشهای مختلف سیاسی کشور در جای جای شهرهایمان میشود کوچهها و خیابانهایی را دید که تراکتها، بنرها و پوسترهای انتخاباتی از سر و کول آن بالا میرود. کاغذها و اوراقی که همگی خوب میدانیم که پیش از ریختن روی زمین و چسبیدن به دیوارها و تابلوهایی تبلیغاتی سر و کلهشان از یک چاپخانه پیدا شده است. این روزها برای چاپ آگهیهای انتخاباتی بیش از پیش خودشان را به کار مشغول کردهاند.
روزنامهنگاران و خبرنگاران
طبیعی است که اهالی رسانه در ایام مختلفی از سال به خاطر حجم خبرها و حاشیههایی که دور و بر اتفاق میافتد روزهای پر کاری را سپری میکنند. اما در کنار بازتاب همه اتفاقات و حواشی این همه پرسی سیاسی که ذات کار خبرنگاری است باید به مشغول شدن روزنامه نگار و خبرنگارهایی اشاره کرد که در کنار کار روتینشان بخشی از زمانشان را در ستادهای تبلیغاتی کاندید مورد نظرشان سپری میکنند و علاوه بر نشر خبر به بولتننویسی و تبلیغات مشغول به کار هستند.
عکاسها
حالا چند سالی است که همگی ما با ژستهای مختلف نامزدهای انتخاباتی آشنا شدهایم. کافی است در طول همه این روزها عکسهایی با پس زمینه پرچم ایران در حالتهای گوناگونی از جمله نگاه به افق با دستهای زیر چانه که هر کدامشان مثلا نشانهای از تعمق، تفکر و دوراندیشی نامزد مورد نظر است، اشاره کرد. به اندازهای که به راحتی میشود ژست عکسهای انتخاباتی را یک ژانر کاملا مستقل دانست. ناگفته نماند که این روزها در کنار عکاسهای پرتره عکاسهای خبری هم روزهای پر رفت و آمدی را سپری میکنند علیالخصوص که بخواهند عکاس ستاد انتخاباتی باشند چون در این شرایط مجبورند برای پوشش همه نشستها و سفرهای استانی یک کاندید پا به پایش همه جا را گز کنند.
فیلمسازها
مستندها و فیلمهای انتخاباتی یکی از ارکان اصلی فیلمهای تبلیغاتی هستند علیالخصوص در انتخابات ریاست جمهوری که تا جایی که بسیاری از مردم برای بهتر شناختن نامزدهای انتخاباتی روی دیدن این مستندهای تبلیغاتی حساب زیادی باز میکنند. ساختن این فیلمهای تبلیغاتی بستگی به سطح انتخابات دارد تا جایی که برای ساختن نامزدهای ریاستجمهوری میتوانند فیلمسازهای معتبر سینمایی باشند اما در مقیاسهای کوچکتر مثل انتخابات شوراها نه مستندسازها که آدمهای بسیاری که کارشان ساختن نماهنگهای پیش افتاده در مجالس مختلف است به واسطه فرا رسیدن ایام انتخابات روزهای پر کارتری را سپری میکنند.
ادمینهای تلگرام
نسل جدید تبلیغات چند سالی است که به واسطه تکنولوژی شکل و شمایل جدیدتر به خود گرفته است برای همین هم تمام نامزدهای انتخاباتی بخش اعظمی از تبلیغاتشان را به فضای مجازی در شبکههای اجتماعی مختلف اختصاص میدهند. برای همین در کنار همه شغلهایی که در بالا ذکر شد به شغل نوظهوری میتوان اشاره کرد که این روزها شاغلان آن به خاطر ایام انتخابات به کسبوکار مشغول هستند. ادمینهای تلگرام که برای گذران زندگی و چرخ کانالشان از راه انتشار پستهای تبلیغاتی امرار معاش میکنند در کنار همه آگهیهای مختلف بخش عمدهای از پستهای تبلیغاتی کانالشان را به آگهیهای انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی اختصاص میدهند.