وایلدویزل یا راسوی وحشی گونهای از هواپیماهای ضربتی بود که در زمان جنگ ویتنام توسعه یافت. وایلدویزلها برای انجام ماموریت خود به گونهای از موشکها متکی بودند که بتوانند امواج رادارهای زمینی دشمن را دریافت کرده و موشک را به سمت آنتن رادار دشمن هدایت کنند. امروزه این موشکها را موشک ضدتشعشع مینامیم و موشک شرایک اولین نوع از این موشکها است.
موشک استاندارد خانوادهای از موشکهای سطح بههوای آمریکایی است که در اصل برای نیروی دریایی ایالات متحده طراحی شدهاند، اما در کشورهای مختلف دیگری نیز استفاده شدهاند. AGM-45 شرایک یک موشک ضد رادار آمریکایی است که برای نفوذ به رادارهای دشمن طراحی شده است، موشک شرایک در سال 1963 توسط مرکز تسلیحات دریایی توسعه داده شد؛ به این صورت که سر جنگی موشک بر روی بدنه ی موشک AIM-7 اسپارو نصب شد.
موشک ضدتشعشع شرایک اولین بار در سال 1963 و با استفاده از بدنه موشکهای اسپارو ساخته شد. این موشک برای اولین بار در جنگ ویتنام و به وسیله نیروی دریایی ایالات متحده به کارگرفته شد. در سال 1965 شرایک بر روی هواپیماهای اسکای هاوک نیروی دریایی نصب شد و پس از آن نیروی هوایی تصمیم گرفت تا آن را بر روی اف105 وایلدویزل و فانتوم نصب کند.
این موشک در سال 1992 توسط ایالات متحده و در مقطع نامعلومی هم به وسیله نیروی هوایی اسراییل (تنها کاربر خارجی این موشک) از رده خارج و موشک AGM-88 HARM جایگزین آن شد. نیروی دفاعی اسراییل نوعی از موشک زمین پایه شرایک را تولید و آن را بر روی تانک Kilshon سوار کرد.
موشک شرایک برای اولین بار در جنگ ویتنام در سال 1965 و توسط هواپیما ی A4 استفاده شد. در سال بعد نیروی هوایی، این موشک را بر روی هواپیمای F-105 F و مدتی بعد بر روی F-4 Phantom به عنوان سرکوب دفاع هوایی (SEAD)نصب کرد.
اما مشکلی وجود داشت و آن هم برد اسمی این موشک بود که کوتاهتر از برد موشکی بود که بر ضد آن استفاده میشد (SA-2 Guiedline). با این وجود استفاده از شرایک، بسیار پیشرفتهتر نسبت به حمله با سایتهای سام توسط F-100 Super Sabers و بمب و راکت بود.
مشخصات
نوع: موشک هوا به زمین ضد رادار
کشور سازنده: ایالات متحده آمریکا
دوران خدمت: 1966-1992
جنگ ها: ویتنام- فالکلند
سال طراحی: 1963
وزن: 390 پوند (177 کیلو گرم)
ارتفاع: 10 پا (3 متر)
قطر: 8 اینچ (203 میلی متر)
نوع هدایت: راداری فعال
هواپیما های حمل کننده: A-4 Skyhawk- F4 Phantom-A6 intruder- F105 Thunderchief
گرچه برد موشک به صورت اسمی از برد موشکهای سام 2 ویتنامیها کمتر بود، اما استفاده از شرایک مزیتهای بسیار بیشتری بر استفاده از راکت و بمبهای پرتاب شده از هواپیماهای سوپرسابر داشت. شرایک عموما در فاصله 25 کیلومتری دشمن و در زاویه 30 درجه بالای افق پرتاب میشود و در حدود 50 ثانیه طول میکشد تا به هدف اصابت کند. موشک ضدتشعشع استاندارد نسبت به شرایک مزیتهای زیادی داشت. این موشک سرعت بیشتر و برد بیشتری داشت و میتوان آن را کاملا بر فراز هدف رها کرد. با این وجود، موشک استاندارد نتوانست شرایک را از میدان بدرکند چرا که قیمت هر فروند موشک استاندارد 200000 دلار و قیمت هر فروند شرایک تنها 7000 دلار بود. در آن زمان اف 105ها ترکیبی از هر دو موشک را حمل میکردند.
درصد موفقیت شرایک در جنگ ویتنام در حدود 25 درصد بود
در جنگ 1973 اعراب - اسرائیل این موشک یکی از موشکهایی بود که توسط آمریکا برای اسرائیل فرستاده شد. نیروی هوایی اسرائیل به دلیل استفاده گسترده مصر از موشکهای سام در مرحله اول جنگ و در اطراف کانال سوئز تلفات سختی را متحمل شد و موشکی مانند شرایک یکی از نیازهای اساسی این نیرو در جنگ بود. اینگونه بود که نیروی هوایی اسرائیل پس از آمریکا به بزرگترین کاربر شرایک تبدیل شد.
این موشک استاندارد میتوانست از زاویه 180 درجهای به سمت هدف شلیک شود و از برد و سرعت بیشتری نسبت به SA-2 برخوردار باشد. بعد از وارد خدمت شدن AGM-78, هواپیماهای سرکوب پدافند هنوز از شرایک استفاده میکردند.
هنگامی که هواپیمای F-105 G ساخته میشد، میتوانست دو موشک استاندارد و دو موشک شرایک و مخزن سوخت مرکزی به حجم 2500 لیتر حمل نماید، اما این ترکیب برای حمل موشک سایدواندر و غلاف ECM کمی متفاوت بود. اگر چه شرایک به طور رسمی توسط انگلستان وارد خدمت نشد؛ ولی در جنگ فالکلند این موشک به نیروی هوایی سلطنتی عرضه شد.
اگرچه به صورت رسمی این موشک به خدمت نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در نیامد، اما در طی جنگ فالکلند تعدادی از آنها به بریتانیا تحویل داده شد. این موشکها بر روی بمبافکنهای استراتژیک ولکان بسته شدند تا در طی عملیات بمباران فرودگاه جزیره استنلی از آنها استفاده شود. هدف اصلی یک ایستگاه رادار 3 بعدی "آ ان/ تی پی اس 43" ساخت شرکت وستینگهاوس بود که توسط نیروی هوایی آرژانتین برای مراقبت از فضای منطقه به کار میرفت. آرژانتینیها از تحویل شرایک به بریتانیا آگاه شده بودند و هنگام حمله ولکانها به سادگی رادار را خاموش کردند. این رادار تا انتهای درگیریها سالم باقی ماند. به هرحال شرایکها توانستند 2 رادار کنترل آتش دیگر را هدف قرار دهند. این تجربه باعث شد تا نسل بعدی موشکهای ضدتشعشع به گونهای ساخته شوند که بتوانند محل رادارهای خاموش را نیز به یاد داشته باشند.