دو مفهوم سازمان ملل و حقوق بشر را باید از معروف ترین ارزش های شناخته شده در دنیای غرب دانست. آمریکا در اغلب موارد برای شروع یک سونامی کشتار جدید، به دنبال مجوز سازمان ملل می گردد! حالا اما با سخنان چند روز پیش بان کی مون در زمینه دلایل حذف نام عربستان از فهرست ناقضان حقوق کودکان، حیثیث هر دوی آن مفاهیم به یکباره دچار یک از هم گسیختگیِ عریان تر از همیشه شده است. این البته بدان معنا نیست که حقوق بشر، آزادی و دموکراسی آمریکایی پیش از این برای قاطبه مردم دنیا، مقدس بوده اند. با این حال، واقعیت این است که برخی از مردم تحت تسلط امپراطوری غرب، هنوز هم به سازمان ملل به چشم یک سازمان بی طرف می نگرند. طنز تلخ تر شاید این باشد که برخی جریانات فکری و سیاسی داخل کشور ما نیز با تکیه بر همین پندارِ کودکانه، در آرزوی دستیابی به ارزش های موهوم آمریکایی روزگار می گذرانند! مفهوم حقوق بشر اما واقعاً چقدر برای آمریکایی ها ارزشمند است؟ طبیعتاً مهم ترین و شیرین ترین بخش از حقوق هر انسان در هر جای کره خاکی، جان اوست!
بر همین اساس بد نیست به سخنان اخیر وندی شرمن در خصوص بمباران اتمی هیروشیما مراجعه کنیم تا میزان پایبندی آمریکایی ها به حقوق بشر را لمس کنیم. وندی شرمن گفته است: «من شخصا اعتقاد دارم که تصمیم برای بمباران اتمی ژاپن، تصمیمی درست بود ولی از آنجایی که تعداد زیادی از مردم جان خود را در این حملات از دست دادند، تصمیمی دردناک بود.» وی سپس در اظهار نظری وقیحانه و البته طنزآلود می گوید: «آمریکا تنها کشور جهان است که تاکنون از سلاح هسته ای استفاده کرده است و به همین علت ما برای حمایت از منع اشاعه هسته ای در سراسر جهان به طور ویژه احساس مسئولیت می کنیم!» نگرانی آمریکا بابت کشتار انسان ها به وسیله بمب اتمی را شاید وقتی بتوانیم بهتر درک کنیم که بدانیم بر طبق آمار منابع عراقی، آنها در طول حضور خود در عراق، روزانه 700 شهروند عراقی را قتل عام کرده اند! با مقایسه میزان تلفات جنگ عراق با تلفات 200 هزار نفری حمله اتمی به دو شهر هیروشمیا و ناکازاکی نیز واقعیات تکان دهنده ای در همین زمینه روشن خواهد شد.
سال 1390 یک پایگاه تحلیلی آمریکایی با استناد به تحقیقات یک مجله معروف پزشکی، شمار عراقی هایی که در جنگ آمریکا در عراق کشته شدند را یک میلیون و 455 هزار و 590 نفر اعلام نمود. پایگاه تحلیلی «خانه شفاف سازی اطلاعات» در تاریخ مذکور اعلام کرد:«براساس تحقیقاتی که در مجله پزشکی برجسته «لنست» منتشر شده است، این آمار و ارقام حداقل 10 برابر بیش از رقم تخمینی است که در رسانه های آمریکایی آورده می شود و این رقم جدید، بر اساس یک تحقیقات و مطالعات علمی از شمار قربانیان عراقی که از زمان حمله آمریکا به عراق در سال 2003 تاکنون کشته شده اند، به دست آمده است.» این یعنی آنکه میزان تلفات جنگ عراق، چند برابر استفاده از بمب اتم بوده است! ورای اینکه گزارشات مستند دیگری در همین زمینه، استفاده گسترده و آزمایشی آمریکا از اوانیوم ضعیف شده را در جنگ عراق تایید کرده است.
بر این اساس، باید باور کنیم که به راستی با قومی به مراتب خونخوارتر از تمدن آزتک روبرو هستیم! دولت آمریکا در راه کشتار انسان ها از هیچ تلاشی دریغ نمی کند. بر همین اساس است که اخیراً دستیار سیاستگذاری اقتصادی وزیر خزانه داری اسبق آمریکا و از سردبیران پیشین وال استریت ژورنال طی مقالهای در پایگاه اختصاصی خود می نویسد: ««آزادی و دمکراسی» چیزی است که ماشین جنگی آمریکا با تحریم ها، بمباران ها، مناطق پرواز ممنوع و پهبادها برای کشورهایی به ارمغان می آورد که جرات به خرج داده و به دنبال استقلال خود از زیر سیطره آمریکا می روند.» امروز دروغِ دفاع آمریکا از حقوق بشر همان قدر واضح است که سفیدی رنگِ ماست! در ادامه ی همین مطلب، بد نیست اشاره ای به یکی از مقالات اخیر آدام تایلر در روزنامه واشنگتن پست داشته باشیم. آقای تایلر در مقاله مذکور ضمن تقبیح رفتار اوباما در زمینه عذرخواهی نکردن از ژاپنی ها بابت حملات اتمی به این کشور، فهرستی از جنایات عذرخواهی نکرده آمریکا را برشمرده است.
وی در بخشی از همین مقاله، آمار قابل توجه دیگری از خوی درندگی دولت آمریکا را ارائه داده که اولاً پس از جنگ جهانی دوم و پیش از جنگ عراق رخ داده است و ثانیاً آمار تلفات انسانی آن، همانطور که انتظار می رود، به مراتب بیش از حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی و حتی جنگ عراق است! تایلر می نویسد: «در زمان جنگ ویتنام، آمریکا 12 میلیون گالون عامل نارنجی (نابود کننده قوی پوشش گیاهی) را در منطقه ویتنام، کامبوج و لائوس برای از بین بردن سنگرهای گیاهی ویتکونگها و جنگجویان ویتنام شمالی و همچنین نابود کردن غلات آنها پخش کرد. از آن زمان صلب سرخ ویتنام تخمین زده است حدود 1 میلیون نفر بدلیل تماس با عامل نارنجی معلول شده یا از مشکلات جسمانی رنج میبرند. با این حال تا کنون هیچ عذرخواهی بخاطر این مسئله یا دیگر مناقشات در این جنگ انجام نشده است.» جناب تایلر البته به تلفات 3 میلیون و 800 هزار نفری مردم ویتنام در این جنگ اشاره ای نکرده است!
این در حالی است که به گفته واشنگتن پست در دی ماه سال 90، «مبارزات به سرکردگی آمریکا در کامبوج منجر به مرگ 600 تا 800 هزار نفر شده و تعداد کشته شدگان جنگ لائوس نیز به حدود یک میلیون نفر می رسد.» بر این اساس، به خوبی می توان عمق نگرانی خانم شرمن بابت استفاده دیگران از بمب اتمی را دریافت! به واقع باید به شرمن و دیگر سیاستمداران خونریز آمریکایی گفت که شاید بهتر باشد زین پس برای کاهش تلفات انسانی، باز هم برای گسترش دموکراسی و حقوق بشر آمریکایی، از همان بمب اتم استفاده کرده، قید انجام کشتارهای گسترده تر از هیروشیما و ناکازاکی را بزنید! به واقع سخت تلخ و مضحک است که کشوری با داشتن چنین پرونده خونباری، بخواهد مدعی دفاع از حقوق بشر هم باشد! بر همین اساس است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بارها و بارها سخنانی با این مضمون را تکرار کرده اند که: «من تعجب می کنم آمریکایی ها خجالت نمی کشند اسم حقوق بشر را می آورند. هر کس دیگری در دنیا ادعا بکند طرفدار حقوق بشر است دولت مردان آمریکا نباید این ادعا را بکنند.»
فهرست جنایات متعدد آمریکا بر علیه مردم جهان البته بسیار طولانی تر از اینهاست و برای بازگو کردن آن، حتماً به کتابخانه های متعددی نیاز خواهیم داشت! چندی پیش خبرگزاری روسی اسپوتنیک با تاکید بر همین واقعیت نوشته است:« آمریکا کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل و چندین کنوانسیون حقوق بشر بین المللی را به امضاء نرسانده و همه موارد نقض قوانین بین المللی حقوق بشر توسط همپمانانش همچون اسرائیل و عربستان سعودی و ترکیه را نه فقط نادیده می گیرد بلکه در حمایت از تعدی آنها به حقوق بشر انواع و اقسام سلاح های کشتار جمعی را در اختیارشان قرار می دهد و در مجامع بین المللی از محکومیت آنها جلوگیری به عمل می آورد و روی کارهای آنها سرپوش گذاشته است.» ما در دنیای خشنی زندگی می کنیم و بدون شک، دلیل گسترش روزافزون خشونت ها در دنیای معاصر این است که مدعیان دموکراسی، حقوق بشر و حق آزادی انسان، درواقع خود بزرگترین چاقوکشان و قاتلان بین المللی هستند!
کالب موپین، خبرنگار و تحلیلگر سیاسی و عضو حزب کارگران جهان و گروه "مبارزه با امپریالیسم" آمریکا در همین زمینه می گوید: «مردم بسیاری در آسیا کشته شدند تا به سرمایههای آمریکا افزوده شود و زندگی در آمریکا مانند زندگی در یک محله پر از جنایت است و منابع ثروتی که وارد آمریکا میشود به خون هزاران بیگناه آغشته است... در کشورهای قطر، عربستان و امارات چه زمان انتخابات برگزار شده است؟ دموکراسی و حقوق بشر در آمریکا تنها بهصورت واژه استفاده و آمریکا توسط جنایتکاران و بانکداران شیطانصفت اداره میشود و هدف از ایجاد فشار به ایران این است که برای ایران ارزش قائل نبوده و قصد کمک به ایران را ندارند و امیدوارم روزی برسد که جوانان آمریکا همچون جوانان سال 57 ایران انقلاب کرده و به آزادی برسند.»
در این شرایط به نظر می رسد دیگر نمی توان جریانات غربگرای داخلی و کسانی را که هنوز هم به دنبال ارزش های غربی ای چون جامعه مدنی، حقوق بشر غربی و دموکراسی غربی هستند، افرادی صادق دانست! به راستی آیا این افراد و جریانات نمی دانند نتیجه روشن دموکراسی غربی، هم اکنون در کشتارگاه یمن، بر روی پرده رفته و در حال نمایش است؟ و نمی دانند که نتایج دیگر همین مفاهیم غربی، کشتار هر روزه مردم پاکستان، افغانستان، عراق، سوریه، دیگران و دیگران برای رسیدن آمریکا به منافع اقتصادی بیشتر است؟ به راستی چگونه می توان عاشق تمدنی بود که رمز ادامه حیات خود را ارتزاق از خون انسان های بیگناه می داند و در عین حال، به صورتی وقیحانه شعار دفاع از حقوق بشر سر می دهد؟! اینها همه سوالات بی پاسخی است که غربگرایان ایرانی همواره از پاسخ دادن به آن طفره رفته، در مقابل؛ تنها به قرقره کردن هر روزه مفاهیم غربی مشغول شده اند! به راستی تقدیس چنین مفاهیم خون آلودی را چگونه باید تفسیر کرد؟! قضاوت با شما!