شجریان که در جریان فتنه سال ۸۸ رسما در صف دشمنان ایران اسلامی ایستاده بود و با آوازخوانی تلاش نمود تا کمکی به فتنه آمریکایی- اسراییلی بکند، حال که با بیماری سرطان و مرگ دست و پنجه نرم میکند و تاریخ مصرفش تمام شده، طی مصاحبهای منکر عملکرد منفی گذشته خود شده و گویا به الزایمر هم مبتلا گشته است!
«رادیو فردا» (ارگان رسانهای سازمان CIA) هم با انتشار گزینشی بخشهایی از این گزارش کوشیده تا عملکرد شجریان را تطهیر کند. این رادیو آمریکایی با انتخاب تیتر جنجالی «شجریان: دروغ نگویند که ربنا را من نگذاشتهام پخش کنند»، نوشت: “ربنا متعلق به من هم نیست. متعلق به مردم است. جزو زندگی و عواطف مردم است و هیچکس حق ندارد آن را از مردم بگیرد. من که صاحب این اثر هستم و در واقع آن را خلق کردم هم می گویم متعلق به مردم اســت. من ربنا را هرگز از مردم دریغ نکردم. حال اگر اقتضای سیاست اســت که صدای من را به هیچ صورتی پخش نکنند، خودشان میدانند ولی دروغ نگویند که ربنا را من نگذاشتهام پخش کنند.”
ادعای شجریان در حالیست که به اذعان خبر منتشر شده در وبسایت «بیبیسی فارسی»، این خواننده در جریان فتنه ۸۸، خود خواستار عدم پخش آثارش در صدا و سیما شده بود. با این حال، به نظر میرسد شجریان باید یقه عوامل بیبیسی را بگیرد که خبر دروغی درباره او منتشر کردهاند!
«رادیو فردا» وابسته به سرویس جاسوسی آمریکا، در ادامه تلاش کرد تا عملکرد شجریان در ایام فتنه ۸۸ را وارونه جلوه داده و مشکل وی را به دولت گذشته و نه نظام اسلامی ربط دهد و در این راستا نوشت: “محمدرضا شجریان همچنین به طور ضمنی به اعتراض خود به رئیس دولت سابق اشاره کرده و گفته است: «شما فرض کنید هر نظامی مثال در نظام جمهوری اسلامی که همه آن را پذیرفتند، یک آدمی میآید یک کار اشتباهی میکند. ما به او تذکر میدهیم. این تذکر دلیل آن نیست که با نظام جمهوریت مخالفیم. این آدم اشتباهی کرده به او تذکری میدهیم. یا وقتی به یک نفر میگوییم تو حق توهین کرد به مردم را نداری این درافتادن با کل نظام نیست…”
اما برای بازخوانی مواضع منتشر شده شجریان در ایام فتنه به آرشیو رسانههای بیگانه سری میزنیم. با مروری بر سخنان شجریان با رسانههای ضدانقلاب و مخالف جمهوری اسلامی بهتر میتوان به عمق افکار ضدانقلابی این خواننده پی برد.
مصاحبههای شجریان با «بیبیسی فارسی»، «صدای آمریکا»، و … به خوبی نشان میدهد که وی هیچگونه اعتقادی به مبانی اصلی نظام جمهوری اسلامی که برآمده از خواست و اراده عمومی ملت ایران است نداشته و ندارد، به گونهای که در مصاحبه تیر ماه سال ۸۸ با شبکه «بیبیسی فارسی» به بسیاری از سران نظام جمهوریاسلامی توهین کرد و امروز اسم آن اعمال را انتقاد میگذارد.
شجریان در مصاحبهای دیگر با بیبیسی مستقیماً به امام خمینی (ره) حمله کرد و از اینکه صدایش بر تصاویر پیاده شدن امام(ره) از هواپیما در سال ۱۳۵۷ از تلویزیون پخش میشود شدیداً انتقاد نمود و اعلام کرد که “من این آهنگ را برای ایشان (امام) نخواندهام! … آن آهنگ یک حالت رستاخیزی را در جامعه نشان میدهد اما دیدم که اینها روی این آهنگ تصویر آقای خمینی را نشان میدهند که دارد از پله هواپیما پایین میآید، خوب، من این آهنگ را برای ایشان نخواندم که! و دیدم که صدا و سیمای جمهوری اسلامی دارد از آهنگهای من سوءاستفاده اینجوری میکند.”
وی در این مصاحبه که در اردیبهشت ۸۹ توسط «صادق صبا» مدیر بهایی و سابق «بیبیسی فارسی» انجام شد، کاملا عدم اعتقاد خود به انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ایران را هویدا نمود و گفت: “حقیقتش من از اولش هم انقلابی نبودم اما دور و بر من همهاش افرادی بودند که گرایش سیاسی و چپی داشتند و مجبور بودم توی آن بچهها باشم، چون اطراف من همه سیاسی حرف می زدند…”
شجریان در این مصاحبه بهطور کامل نشان داد که نهتنها مشکلش تنها به دولتهای نهم و دهم نبوده، بلکه با اصل جمهوریاسلامی و ولایتفقیه مشکل دارد.
محمدرضا شجریان با درآمیختن هنر موسیقی سنتی و آواز با سیاست آن هم از نوع اپوزیسیون خارج نشین ضد انقلاب به ریزش هواداران خود دامن زد، به گونه ای که گفته می شود خیل عظیمی از طرفداران خود را که عموما مردم مذهبی و متدینی بودند که بخاطر قرائت زیبای مناجات ربنا توسط وی، هوادارش شده بودند، با این مواضع ضد انقلابی و ضد دینی شجریان دست از حمایت او برداشتند و او را در ردیف سایر خواننده های لوس آنجلسی قرار دادند.
«محمدرضا شجریان» همچنین در خرداد ۸۹ و در سالروز آغاز فتنه ۸۸ در مصاحبه با شبکه آمریکایی CNN ، با بیان اینکه در طول سالهای پس از انقلاب حتی یک هفته یا یک روز هم احساس شادی نکرده است، هنر را ابزاری سیاسی علیه حکومتها و بهویژه علیه جمهوری اسلامی دانست و گفت: “هنر در ذات خود یک نوع اعتراض است، برای همین حکومتها، وقتی هنر پا به عرصه تقابل میگذارد از آن وحشت دارند و میترسند!… من از این ابزار استفاده کردم و پس از انتخابات سال ۸۸ هم آهنگ «تفنگت را زمین بگذار» را خواندم و به وضع موجود اعتراض کردم …”
شجریان حتی پا را فراتر نهاد در مصاحبه با رسانهای استرالیایی، مستقیما دین ملت مسلمان ایران را نشانه گرفت و خواستار جدایی دین از سیاست شد. همان شعاری که سالهای سال است دشمنان بیرونی و برخی فریب خوردگان داخلی آن را تکرار میکنند. وی در تلویزیون استرالیا گفت: “۳۰ سالی است که مذهب در سیاست وارد شده و حکومت را به دست گرفته و نتیجه بسیار بدی داشته است و همه (!) به این باور رسیدهاند که باید دین و مذهب از سیاست جدا شود…”
او در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه SBS استرالیا درباره این که آیا با خواندن آواز دخترش در برابر مردان و ترانههای سیاسی خود، قصد دارد به جمهوریاسلامی دهنکجی کند، گفت: “آنها راه خودشان را میروند و میگویند قوانین الهی است و قابل تعویض نیست … آنها کار خودشان را میکنند و ما هم کار خودمان را میکنیم …”
در سالهای گذشته افکار منحرف شجریان علیه دین و مذهب و جمهوری اسلامی در رسانههای ضدایرانی با آب و تاب پخش شد و وی جوری سخن گفت که گویا جمهوریاسلامی به او ظلم کرده و همه موفقیتهای خود را مدیون غربیها است. اما با بررسی زندگی شجریان در قبل از انقلاب که او در خانهای اجارهای زندگی میکرد، اما اکنون یکی از ثروتمندترین هنرمندان ایران است، خلاف ادعای وی ثابت میشود.
به راستی شجریان تمامی ثروتهای هنری و مادی خود را مدیون انقلاب اسلامی است، زیرا با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ بساط بسیاری از خوانندگان کوچه بازاری برچیده شد و میدان فعالیت برای افرادی مانند شجریان بسیار آمادهتر شد.
شجریان که در ایام فتنه ۸۸ و تا چند سال پیش با عوامل شبکه جاسوسی «بیبیسی فارسی» عکس یادگاری میگرفت، اکنون که جمهوریاسلامی در بالاترین میزان قدرت و ثبات قرار داد و وی از موفقیت فتنه کاملاً ناامید شده، با مصاحبههایی بهدنبال تطهیر خود است.