گروه سیاسی- بدون شک مشکلات معیشتی مردم نسبت به دیگر مشکلات آنها هیچ اهمیتی نداشته و بخش عمده دغدغه های مردم شامل مسائل اقتصادی بوده و مسائلی مانند فرهنگ، امنیت و... در رتبه های بعدی قرار دارند. از آن جایی که اصلی ترین دغدغه مردم، معیشت بوده بنابراین با مشاهده کوچکترین تبعیضی در جامعه، واکنش نشان داده و اعتراض می نمایند.
به گزارش افکارنیوز، نمونه بارز این تبعیض را می توان از نوع برخورد دولت یازدهم در مواجهه با بحران ها متعدد مشاهده نمود، در حادثه پلاسکو که در تهران رخ داده، رئیس جمهور در محل حادثه حاضر شده و دستور به تشکیل کمیته ملی در این زمینه می دهد ولی در بحران های متعدد رخ داده در شهرستان ها گویا دولت در خواب زمستانی به سر می برد. مردم خوزستان که پس از هفته ها آلودگی هوا، ریزگردها، قطعی آب و برق و همچنین تخریب زیرساخت های تاسیساتی در این استان، انتظار حضور رئیس جمهور را در محل بحران داشته اند، با بی توجهی هیئت دولت مواجه شده اند.
رئیس جمهور حتی به خود این اجازه را نداده تا در استان خوزستان حضور پیدا کرده و از نزدیک با مشکلات مردم این استان روبرو شوند. رئیس سازمان محیط زیست نیز که به یکی از فعالین اینستاگرامی تبدیل شده صرفا به گفتار درمانی در حوزه آسیب های زیست محیطی پرداخته و عملا هیچ گونه ارتباط نزدیکی با مردم رنج دیده جنوب کشور برقرار نکرده است. میزان نارضایتی این مردم ازتبعیض و رفتارهای دوگانه دولت به حدی بوده که در شبکه های اجتماعی با سبک ها و شیوه های متعددی اعتراضات خود را به مسئولین نشان می دهند. بی تفاوتی مسئولین و نا امیدی مردم از آنها نیز عمیق و عمیق تر شده و تبعات چنین رابطه ای حتی ممکن است منجر به کاهش اعتماد نسبت به نظام جمهوری اسلامی گردد. دقیقا به دلیل همین کاهش اعتماد عمومی بوده که مقام معظم رهبری در بیانات خود چندین بار به گلایه مندی مردم اشاره کرده و می فرمایند:"مردم گلهمندند؛ از بسیاری از چیزهایی که در کشور میگذرد، مردم گلهمندند. مردم با تبعیض میانهای ندارند؛ هرجا تبعیض ببینند، احساس ناراحتی و رنج میکنند. هرجا کمکاری ببینند همینجور، هرجا بیاعتنائی به مشکلات ببینند همینجور، هرجا پیش نرفتن کارها را ببینند همینجور؛ مردم گلهمندند."
شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که مسئولین، درد و رنج مردم شهرستان ها اعم از سیستان، کرمان، خوزستان و اخیرا مشکلات مردم جهرم را درک نمی کنندف فاصله عمیقی است که بین مدیران و وزرای دولتی و عموم مردم در شهرستان های ایجاد شده است. مردم در رسانه ها درباره فیش ها و حقوق های نجومی می شنوند و پس از آن وضعیت فعلی خویش را با مسئولین مقایسه می کنند.
حاصل این مقایسه، نتیجه ای به جز سرخوردگی نخواهد بود و باید از رئیس محترم جمهور پرسید که دیگر چه اتفاقی باید در کشورمان به وقوع بپیوندد تا کابینه شما اعلام وضعیت اضطراری نموده و در محل حادثه حضور پیدا کند. تهرانیزه شدن تفکرات مدیران دولتی و همچنین زندگی اشرافی آنها باعث فراموشی آلام دیگر هموطنان ما در شهرستان های مختلف شده به نحوی که با فرافکنی سیل سیستان را جزوی از رخدادهای طبیعی فصلی دانسته و سیل در شیراز را موهبت الهی در راستای سیراب شدن این شهر عنوان می کنند. در حالی که تا چند ماه آینده شاهد انتخابات ریاست جمهوری هستیم، اگر رئیس جمهور محترم خواهان حضور دوباره در مسند ریاست هیئت دولت بوده باید نسبت به عملکرد خویش در چهار سال گذشته که منجر به نارضایتی عمومی مردم شده پاسخگو باشد، در غیر این صورت باید ردای این ریاست را به رئیس جمهوری دیگر تقدیم نماید. رئیس جمهوری که خدمت گذاری پایه و اساس تفکرات خود و مدیرانش بوده و میان تهران و دیگر شهرستان ها تبعیضی قائل نشده و به فکر همه مردم ایران زمین باشد.