استیو بانون در سال 1980 و در جریان نقشه نیروی دریایی آمریکا برای حرکت به سمت خلیج فارس و شرکت در عملیات آزادسازی 52 نفر از گروگانهای سفارت آمریکا در تهران در آستانه مشارکت بود اما پیش از آغاز عملیات به کشتی وی دستور داده شد به سمت بندر پرل هاربر حرکت کند. وی در میانه راه متوجه شکست ماموریت نجات شد.
شکست عملیات لحظه تاثیرگذاری برای بانون بود و به اعتقاد وی این ماموریت مثالی از شکست ارتش و رهبری ریاستجمهوری آمریکا بود. وی که اعلام کرده است تا پیش از نابودی عملیات توسط کارتر علاقهای به سیاست نداشت اکنون استراتژیست ارشد ترامپ به شمار میرود.
با اینحال بررسی سوابق بانون نشان میدهد که وی در طول دوران فعالیتش در نیروی دریایی با چالش قابل توجهی مانند موقعیت جنگی نشده و حساسترین ماموریت وی زمانی بود که به عنوان بخشی از ماموریت آزادسازی گروگانهای آمریکایی به سوی ابهای ایران حرکت کرده بود، هرچند در نیمه راه به سمت آمریکا بازگشت.
اما همین حضور نیمه کاره در جریان ماموریت آزادسازی گروگانها طرز تفکر وی را تا اندازهای شکل داده است. با بررسی اظهارات آخرالزمانی وی درباره اسلام و خطر اسلام افراطی برای جامعه آمریکا به این مسئله میتوان پی برد. در جریان ممنوعیت ورود مسلمانان 7 کشور به آمریکا نقش بانون به عنوان یکی از مقامات کاخ سفید کاملا پررنگ است.
اما نکته جالب اظهار نظر رابین میکل، کاپیتان بازنشسته نیروی دریایی درباره وی است: تنها مشکل او این بود که قصد نداشت برای مدت طولانی در نیروی دریایی به فعالیت ادامه دهد. او واقعا نمیخواست در این شغل باقی بماند. او به ما گفت که اگر وارد سیاست شود برای رزومهاش خوب خواهد بود.