مقام معظم رهبری فرمودند: «مردم دنیا باید بدانند که امروز قدرتهای بزرگ و قدرت استکباری آمریکا، از چه روشهایی برای پیشبرد کارشان استفاده می کنند.

همه می‌دانیم که در تاریخ 28 مرداد 1332 به دستور آمریکا، دولت محمد مصدق با کودتایی ننگین سرنگون شد.

حال چه خوب است که به شناخت بسترسازی‌های فرهنگی انجام‌شده توسط سرویس‌های خبری و اطلاعاتی بیگانگان نیز پرداخته شود، تا یادمان باشد، اگر در ابتدا افکار و احساسات ملت توسط بیگانگان تسخیر نشود، تفنگ‌های دشمن هرگز کارساز نخواهد بود.»نهضت ملی شدن صنعت نفت، سرآغاز یک همدلی فعالانه میان همه گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی و مذهبی بود که به منافع ایران واسلام می‌اندیشیدند.

ولی این گروهها در طول زمان و پس از دست‌یازیدن به قدرت سیاسی، به قلع و قمع و حذف یکدیگر پرداختند. کودتای بیست و هشت مرداد که با طراحی انگلستان و آمریکا و اجرای مشترک آن‌دو به انجام رسید، پایان غم‌انگیزی بر نهضت ملی شدن صنعت نفت و آغاز دوره جدیدی از دیکتاتوری و استبداد بوده است.

روز 28 مرداد یادآور کودتای ننگین و سیاهی است که شیرینی نهضت ملی شدن صنعت نفت را در کام ملت ایران تلخ کرد. پس از پیروزی قیام سی تیر به رهبری آیت‌الله کاشانی که باعث روی کار آمدن مجدد دکتر محمد مصدق شد، مصدق در صدد افزایش اختیارات خود و محدود کردن اختیارات مجلس شورای ملی برآمد و بنای اختلاف با آیت‌الله کاشانی را گذاشت.

بدین‌ترتیب او بدون توجه به نقش و رهبری آیت‌الله کاشانی در قیام سی تیر که منجر به روی کار آمدن مجدد او شد، به پیاده نمودن شعار «جدایی دین از سیاست» پرداخت و برخی روحانیون و نزدیکان آیت‌الله کاشانی را دستگیر کرد. عوامل داخلی و خارجی نیز آنچنان شخصیت این مرد روحانی بزرگ و شریف را لکه‌دار کردند که شاید بتوان آن‌را در تاریخ ایران بی‌سابقه دانست.

*انگلستان و طرح اولیه کودتا

در پی ملی شدن صنعت نفت در ایران و کوتاه شدن دست انگلستان از ذخایر نفتی و بی‌نتیجه ماندن مذاکرات، انگلیس سرنگونی دولت مصدق را تنها راه بازگشت سلطه‌ی خود می‌دید.

لذا در گام اول کریستوفر وودهاوس، طراح اولیه‌ی نقشه‌ی کودتا، به نمایندگی از کشور خود، در نوامبر و دسامبر 1952/آبان و آذر 1331 نشستهایی را درباره سرنگونی دولت ایران با نمایندگان بخش خاور نزدیک و آفریقای وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن برگزار نمود.

از سوی آمریکا نیز کرمیت روزولت (نوه‌ی تئودور روزولت، رئیس جمهور اسبق آمریکا) حضور داشت. آمریکاییان در ابتدا چون اعتقاد به‌ سرنگونی مصدق نداشتند و از طرفی درصدد کسب سهمی از نفت ایران برای خود بودند، روی خوشی به طرحهای انگلستان نشان ندادند.

در مقابل، انگلستان که موفقیت طرح کودتا را تنها در گرو مشارکت آمریکا می‌دانست، به‌منظور جلب توجه آنان، مکرر خطر کمونیزم را در ایران گوشزد می‌نمود.

وودهاوس خود می‌گوید: چون نمی‌خواستم متهم شوم بر این‌که می‌خواهم برای نجات منافع بریتانیا از کیسه‌ی آمریکایی‌ها بذل و بخشش کنم، به‌جای تأکید بر پس گرفتن کنترل صنعت نفت، تصمیم گرفتم بر خطر کمونیسم در ایران پافشاری کنم.

ولی با شروع ریاست جمهوری آیزنهاور در ژانویه 1953 و با پیشنهاد سهم چهل درصدی از نفت ایران برای خود، آمریکاییان رفته رفته به این طرح روی خوش نشان دادند.

*طرح مشترک آمریکایی -انگلیسی‌

طرح کودتای نظامی 28 مرداد را باید در اصل، یک طرح انگلیسی دانست. انگلیس که پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصا ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد.

در ابتدا آمریکا مخالف بود اما پیروزی آیزنهاور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باعث تغییرات عمده‌ای در سیاست خارجی آمریکا شد. کرمیت روزولت رییس اداره خاور نزدیک سازمان سیا به فرماندهی عملیات انتخاب شد و آمریکا و انگلیس، ستاد مشترکی را در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس تشکیل دادند و عملیات کودتا را طرح‌ریزی کردند.

اگرچه اجرای نقشه کودتا در 25 مرداد شکست خورد و شاه از ایران فرار کرد اما سستی مصدق و دلایل مختلف دیگر باعث شد که در 28 مرداد 1332 کودتا عملی شود و سرلشکر فضل‌الله زاهدی مجری طرح کودتا به‌جای مصدق نخست‌وزیر شد و بدین‌ترتیب با قبضه شدن قدرت در دست استبداد داخلی و استعمار خارجی، یکی از ننگین‌ترین دوره‌های استبداد در تاریخ معاصر ایران رقم خود و باعث حاکمیت 25 سال دیکتاتوری محمدرضا شاه با حمایت مستکبرین و خصوصا آمریکا گردید. این واقعه تاریخی درس‌ها و عبرت‌های فراوانی برای ملت ایران به همراه د اشت.

کودتای 28 مرداد 1332، با طراحی گسترده و امکانات مالی و نظارت سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و بهره‌گیری از کمک شبکه‌های جاسوسی انگلیس و مطبوعات زنجیره‌ای عملی شد. کرمیت روزولت، از سرشناسان سیا و طراحان این کودتا چنین می‌نویسد: «سیا پس از تبادل نظر با انگلیسی‌ها، تصمیم به‌ سرنگون کردن دولت مصدق گرفت؛ زیرا مصدق با ملی کردن یک میلیارد دلار دارایی شرکت نفت ایران و انگلیس، خشم و غضب قدرت‌های غرب را برانگیخته بود».

*نقش بی.‌بی.‌سی انگلیس در خیانت به ملت ایران‌

شبکه فارسی‌زبان و سلطنتی بی‌.بی.سی انگلیس به ‌دست‌داشتن در سرنگونی دولت دکتر مصدق در سال 1332 اذعان کرده است. در فیلم مستندی که چندی قبل به مناسبت کودتای 28 مرداد 1332 توسط شبکه فارسی‌زبان بی‌.بی.سی پخش شد، این شبکه برای نخستین‌بار به نقش رادیوی فارسی‌زبان بی‌.بی.سی به‌عنوان بازوی پروپاگاندای دولت انگلیس در ایران و ایجاد کودتا برای براندازی دولت دکتر مصدق اذعان کرد. رمز کودتای 28 مرداد نیز به بی‌.بی.سی سپرده شده بود و در همان زمان هم اعلام شد.

*مطبوعات وابسته، ابزارنظام سلطه‌

مطبوعات زنجیره‌ای یکی از ابزارهای بسیار مهم زمینه‌سازی برای کودتا و آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش آن بود. فضای باز سیاسی و آزادی بیان و قلم در دوره زمامداری مصدق، اثرگذاری تبلیغات مطبوعاتی را افزون‌تر می‌کرد.

اسناد و مدارک انکارناپذیری وجود دارد که نشان می‌دهد آمریکا و انگلیس با نفوذ دست‌نشانده‌های ایرانی‌شان در شبکه مطبوعاتی، تبلیغات گسترده‌ای بر ضد مصدق کردند که در 28 مرداد نتیجه دلخواه خود را از آن گرفتند.

*مصدق و کودتا

به جرئت می‌توان گفت دکتر مصدق، کوچک‌ترین اقدامی در راه خنثی کردن کودتای 28 مرداد 1332 نکرد. البته درست است که مصدق نیروی کافی برای مقابله نداشت، ولی وی از امکانات محدود خود نیز استفاده نکرد. در فاصله روزهای 25 تا 28 مرداد، همه می‌دانستند که کودتای خونینی در راه است.

مصدق هم کاملاً از این مسأله آگاه بود، ولی حتی آماده‌باش معمولی هم به نیروهای طرفدار خود نداد و ستاد ارتش او نیز کوچک‌ترین مقاومتی در برابر کودتاچیان نشان نداد.

وی با آن‌که می‌توانست با به‌راه‌انداختن تظاهرات مردمی، قدرت خود را به مخالفان نشان دهد، چنین نکرد و هرگونه تظاهراتی را ممنوع اعلام کرد. وی هم‌چنین از مستقر ساختن نیروهای امنیتی برای متوقف ساختن آشوبگران که به ایجاد هرج و مرج در تهران دست زده بودند، خودداری کرد.

بدون‌شک، این مسأله از نکته‌های سؤال‌برانگیز تاریخ معاصر ایران شمرده می‌شود که تحلیل‌های بسیاری را به همراه داشته است‌.

*هشدار آیت‌الله کاشانی‌

آیت‌الله کاشانی در روز 27 مرداد، نامه‌ای به دکتر محمد مصدق نوشت و در آن، با لحن تلخ و شکوه‌آمیز، حتمی بودن وقوع کودتا را به‌ دست ژنرال زاهدی مطرح ساخت و با پیشنهاد مذاکره برای مبارزه مشترک، دو تن از یارانش را نزد مصدق فرستاد.

در کمال شگفتی، دکتر مصدق پیشنهاد آیت‌الله کاشانی را رد کرد و در پاسخ چنین نوشت: اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم.» مصدق می‌توانست با صدور اعلامیه‌ای مشترک، همان روز، مردم را به مبارزه با کودتا فراخواند و به همه مسؤولان نظامی هشدار دهد.

بی‌شک، پخش پیام مشترک رادیویی از سوی دو رهبر مذهبی و سیاسی، حتی در صبح روز کودتا کافی بود تا آن نقشه شوم اجرا نشود.

*خفقان پس از کودتا

غروب روز 28 مرداد سال 1332، غروب آزادی در ایران بود. کودتاچیان مسلط شدند و همه نهادها و مراکز تجمع آزادی‌خواهان به‌ دست اوباش و اشرار به آتش کشیده شد.

شاهِ فراری بازگشت و به‌جای حکومت جمهوری، رژیم استبداد سلطنتی به مدت طولانیِ ربع قرن برقرار گردید. روز 29 مرداد، رژیم استبداد با اعمال وحشت و ترور در سراسر کشور و سرکوب نهضت و دستگیری آزادی‌خواهان، نفس‌ها را در سینه حبس کرد.

پست‌های مهم مملکتی به‌ دست عوامل کودتا سپرده شد و عوامل اصلی کودتا در ارتش‌ترفیع درجه گرفتند. مطبوعات زیر سانسور دولت رفت و سازمان پلیس مخفی با عنوان ساواک ایجاد شد. استعمار نیز به‌وسیله شاه دست‌نشانده، سلطه خود را در ایران استوار و در 25 سال پس از کودتا، نفت ملی‌شده ایران را به بهای ارزانی غارت کرد.

*اسناد دست‌داشتن آمریکا در کودتای 28 مرداد

سازمان جاسوسی آمریکا، سیا در آستانه 60 سالگی کودتای 28 مرداد سال 1332 که منجر به سقوط دولت ملی دکتر مصدق شد، سند محرمانه‌ای را منتشر کرد که در آن به‌ دست‌داشتن در کودتا اذعان‌ می‌کند.

این سند که توسط یکی از تاریخ‌نگاران داخلی سازمان سیا در اواسط سال‌های 1970 تهیه شده است، بخشی از پرونده «مبارزه برای ایران» نام دارد. البته بخشی از این مدرک برای اولین‌بار در سال 1981 منتشر شد، اما بخش اعظم آن به‌خصوص فصل 3 آن با عنوان «اقدام مخفیانه» منتشر شده است که در واقع شرح چگونگی اجرای کودتا است.

در این نسخه برای اولین‌بار- حداقل تا جایی‌که ما مطلع هستیم- مشارکت سازمان جاسوسی آمریکا اذعان می‌شود: «کودتای نظامی که منجر به سقوط مصدق و سرنگونی کابینه جبهه ملی شد، تحت نظارت سازمان سیا به‌عنوان یک اقدام سیاست خارجی ایالات متحده صورت گرفت.» سیا اذعان داشته است که از بیم حضور شوروری در ایران، دست به عملیات موسوم به «آژاکس» زده است.

*دخالت‌های پس از کودتای آمریکا

دولت آمریکا پس از جلب اعتماد، به‌تدریج سیاست خود را، تغییر داد و در پوشش روابط دوستانه با دولت ایران، به دخالت مستقیم در تمامی امور داخلی کشور ما روی آورد و به شکل یک مستعمره با آن برخورد کرد و ستمهای بی‌شماری در حق ملت ایران مرتکب شد که عبارتند از:

- حمایت و تحکیم پایه‌های حکومت استبدادی شاه - تحمیل قانون کاپیتولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران - حمله نظامی به طبس - کودتای نوژه - حصر اقتصادی و اقدامات تحریمی علیه نظام جمهوری اسلامی - تحریک صدام بعثی به جنگ علیه ایران و حمایت بی‌شائبه از وی - درگیریهای نظامی مستقیم در حمایت از رژیم صدام - انهدام هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران - سازماندهی، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب (منافقین، تروریست‌ها و فتنه‌گران) - فضاسازی سیاسی و تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی -حمایت از تکفیری‌ها در افغانستان، عراق و سوریه برای مخدوش جلوه دادن چهره اسلام و ایجاد مزاحمت برای ایران - تحریک آشوبگران و حمایت علنی و رسمی از فتنه‌گران شورشهای خیابانی 18 تیر 1378 و خرداد 1382 و خصوصا فتنه 88 که این تحریکات به‌مراتب بسیار گسترده‌تر و خطرناکتر از کودتای 28 مرداد 1332 بود ولی با درایت امام خامنه‌ای و بصیرت مردم راه به جایی نبرده و به اذن الله نخواهد برد.

*عبرت‌های کودتای 28 مرداد

تا زمانی که اتحاد و هم بستگی میان رهبران نهضت وجود داشت، نهضت از حمایت گسترده و پشتیبانی مردم و افکار عمومی برخوردار بود. در نتیجه، توطئه‌های خارجی و دسیسه‌های شاه و دربار و مخالفان داخلی، اثری نداشت اما با پیدایش اختلاف در میان رهبران، که با دسیسه‌چینی توطئه‌گران خارجی و عوامل داخلی آنان تشدید می‌شد، کوچک‌ترین توطئه‌ها به ضربه‌های سهمگین تبدیل گردید و پایه‌های حمایت مردم که عامل مهمی در رویارویی با استعمار خارجی بود، سست شد. موفقیت طرح کودتای آمریکایی، انگلیسی، بدون فراهم شدن زمینه‌های کودتا به‌ دست عوامل داخلی کودتا، امکان‌پذیر نبود.

ضعف‌های ساختاری حکومت مصدق، ازجمله بی‌کفایتی و فساد دستگاه اداری و قضایی، رقابت‌ها و قدرت‌طلبی‌های مزمن در درون حکومت و از همه مهم‌تر وجود «حاکمیت دوگانه»؛ یعنی شاه و دربار از یک‌طرف، مجلس از طرف دیگر؛ مانع تشکیل یک قوه مجریه کارآمد و مؤثر بود. مصدق نیز در سازمان‌دهی نیروی عظیم مردمی که بتواند حملات ارتجاع و استبداد را درهم بشکند، موفق نبود.

روحانیان، در نهضت‌های صد ساله اخیر، پایه اصلی و قوام‌بخش و عامل تداوم نهضت بوده‌اند. پس نباید چنین دژهای محکمی را که در برابر نفوذ استعمار خارجی و استبداد داخلی، سینه سپر کرده‌اند، تضعیف کرد.

بی‌اعتنایی به خواسته‌های مردم، به‌ویژه در حوزه سیاست و اقتصاد، از اشتباه‌های بزرگ رهبران نهضت ملی بود.

همین بی‌اعتنایی باعث شد از قیام شکوهمند 30 تیر 1331، در 28 مرداد 1332 چیزی باقی نماند و کار با مشتی اراذل و اوباش یکسره شود. دلیل اصلی موفقیت کودتا، پراکندگی و تفرقه طرف‌داران نهضت و بی‌توجهی مصدق به جایگاه و توان مراجع و روحانیان در جریان‌سازی اجتماعی بود.

مطبوعات زنجیره‌ای یکی از ابزارهای بسیار مهم زمینه‌سازی برای کودتا و آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش آن بود. فضای باز سیاسی و آزادی بیان و قلم در دوره زمامداری مصدق، اثرگذاری تبلیغات مطبوعاتی را افزون‌تر می‌کرد.

اسناد و مدارک انکارناپذیری وجود دارد که نشان می‌دهد آمریکا و انگلیس با نفوذ دست‌نشانده‌های ایرانی‌شان در شبکه مطبوعاتی، تبلیغات گسترده‌ای بر ضد مصدق کردند که در 28 مرداد نتیجه دلخواه خود را از آن گرفتند. در عملیات آژاکس، رخنه در نیروهای مسلح و جلب حمایت فرماندهان ارتش، یکی از هدف‌های اساسی کودتاگران بود.

در نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت، ما از اختلافات سران و رهبران نهضت و به‌دنبال آن، نفوذ استعمارگران و دامن زدن به تفرقه‌ها و اختلاف نظرها، ضربه خوردیم.

گسست وحدت ملی، جنگ روانی، ایجاد اغتشاش و ناامنی و دیگر عوامل بسترساز برای سرکوبی نهضت ملی و وقوع کودتای 28 مرداد، محصول فعالیت‌های جاسوسی صدها جاسوس شناخته‌شده و ناشناس دولت بریتانیا و دولت ایالات متحده آمریکا بود.

با پیروزی کودتا، سرنوشت جدیدی برای ملت ایران رقم خورد که هزینه آن 25 سال سلطه مستقیم آمریکا، همراه با ده‌ها هزار کشته و زخمی و زندانی و تاراج میلیاردها بشکه‌ نفت کشور بود.

در مقابل قدرت‌های بزرگ، با وحدت می‌توان پیروز شد و در مبارزه، باید از اختلاف پرهیز کرد. در فتنه 88 و انتخابات آن سال نیز شاهد بودیم که انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها قصد داشتند در امور ایران دخالت کنند و با ایجاد جریان‌های همزاد کودتای 28 مرداد، دوباره زمام ایران را در دست بگیرند که با درایت رهبر معظم انقلاب این توطئه خنثی شد. پس بکوشیم بصیرت خود را بیشتر کنیم و از تاریخ عبرت بگیریم.

شواهد وقرائن بسیاری وجود دارد که کودتای نافرجام‌ ترکیه -متحد استراتژیک آمریکا-که توسط تعدادی نیروی نظامی وابسته به نظام سلطه انجا م شد، توسط آمریکا طراحی شده بود، به‌طوری‌که یکی از کارشناسان غربی معتقد است: طرح کودتا و براندازی دولت رسمی‌ترکیه را آمریکا و ناتو در سال 1980 کلید زدند.

آنها از سال‌های بسیار دور روی نقاط بسیار حساس و کلیدی‌ ترکیه سرمایه‌گذاری کرده‌اند و افراد مطلوب خود را پرورش دادند. این نقاط مهم شامل ارتش، پلیس ملی، قوه قضاییه و از همه مهم‌تر وزارت آموزش است.

آنها در عملیاتی کردن کودتا نیز از «گولن» استفاده کردند. «گولن» را می‌توان یکی از چندین شخصیت تأثیرگذار ترک در خدمت آمریکا دانست. «گولن» چهره‌ای بود که برای تسخیر ترکیه انتخاب شده بود.