روزنامه دولتی شهروند در این زمینه نوشت: مسئله اصلی ما نه تبدیل ریال به تومان است و نه حذف 3 یا 4 صفر از واحد پول کشور، مسئله اصلی ایجاد حس اعتماد و قدرت و اعتبار داشتن نزد مردم و کارشناسان است. حتی اگر بهترین تصمیم سیاسی و اقتصادی بدون مشورت و نظر و مشارکت دیگران اتخاذ شود، در نهایت و در مرحله اجرا نیز دچار مشکل خواهد شد.
ضمن آنکه حسی از بیقدرتی را نزد مردم ایجاد میکند. هنر دولتها اتخاذ تصمیمات درست و بینقص نیست، هنر اصلی آنها این باید باشد که این تصمیمات را با مشارکت آحاد مردم با کارشناسان اتخاذ کنند، به طوری که همه آنان خود را در اتخاذ آن تصمیم شریک بدانند و آن را تصمیم خودشان تلقی کنند و تنها در این صورت است که هنگام اجرای آن تصمیم با کمال میل با آن همراهی و همدلی میکنند. نگاه از بالا و اینکه تصمیمات باید از بالا گرفته و به اجرا درآید، ممکن است در برخی از جوامع توسعهنیافته پاسخ دهد، زیرا عرصه عمومی در حدی نیست که بتواند در این موارد مشارکت کند ولی چنین سیاستی در ایران پاسخ نمیدهد.
این روزنامه افزود: نکته دیگری که بسیار مهم است ارائه یک طرح توجیهی و مطالعاتی به ضمیمه این لایحه است. به طور قطع هر لایحهای باید براساس یک مطالعه اولیه شامل عناوین گوناگونی تهیه و تصویب شود. اینکه مشکل چیست؟ چرا این کار باید انجام شود؟ منافع و هزینههای آن چیست؟ مشکلات اجرایی آن چیست؟ چه راهکارهای بدیلی وجود دارد؟ تصویب و اجرای چنین لایحهای که صدها میلیارد تومان (و نه ریال) هزینه دارد، باید همراه با یک مطالعه جدی و مهم باشد. اگر چنین مطالعهای وجود دارد، آن را منتشر کنند و اگر نه بهتر است که لایحه از همین لحظه پس گرفته شود. طبعا باید حل این مشکل را مقدم بر حذف یک یا چند صفر از پول ملی دانست.
روزنامه آرمان نیز در این زمینه خاطرنشان کرد: اواخر هفته گذشته در هیئت وزیران با حضور رئیسجمهور موضوعی مطرح شد که محل بحث و مناقشه بسیاری از اقتصاددانان و رسانهها قرار گرفت. در این جلسه قرار شد که واحد پول ملی از ریال به تومان تغییر کند و یک صفر از پول ملی حذف شود. اگر این مسئله مورد تایید مجلس قرار گیرد، تمامی نرمافزارهای مالی و حسابداری، دستهچکها، اوراق بهادار، اسکناسها و مسکوکات رایج کشور، دفاتر مالی، دستگاههای خودپرداز و تمام مواردی که تاکنون با ریال کار میکردند باید تغییر کنند. از طرف دیگر باید تمام پولهای موجود در کشور تعویض شود که اینها بسیار پرهزینه، زمانبر و مشکل است. در آخر با تمام این اقدامات و هزینههای بسیار زیاد حذف صفر از پول ملی تاثیر اساسی بر اقتصاد ما نمیگذارد.
عدهای میگویند این اقدام تاثیر روانی در بازار به وجود میآورد که باید گفت اینطور نیست. برای مثال ما درجه حرارت را با سانتیگراد اندازهگیری میکنیم و وقتی گفته میشود که درجه حرارت 10 درجه است، احساسی از سرما و گرما در ما به وجود میآید. حال اگر این درجه را با واحد دیگری اندازهگیری کنیم که برابر با 10 واحد از واحد قبلی است، تاثیری روی سرما و گرمایی که ما احساس میکنیم، ندارد؛ مگر آنکه ما نسبت به سرما و گرما توهم داشته باشیم! آنچه در کشورهای دیگر انجام شده تغییر واحد پولی به علاوه اصلاحات (رفرم) پولی دیگر بوده است. این طور نبوده که تغییر واحد پولی باعث شود اصلاحاتی به وجود بیاید، بلکه رفرمها باعث شدند واحد پولی هم تغییر کند. اینکه ما بیایم و سه یا چهار یا حتی پنج صفر را از پول حذف کنیم، اما همان ساز و کارهای قدیمی برپا باشد، هیچ مسالهای را حل نمیکند.
طهماسب مظاهری (رئیس اسبق بانک مرکزی) هم به عصر ایران گفت: تصمیم دولت برای حذف یک صفر کار صحیحی نیست؛ این تصمیم تمام هزینهها و زحمات حذف چند صفر را دارد. بدون اینکه هدفهای آن کار را تحقق بخشد. این اقدام با وجود هزینههای زیاد برای تحقق، تقریبا هیچ دستاورد اقتصادی یا رضایت عمومی ندارد در حالی که قائم مقام بانک مرکزی اعلام کرده که این تصمیم با سیاست حذف چند صفر متفاوت است؛ آن برنامه حذف چند صفر در حال بررسی است و بعدا اجرا میشود. معنی این حرف دو بار هزینه کردن برای رسیدن به این هدف است. دوباره جمع کردن اسکناسها و چاپ اسکناس جدید در کل کشور کار صحیح نیست.
مظاهری میافزاید: ویژگی دیگری که این تصمیم داشت، غافلگیر کردن مردم و کارشناسان بود. البته این ویژگی یکی از خصوصیات دولت آقای روحانی شده است؛ از مصاحبهها این طور برمیآید که این پیشنهاد از بانک مرکزی به دولت داده نشده بود و در حین مذاکرات دولت مطرح شده و رای آورده است. یک نکته این است که چنین تصمیمی بدون پیشنهاد بانک مرکزی قابل رایگیری نیست؛ به علاوه اگر بانک مرکزی خسارتها و هزینههای این تصمیم را توضیح میداد، قاعدتا اعضای دولت به آن رای نمیدادند؛ اگر بانک مرکزی هم با این تصمیم مخالف بوده ولی سکوت کرده و اکنون در قالب مطالبی که قائم مقام بانک مطرح کرده درصدد توجیه تصمیم دولت است، باید برای بانک مرکزی نگران بود که چگونه میخواهد سیاستهای پولی را با استقلال رای خود تدوین و اجرا کند.