سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) یا (سی آی ای) یکی از مهمترین نهادهای تشکیلات امنیتی - اطلاعاتی آمریکا محسوب میشود. بایدگفت،این سازمان تنها ارگانی است که، امکان برقراری ارتباط مستقیم و بدون واسطه با رییس جمهور را دارد. بعلاوه اینکه در حوزه مالی و منابع انسانی در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
از مهمترین وظایف این مرکز مخوف اطلاعاتی، به دست آوردن اطلاعات و تحلیل آن در خصوص دولتها، شرکتها و اتباع خارجی حاضر در ایالات متحده است. اما بخش اعظمی از فعالیتهای سازمان اطلاعاتی سیا، خارج از مرزهای آمریکا و حتی جهان تعریف شده است. با این توصیف باید تصریح کرد: نام یک نهاد امنیتی برای سازمان سیا کوچک شمرده میشود و در تکمیل سر در این تشکیلات پیچیده،باید تابلوی سازمان جاسوسی سیا را نصب نمود.
امروز تشکیلات فوق سری سیا، مهترین نقش را در سیاست خارجی کاخ سفید ایفا میکند. در حالی که چه در حوزه داخلی و چه در عرصه خارجی، بالاترین مقام و رهبر یک کشور اعم از نخست وزیر - رییس جمهور و در نهایت مجلس آن در تدوین سیاستهای کلان یک نظام تاثیر گذار خواهند بود و سایر ساختارهای دولتی در ذیل این مجموعه قرار دارد.
اینکه یک سازمان امنیتی که در مرور زمان، شکل یک جاسوسخانه را به خود میگیرد، حکایت از فرضیه قوی تئوری توطئه در میان دولتمردان آمریکایی دارد. نظریهای که دائما جهان را در وضیعت تهاجم به خاک آمریکا تصور میکند. ذهنیتی که در راستای نیات توسعه طلبانه و استعماری واشنگتن تبین میشود.
"چشم باز سیا" در مقابل سیاست خارجی دست بسته ایالات متحده
پشتیبانی شناختی، اصلیترین نقش سازمانهای اطلاعاتی در سیاستگذاری است. این نقش به «چشم باز» بودن سیا برای مقامات تصمیم گیرنده در سیاست خارجی آمریکا، دلالت دارد. در واقع، سیا با در اختیار قرار دادن اطلاعات تجزیه و تحلیل شده در اختیار سیاستمداران، آنها را در تصمیمگیری بهتر یاری مینمایند. حال هر اندازه این دادهها دقیقتر و منطبق با واقعیت باشند، تاثیر بیشتری بر تصمیمسازی سیاستمداران آمریکایی خواهد داشت!
در ابتدای سال 2001 میلادی، گزارشهایی از سرویسهای جاسوسی به بوش پسر رییس جمهور وقت آمریکا واصل شد که در پی آن بوش جنگ طلب به خاک عراق تجاوز کرد و ما تا به امروز شاهد تبعات این جنگ منطقهای هستیم. در اطلاعاتی که سی آی ای به مقامات کاخ سفید ارائه داده بود، بغداد را بر انباشت و توسعه تسلیحات میکروبیولوژی و اتمی متهم کرده بود؟!
گفتنی است تا به امروز هیچ نشانی دال بر وجود این سلاحهای نامتعارف در مقیاس گزارش ماموران اطلاعاتی آمریکا بدست نیامده است. لذا برنامهریزی سیا در آن مقطع، اغنای مردم و دولت آمریکا بمنظور راه اندازی یک جنگ نیابتی بود و متاسفانه به خوبی از پردازش توهم وجود انبار سلاحهای کشتار جمعی درعراق برآمدند.
رؤسای جمهور تاریخ آمریکا، دانش آموخته مکتب جاسوسی سیا: ایران مهمترین واحد درسی پاس نشده!
جلساتی که سازمان جاسوسی آمریکا برای نامزدهای ریاستجمهوری آمریکا با هدف ارائه گزارش درباره مسائل و عملیاتها بویژه در خصوص ایران ارائه میکند حاکی از آن است که حتی نامزدهای انتخاباتی این کشور ازعملیاتهای پنهان سیا باخبر نمیشدند و به طرح مسائل کلی اطلاعاتی در این جلسات قناعت میشده است.
درباره جلسات توجیهی امنیتی سازمان سیا و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا برای نامزدهای انتخاباتی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه مشاهده شد که این جلسات باهدف آشنا ساختن نامزدهای انتخاباتی با فضای دنیا و همچنین اقدامات سیا در این کشورها و آخرین وضعیت آمریکا در جهان برگزار میشد. اما این جلسات به هیچ روی شامل اطلاعات دقیق از عملیاتهای نظامی و اطلاعاتی سیا در اقصی نقاط دنیا نبوده است و در جهت تحریک و زاویه بخشی ذهن نامزدها، مطالبی عنوان شده است.
شاگرد ممتازهای سیا چه کسانی هستند؟
آیزنهاور و استیونسون میرزا نویس کلاس
بیشتر جلسه بر روی بحث بر سر مسائل ایران گذشت. در طول هر کدام از جلسات توجیهی، آیزنهاور در حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه مطالب یادداشت شده را مطالعه میکرد و در حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه را نیز به بحث در خصوص همین مطالب اختصاص میداد. او سؤالات کمی در خصوص مسائل داشت اما دیدگاههای زیادی درباره موضوعات داشت که آنها را مطرح میکرد. بیشتر این دیدگاهها در مورد شوروی، کره و موضع ایران اختصاص داشت که در آن زمان یعنی سال ۱۹۵۲ و همزمان با کودتای ایران به شدت مورد توجه دولتمردان آمریکا قرار داشت.
هرکدام از بستههای اطلاعاتی که در اختیار آیزنهاور و یا رقیب او در جناح مقابل یعنی استیونسون قرار میگرفت شامل ۲۰ آیتم بود که در مورد هر کدام بین یک یا دو پاراگراف صحبت شده بود در این پاراگرافها موضوعات به ترتیب اولویت در خصوص منافع ملی طبقهبندیشده و توضیح دادهشده بود. از میان تمام موضوعاتی که در جلسات توجیهی برای آیزنهاور و استیونسون موردبررسی قرار میگرفتند، مسئله ایران برای استیونسون جالب توجهتر بود.
کارتر در تسخیر لانه جاسوسی
کارتر دوران ریاست جمهوری خود را با درک عمیق از مسائل اطلاعاتی آغاز کرد چرا که در دوران رقابتهای انتخاباتیاش در خصوص مسائل بسیاری مورد مشورت قرارگرفته بود و در زمان ریاست جمهوری نیز گزارشهای PDB یا گزارشهای روزانه اطلاعاتی را بهدقت موردمطالعه و بررسی قرار میداد. مسائلی نظیر گفتوگوهای کمپ دیوید و همچنین حادثه تسخیرسفارت آمریکا در ایران در مرکز این بحثهای اطلاعاتی بود. در تمام طول این بحثها، او اطلاعات امنیتی بسیار جزئی و بیسابقهای را دریافت میکرد.
ریگان و بوش، موتور سانسور در برابر خبرنگاران
در فاصله ۱۲ ساله بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۲، سیا اطلاعاتی را به دو رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا میداد که درنوع خود دو نقطه کاملاً متمایز بودند. دونالد ریگان که اطلاعات بسیار کمی در خصوص مسائل اطلاعاتی و امنیتی آمریکا داشت و جورج بوش پدر که خود یکی از مقامات عالیرتبه سیا بوده و به خوبی به تمام فوتوفن کارهای اطلاعاتی وارد بود. در این دوره درباره جنگ ایران و عراق نیز اطلاعات روزانه و عمیقی به روسای جمهور داده میشد.
در این دوره افسر اطلاعات ملی در امور خاورمیانه، «رابرت ایمس» مسائل داخلی عربستان سعودی و ایران را به اطلاع رئیسجمهور میرساند. «ریچارد لحمان»، از شورای اطلاعات ملی نیز تأثیر جنگ ایران و عراق بر منطقه و نقش اتحاد جماهیر شوروی را به اطلاع رئیسجمهور میرساند.
یکی دیگر از مباحثی که در دوران رقابتهای بوش و ریگان برای انتخابات ریاست جمهوری و بعد از آن ریاست جمهوری این دو پیشآمده بود، این بود که آیا نامزدهای انتخاباتی باید خبرنگاران را نیز در جریان این جلسات بگذارند یا خیر. خبرنگاران در مورد ریگان میدانستند که او در تاریخ ۴ اکتبر مورد مشورت اطلاعاتی قرار خواهد گرفت. خبرنگاران مشتاقانه در حال انتظار برای شنیدن خبرهای جالب از این جلسه و واکنش نامزد انتخاباتی به این جلسه بودند.
ریگان از قبل نیز کارتر را به دلیل شکست در حمایت کافی از شاه ایران مورد انتقاد قرار داده بود و با این جلسه اطلاعاتی میتوانست کاری به مراتب بیشتر از این انجام دهد و انتقادهای مستقیمی را به او وارد کند. در واقع بعد از جلسه، کارتر، بوش را مأمور کرد که این مسئله را با خبرنگاران در میان بگذارد و بوش نیز عنوان کرد که این جلسه به شدت حساس بوده و نه او و نه ریگان قصد ندارند از این جلسه برای انتقاد کردن به کارتر استفاده کنند. بوش اضافه کرد که اطلاعاتی که به دست آورده او را تحت تأثیر قرار داده است و گفت که نگاه بهتری به دنیای پیرامونش دارد. ریگان اما تنها به این مسئله بسنده کرد که این جلسه برایش «جالب» بوده است.
بیل کلینتون فرماندار گوش به فرمان
در فاصله مدتزمانی کمی بعد از گردهمایی بزرگ دموکراتها در سال ۱۹۹۲، برنت اسکوکرافت، مشاور امنیت ملی جورج بوش با ساموئل برگر افسر اطلاعاتی واشنگتن تماس گرفت تا جلسهای توجیهی را برای کلینتون که در آن زمان فرماندار بود برگزار کند. در آن زمان برگر که بعد از آن به عنوان مشاور معاون امنیت ملی کلینتون انتخاب شد، وی پیشتردر سمت مشاور امور خارجی در ستاد کلینتون مشغول فعالیت بود.
دربعدازظهر چهارم سپتامبر سال ۱۹۹۲ او افسر اطلاعاتیاش بود و این جلسه در فضایی صمیمانه برگزار شد. مسائل اساسی که گزارش سازمانهای اطلاعاتی به آن میپرداخت شامل آشفتگی در روسیه، جنگ در یوگسلاوی سابق، تحولات درعراق، کره شمالی، چین و ایران بود. او بر مشکل گسترش سلاحهای کشتارجمعی در این کشورها تأکید داشت و برخی بحثهای دیگر درزمینه جاسوسی اقتصادی از ایالات متحده نیز مطرح شد.
و اما انتخابات 2016: کارت "واتر بوردینگ" در جیب ترامپ
براساس اطلاعات بدست آمده از وزارت دادگستری آمریکا، سازمان اطلاعاتی سیا، بارها از نوعی شکنجه به نام "واتر بوردینگ" استفاده کرده است. اوباما دستور توقف واتر بوردینگ یا همان غرق مصنوعی را بعد از اینکه سال 2009 رئیس جمهور شد صادر کرد. این درحالی است که پیشتاز نامزدهای جمهوریخواه، دونالد ترمپ بارها وعده داده که این قانون را درصورت انتخاب به عنوان ریاست جمهوری احیا خواهد کرد. شاید هم ترامپ از چراغ سبز سی آی ای عبور کرده باشد!
نتیجهگیری:ساده لوح باش؛ رییس جمهور شو: سازمان سیا ماشین اغواکننده غرب
با توجه به مطالبی که در گزارش بدان اشاره شد؛ کشور ایالات متحده که خود را بزرگترین کانون دموکراسی و مردمسالاری جهان میداند، فاقد ابتداییترین فرآیند انتخابات یک رییس جمهور است. وقتی نامزدها و رؤسای جمهور این کشور در طول تاریخ سر کلاسهای یک ارگان جاسوسی نشسته و توجیه میشوند، این بدان معناست که؛ مشروعیت یک رییس جمهور با گواهینامه سیا صادر میشود و مردم در این میان نقش زینت مجالس را پیدا میکنند.
بیگمان در هیچ کجای دنیا به اندازه آمریکا، سیستم امنیتی یک کشور در روی کار آوردن رییس دولت یک کشور دخیل نیستند. حال اینکه بمنظور احراز صلاحیت یک کاندید ریاست جمهوری مطابق قانون اساسی هر کشور، نهادهای امنیتی یکی از فیلترهای تایید صلاحیت نامزدها میباشد، لیکن در اینکه چه کسی رییس جمهور شود، محلی از رأی نخواهند داشت.
در نظام پیچیده انتخابات آمریکا، در واقع مردم به طور مستقیم نامزد دلخواه خود برای ریاستجمهوری را انتخاب نمیکنند و افرادی به نام "وکلای انتخاباتی" (delegates) هستند که با رأی به کاندیداها به نمایندگی از مردم، تعیین میکنند چه کسی میتواند نامزد یک حزب برای شرکت در انتخابات (در انتخابات مقدماتی) یا رئیسجمهور بعدی آمریکا (در انتخابات سراسری) باشد.