روزنامه والاستریت ژورنال در مطلبی نوشت: وقتی شاه ایران در سال 1979 (1357) سقوط کرد، آمریکا دستکم 400 میلیون دلار پول متعلق به این کشور را که در یک حساب پنتاگون نگهداری میشد، توقیف کرد. جمهوری اسلامی ایران هرگز برای بازگرداندن آن پول دست از تلاش نکشید. تهران در زمان جیمی کارتر کوشید آن پول را در ازای آزادی گروگانهای آمریکایی دریافت کند؛ ولی در این امر ناکام ماند. همین اتفاق در زمان رونالد ریگان و جورج اچ دابلیو بوش (بوش پدر) نیز رخ داد.
هیچیک از دولتهای آمریکا زیر بار پرداخت این پول نرفتند؛ تا این که در تاریخ 17 ژانویه (27 دی 94) 4 زندانی آمریکایی در ایران، در قالب طرحی برای مبادله زندانیان آزاد شدند. همان وقت بود که یک بوئینگ 737 متعلق به ایران، صندوقهای چوبی حاوی 400 میلیون دلار را در قالب فرانک سوئیس، از فرودگاه ژنو به تهران منتقل کرد. دولت آمریکا این پول را پرداخته بود.
در ادامه این مطلب آمده است: تاریخچه این پول ضبطشده، بر مبنای مصاحبههایی که با مقامات آمریکایی، ایرانی و اروپاییِ درگیر در مذاکرات چند دهه اخیر انجام شده است، نشان میدهد چطور این ماجرا به نقطه دردناکِ روابط دو کشور از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سال 1979 مبدل شده است. حالا دیگر از این نقطه دردناک خبری نیست؛ ولی برای تطابق با الگوی 4 دهه اخیر، این معضل هماکنون با سایر دلخوریهای مالی و زندانیهای آمریکایی جدید جایگزین شده است که از داستانهای تازهای در آینده حکایت دارد.
ایران در 18 ماه گذشته دستکم سه شهروند آمریکایی را به اتهام به خطر انداختن امنیت ملی این کشور بازداشت کرده است. حسن روحانی، رئیسجمهور ایران میخواهد آمریکا بخش دیگری از پولهای متعلق به تهران را بازگرداند؛ 2 میلیارد دلاری که در سال 2009 در یکی از حسابهای «سیتی بانک» در نیویورک ضبط و فریز شد. او تلویحاً به این نکته اشاره کرده است که توافقی شبیه به آنچه درباره آن 400 میلیون دلارِ قدیمی حاصل شد، میتواند این موضوع جدید را نیز حل و فصل کند.
به گفته دولت اوباما، پرداخت 400 میلیون دلار به ایران و پرداخت 1 میلیارد و 300 میلیون دلار دیگر به این کشور به عنوان سودِ پولهای ضبطشده، در ازای آزادی زندانیان آمریکایی نبوده است؛ بلکه این پرداختها بخشی از توافقی بودند که برای حل و فصل موضوع پولهای توقیفشده ایران حاصل شد. این انتقال علاوه بر حل دعوای مالی دو کشور، به امضای توافق هستهای ایران و شش قدرت جهانی کمک کرد. مقامات کاخ سفید همچنین مدعی هستند امیدوارند این توافق به تغییر رفتار ایران منجر شود.
اما منتقدان سیاست باراک اوباما در قبال ایران، نظیر دونالد ترامپ – رئیسجمهور منتخب آمریکا، انتقال این پول و همچنین امضای همزمان توافق هستهای را کمک به رژیمی اسلامی قلمداد میکنند که برای تعدیل دشمنیش با آمریکا، هیچ تمایلی نشان نداده است. مقامات پنتاگون، ایران را به افزایش حمایت از گروههای تندرو و مسلح در خاورمیانه، از زمان امضای توافق هستهای متهم میکنند. قانونگذاران آمریکایی نیز قوانینی تصویب کرده اند که هم مانع پرداخت پول به ایران در آینده شود، و هم پرداخت هرگونه پول در ازای آزادی زندانیان متوقف شود.
از سوی دیگر، کاخ سفید میکوشد با اطمینان حاصل کردن در خصوص تکمیل قراردادهای چندین میلیارد دلاری شرکتهای اروپایی و آمریکایی با ایران (از قبیل فروش هواپیما)، توافق هستهای را تا پایان دوره زمامداری اوباما کمتر از یک ماه آینده، بیش از پیش تثبیت کند. ترامپ وعده داده است یا از توافق هستهای خارج شود، و یا دوباره در خصوص آن مذاکره کند – آنچه تهران گفته است انجام نخواهد داد.
در ادامه این مطلب آمده است: ایران تا پیش از انقلاب، بزرگترین خریدار سلاحهای آمریکایی بود. آمریکا از ایران برای تأمین امنیت منطقه راهبردی خلیج فارس، به منظور خدشهدار کردن بلندپروازیهای اتحاد جماهیر شوروی کمونیست استفاده میکرد. ایران نیز برای تضمین دریافت سلاح از شرکتهای آمریکایی، صدها میلیون دلار در یک حساب پنتاگون پسانداز میکرد. اما پس از انقلاب اسلامی، این رابطه به سردی گرایید و در پی حادثه سفارت آمریکا در تهران، روابط دو کشور قطع شد. قراردادهای چندین میلیارد دلاری پنتاگون با ایران نیز لغو شد. ایران در ژانویه سال 1981، «گروگانهای آمریکایی» را پس از 444 روز آزاد کرد؛ اما فقط در صورت انتقال 12 میلیارد دلار از پولهای متعلق به ایران به تهران. به گفته مقامات مورد مصاحبه، این نخستین بار بود که یک بحران در روابط ایران و آمریکا، با پولهای توقیفشده تهران گره میخورد.