پس از ترورهای گروه فرقان آقای مهندس بازرگان آمادگی پیدا کردند که حفاظت مختصری از ایشان و محل کار و خانهشان به عمل آید لذا آقای بازرگان و همسرش مدتی از دوران نخستوزیری را در یکی از آپارتمانهای دولتی که قبلاً محل زندگی نگهبانان کاخ شاپور غلامرضا در دوران طاغوت بود زندگی میکرد چون در آغاز انقلاب شب و روز به کارهای مردم و امور مملکت میرسید و نمیتوانست به خانه خود برود.
غذای ایشان و همسرش مانند همه کارمندان نخستوزیری هنگام ناهار و شام در منزل و یا دفتر کار ایشان داده میشد. یک روز از من (هاشم صباغیان) پرسیدند که هر پرس غذا چقدر برای دولت تمام میشود جواب دادم باید سئوال کنم. پس از آنکه از مسئول سئوال نمودم، ایشان گفتند ۱۴۰ تومان هزینه میشود. چندماه بعد مهندس بازرگان چکی در حدود سی هزار تومان از حساب شخصی خود امضا کرد و دستور داد که به حساب خزانه دولت بریزند من با حیرت گفتم این چک را برای چه نوشتهاید؟ حواب داد: در مورد غذای خود حرفی ندارم، اما پول غذای همسرم را باید به بیتالمال بپردازم.