آنچه در 21 سال مسئولیت حسن روحانی در جایگاه ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام شاهد بوده ایم، فارسی سازی و ترجمه مکاتب لیبرالیستی در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ بوده و چگونه می توان از فردی که 21 سال تمام توان خود و بیت المال را برای تدوین فارسی تئوری های ضد الهی غرب بکار برده، انتظار پیاده سازی مکتب اقتصاد مقاومتی که در ضدیت کامل لیبرالیسم و برگرفته از متن اسلام است در کشور را داشته باشیم.
حسن روحانی قبل از یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، از ۱۰ مرداد ۱۳۷۱ تا ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهده دار بود. در زمان مسئولیت وی در این سمت، سه کتاب به نویسندگی وی و محمود سریع القلم منتشر گردیده که محل بحث در ادامه این گزارش می باشد.
روحانی کتابی را تحت عنوان"امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران" در سال 1389 منتشر کرد و در صفحه 782 این کتاب، بهترین مکتب اقتصادی را برای ایران، مکتب نئوکینزی معرفی کرد.
در این سند پس از بررسی انواع مکاتب اقتصادی و ارزیابی و مطالعه روی آنها از منظر اسناد فرادستی نظام از جمله اهداف اقتصادی سند چشمانداز و سیاستهای کلی ابلاغی در برنامههای چهارم و پنجم توسعه به ویژه سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی نظریههای مکاتب نهادگرایان و کنینزیهای جدید با الگوی مطلوب توسعه در جمهوری اسلامی ایران قرابت بیشتری دارد.
بی جهت نیست که در برنامه ششم پیشرفت که نادرست توسعه خوانده می شود، هیچ رگه ای از پیاده سازی سیاست های کلی اقتصادی مقاومتی دیده نمی شود. این مسئله صرفا در اقتصاد خلاصه نمی گردد چرا که سیاست خارجی کشور و مسئولان ارشد وزارت امور خارجه نیز لیبرال بوده و لیبرالانه به پیرامون خود می نگرند و تمامی ذکرشان، پیوستن به جامعه جهانی ای است که نظم آن را امریکا بعنوان خواستگاه اصلی لیبرالیسم و لیبرالیسم مدرن تشکیل داده است. در مذاکرات هسته ای هم اینگونه بوده است؛ محمدجواد ظریف بعنوان نماینده دولت لیبرال اعتدال، نه در جایگاه آلترناتیو و نقطه مقابل بلکه در جایگاه یک همگرا، همفکر برای رسیدن به وحدت با جان کری امریکایی مذاکره می کرد و این همان پیاده شدن برنامه و پلنی است که روحانی در 21 سال ضعامت خویش بر ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را نوشته است.