محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه ایران روز گذشته درپاسخ به سوال کریمی قدوسی، نماینده مردم مشهدالرضا در مجلس شورای اسلامی موضوعی را در خصوص هولوکاست بیان کرد و مدعی شد که همه کسانی که در این حوزه فعالیت می کنند با وی دراین موضوع موافق هستند. عین عبارت وی به نقل از خبرگزاری ها آمده است" بنده ضمن احترام به آزادی بیان اعتقاد شخصیام این است که این موضوع کمک به اسرائیل است، نه فلسطین". وزیر امور خارجه گفت که تمامی دوستانی که در حوزه فلسطین فعالند حرف بنده را تائید میکنند.
در مورد عبارات ایشان لازم می دانم ملاحظاتی را مورد اشاره قرار دهم:
نخست؛ تردیدی نیست که دشمنی با رژیم اسراییل و حمایت از قضیه فلسطین از اولویت های نظام اسلامی است. این موضوع را می توان در ادبیات امام خمینی-ره- (اسراییل غده سرطانی است و باید از صفحه روزگار محو شود) و مقام معظم رهبری، همچنین قاطبه مردم ایران که در بحبوحه جنگ تحمیلی و بمباران و موشکباران دشمن بعثی که تهدید به موشکباران شده بودند و همه راهپیمایی های 22 بهمن، 13 آبان، روز جهانی قدس و غیره آشکارا دریافت.
دوم؛ در این نکته نیز تردیدی نیست که نظام اسلامی برآمده از اراده مردم است و اساسا اگر رهبری نهضت به مساله فلسطین توجهی نداشت، شاید انقلاب اسلامی با این آرمان های بزرگ به ثمر نمی نشست و نظام اسلامی مبتنی بر انقلاب اسلامی نیز اساسا موجودیتی نمی یافت.
سوم؛ دولت ها در جمهوری اسلامی نیز برآمده از اراده مردم هستند که در آرایی که به صندوق های رای ریخته می شود متجلی می گردند. انتظار مردم نیز از دولت های منتخب، پیگیری مطالبات مردم در دو حوزه آرمان های انقلاب اسلامی و تمشیت امور اقتصادی، اجتماعی و امنیتی و... در راستای همان آرمان ها است. بی شک قضیه فلسطین یکی از این مطالبات است که مردم در بحبوحه انقلاب و در همه سال های پس از انقلاب بر آن تاکید داشته و هزینه ها پرداخت کرده اند. دستگاه سیاست خارجی کشور هم از این مهم نه تنها مستثنی نیست، بلکه انتظار مردم از آن بیشتر و تکلیفی بزرگتر و مهم تر از سایر دستگاه ها دارد.
چهارم؛ در این نکته نیز شکی نیست که اسرائیل در اعلام دشمنی علیه ایران همواره پیشتاز بوده است و در حوزه اعمال دشمنی نیز فعالانه حضور داشته و دارد.
1 – ربایش چهار دیپلمات ایرانی در لبنان که هنوز پس از سی و چند سال از سرنوشت آن ها اطلاعی در دست نیست و این وظیفه وزارت خارجه در پیگیری هر روزه و جدی این موضوع است. موضوعی که رد پای اسرائیل در آن متجلی است.
2 - ترور دانشمندان هسته ای ایران که چشم به همه فرصت های خارج از ایران بستند و در تلاش برای رساندن ایران اسلامی به استقلال بودند که اسناد گواهی بر مدیریت اسرائیل در این ترورها دارند.
3- تحریم ها و شیطنت های مداوم در به درازا کشاندن پرونده هسته ای ایران و نقش مسئولین اسرائیلی که در سفرهای متعدد به کشورهای مختلف و با هوچی گری و بزرگنمایی ترس از ایران هسته ای در پرونده هسته ای ایران نقشی به شدت مخرب ایفا کردند هرگز قابل کتمان نیست.
پنجم؛ اسرائیل تاکنون در دشمنی با ایران و انقلاب اسلامی که در مسیر استقلال کشور در حرکت است، کم نگذاشته است و انتظار هم نمی رود پس از این ساکت به کنجی بخزد چرا که برون داد شرارت، ذات موجود شریر است.
ششم؛ انتظار بدیهی و طبیعی مردم ایران از مسئولان دولت جمهوری اسلامی آن است که نه تنها در مقابل این دشمن قسم خورده ساکت و بی تفاوت نباشند، بلکه انتظار آن است که از هر فرصتی علیه این دشمن استفاده کنند تا فرصت های دشمنی را برای دشمن محدود سازند نه اینکه از فرصت ها عبور کرده و نسبت به ان مسامحه به خرج دهند.
هفتم؛ هولوکاست به اذعان خود صهیونیست ها متغییر موثر در تاسیس و استمرار حیات رژیم غاصب اسرائیل است. موشه زیمرمن رئیس گروه مطالعاتی دانشگاه موسوم به اورشلیم تاکید می کند که " هولوکاست توجیه اصلی تاسیس دولت اسرائیل است". سوال کردن از هولوکاست در واقع ضربه بر موجودیت اسرائیل و ضربه بر استمرار حیات اسرائیل است. به تعبیری هولوکاست پاشنه آشیل اسرائیل محسوب می شود و این در واقع به معنی فرصتی مناسب برای دشمنی با دشمن است که هرگز نباید اجازه داد که این فرصت از دست برود. طرح موضوع هولوکاست نه تنها به اسراییل کمک نمی کند که وحشت در دل آنها می اندازد اگر غیر این بود دانشمندان اروپایی تجدید نظر طلب هولوکاست (پروفسور روژه گارودی و ارنست زاندل و...)نباید به خاطر طرحش زندانی می شدند بلکه باید بخاطرش مدال می گرفتند. هولوکاست از نگاه صهیونیسم بین الملل یکی از عوامل مشروعیت ساز رژیم صهیونیستی است. صهیونیست ها با ادعای کشتار 6 میلیون یهودی در دوره جنگ جهانی دوم، نه تنها سرزمین فلسطین را اشغال کردند بلکه هرگونه انتقاد از رژیم صهیونیستی را به استناد این ادعا بر نمی تابند. اندیشمندان، سیاستمداران و افراد عادی که این ادعا را به طور کامل نپذیرند، انکار کننده هولوکاست و یهودی ستیز معرفی می شوند. آقای وزیر ! از باب احترام به آزادی هم که شده سوال درباره این پدیده می بایست امری طبیعی و منطبق بر روندهای دمکراتیک باشد نه اینکه به اسم احترام به آزادی و صرفا برای خوش آمد کانون های قدرت و ثروت از طرح آن شانه خالی کرد . وقتی دشمن از طرح چنین مسائلی وحشت زده می شود بنابراین باید آن را فرصتی قابل تامل دانست.
هشتم؛ تردیدی نیست ادبیات آقای ظریف درباره هولوکاست با توجه به جایگاه خطیر ایشان در دولت جمهوری اسلامی ایران ادبیاتی انفعالی تلقی شده و موجب خرسندی دشمن صهیونیستی و دل آزردگی قاطبه مردم مسلمان منطقه و خصوصا ملت انقلابی ایران می شود. مردم فلسطین از سر درماندگی حتی به اقدام سراسر مزورانه رژیم بعث صدام در موشک باران مناطق اشغالی در فلسطین دل بسته بودند و وی را تا مدتها قهرمان توصیف می کردند چگونه است که زیر سوال بردن عامل مشروعیت ساز و موثر در استمرار حیات دولت صهیونیستی آن هم از سوی تنها دولتی که تاکنون حمایت واقعی از قضیه فلسطین کرده را زیان برای خود و مفید برای اسراییل تلقی می کنند؟
نهم؛ بر این باروم که مخالفت محض با این فرصت برای مقابله با دشمنی که همواره به انحای مختلف بنیانهای انقلاب اسلامی ایران را مورد تهدید و تشکیک قرار داده به همان اندازه اشتباه و خطای استراتژیک است که قبلتر برخی ها با این فرصت موافق بودند اما در نحوه استفاده از آن دچار اشتباه و خطا شدند. افراط و تفریط آفت زیان بار در عرصه سیاست است و بویژه کوتاهی ها با شعار تدبیر همخوانی ندارد. استفاده از این متغیر موثر یعنی هولوکاست علیه دشمن در واقع زمانی مفید و موثر خواهد بود که هوشمندانه و با برنامه ریزی دقیق مدیریت شود نه اینکه از اساس با آن مخالفت گردد.
دهم؛ همانگونه که آقای ظریف در فرازی دیگر از پاسخ خود به سوالات نماینده محترم مردم مشهد به درستی اشاره کرده است "قدرت معنایی ایران از باورها به مقاومت این مردم، نشات گرفته است و نباید این باورها را خدشه دار کرد" یکی از نمودهای این "باورِ به مقاومت" مخالفت با دشمن قسم خورده و ایجاد تردید درعوامل موثر در بنیانهای این دشمن است.
به نظر می رسد سخن ابتدایی آقای ظریف در باره هولوکاست خود " خدشه به این قدرت معنایی منشعب از باورهای مردم ایران به مقاومت است و لا غیرهرچند ایشان در فراز پایانی سخن خود درباره هولوکاست حمایت از مقاومت را وظیفه دستگاه سیاست خارجی تحت امر خود می دانند.
بنابراین دولتی که معتقد به این قدرت معنایی برآمده از باور مردم است به باور مردم توجه بیشتر باید داشته باشد و باور و نگاه خود را تسری به مردم و فعالان حوزه فلسطین ندهد و باور مردم و فعالان فلسطین را قیاس از خود نگیرد.
* فعال حوزه فلسطین