نام آقازادگی و پدیده آقازادگی در ایران با نام فرزندان هاشمی رفسنجانی گره خورده است. گویی جنجالهای آقازادگان هاشمی تمامی ندارد و هر چندماهی باید منتظر جنجالی جدید و هنجارشکنی تازه از سوی ایشان باشیم. تخلفات امنیتی و اقتصادی در پروندهی فرزندان آقای هاشمی امروز بر کسی پوشیده نیست و خسارتهایی که نظام بابت این تخلفات و خیانتها تاکنون پرداخته است ناچیز نیست ولی امروز شاهد آن هستیم که فائزه، دختر کوچک این خانواده و البته جنجالی ترین عضو خانواده هاشمی عرصه هنجارشکنی را به مسائل دینی و اعتقادی باز کرده است.
تحرکات فرزندان هاشمی را بعد از انقلاب میتوان در چهارمقطع زمانی بررسی کرد. دورهی اول از سالهای اولیه انقلاب تا قبل از شروع ریاست جمهوری هاشمی که همان طور از خاطرات ایشان بر میآید در همان سالهای پر از تنش برای کشور، سبک زندگی فرزندان ایشان و تفریحاتشان متمایز از عموم جامعه بوده است و در سطح یک زندگی اشرافی از مزایا و امکانات مختلف بهره مند بوده اند در این سالها ظهور و بروز خاصی از آقازادگان هاشمی در جامعه دیده نمیشود.
در مقطع دوم با آغاز ریاست جمهوری هاشمی به سرعت شاهد ظهور و بروز فرزندان هاشمی در عرصه مناسبات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه هستیم ؛ و این در حالی است که بر خلاف بسیاری از بزرگان که تلاش می کردند فرزندانشان در جامعه نتوانند از رانت اسم ایشان استفاده کنند، هاشمی ابایی از این اتفاق نداشت. در واقع کاملا مشخص است که اگر نام هاشمی بر هر یک از فرزندان ایشان نبود هیچکدام از آنها نمیتوانستند در این سطح در نظام جمهوری اسلامی به پست و مقام برسند. . فائزه مدیرمسئولی روزنامه زن و نمایندگی مجلس شورای اسلامی در دوره پنجم و ریاست بر فدراسیون اسلامی ورزش زنان را تجربه می کند. مهدی مسئولیتهای مختلفی را در وزارت نفت از جمله ریاست سازمان بهینهسازی مصرف سوخت به سهم می برد. محسن ۱۳ سال ریاست هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت متروی تهران را در کارنامه دارد و هم اکنون معاون عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی و معاون عمران و توسعه دانشگاه علوم و تحقیقات است. فاطمه و یاسر هم اگر چه در فعالیت های دولتی حضور کم رنگتری داشهت اند ولی در فعالیت های سیاسی سعی کرده اند از سه نفر فرزند دیگر عقب نمانند. فاطمه ریاست بنیاد امور بیماریهای خاص و فدراسیون ورزشی آن را بر عهده داشته است و یاسر مشاور اقتصادی فدراسیون فوتبال بوده است و به نسبت به برادران و خواهران بزرگترش کمتر رسانه ای است. در همین دوره شاهد اظهارات جنجالی فائزه در باب حقوق زنان هستیم اظهاراتی که در آن سعی می شود خود را رهبر زنان تجدید نظر طلب جامعه معرفی کند. همکاران او در در این نشریه ابراهیم نبوی و مسعود بهنود هر دو سالهای بعد از کشور گریختند و به جرگه ضد انقلاب درآمدند. اولین رگههای مقابله فائزه هاشمی با احکام دینی و فقه اسلامی در این نشریه کلید زده شد و نقد حجاب، تفاوت دیه زن و مرد و ... با رویکرد فمینسیتی ضد دین خروجی فعالیت های او و همکارانش بود.
مقطع سوم دوران انزوای سیاسی فرزندان هاشمی است. علیرغم حضور فرزندان هاشمی در هسته اصلی حزب کارگزاران و تامین مخارج تبلیغات انتخاباتی سید محمد خاتمی، ولی جریان اصلاح طلب خفقان سیاسی دوران هاشمی را تاب نیاورد و در کمتر از دو سال هاشمی و دخترش در انتخابات مجلس ششم دچار چالش جدی شدند. این دوران زیاد به طول نیانجامید چرا که جریان اصلاحات و جریان هاشمی به نتیجه رسیدند برای جلوگیری از گسترش گفتمان انقلاب چارهای جز اتحاد ندارند.
مقطع چهارم مقابله با جمهوریت نظام است. در مقاطع گذشته اگر چه آقازادگان هاشمی دچار لغزش ها و خطاهایی میشدند ولی حداقل در ظاهر تلاشی برای مقابله با نظام جهوری اسلامی از سوی ایشان مشاهده نمیشود. در نیمه دوم دهه هشتاد برای اولین بار شاهد هستیم که فرزندان هاشمی خصوصا فائزه و مهدی کاملا همسو با ضد انقلاب خارج نشین برای براندازی جمهوریت نظام نقش آفرینی میکنند. نقش مهدی هاشمی در تحریک آمریکایی ها به افزایش تحریمها برای با زانو در آمدن جمهوری اسلامی به شهدات ضد انقلاب خارج نشین نیک آهنگ کوثر و میدان داری آشوبهای خیابانی توسط خواهرش فائزه از جمله نقاط غیر قابل انکاری است که در پروندهی خاندان هاشمی ثبت شده است . لذاست که سالهای 84 تا92 و خصوصا 88 را باید سالهای مقابله هاشمی و فرزندانش با جمهوریت نظام عنوان کرد.
مقطع پنجم؛ پسابرجام. در حالی که فائزه هاشمی به دلیل حضور در آشوب های خیابانی در سال 88 بازداشت شده بود و بعدا علیه تبلیغ نظام شش ماه روانه زندان شد پس از آزادی و در مقطع پسابرجام و پس از سفر به آمریکا که هیچ وقت ابعاد آن روشن نشد ولی از نوع ارتباطات برادرش مهدی با صدانقلاب و آمریکاییها می توان حدس زد با چه اهدافی به این سفر اقدام نموده است از آخرین عملیات روانی خود رونمایی کرد.
فائزه با دیدار با خانواده فریبا کمال آبادی عضو ارشد بهائیت ایران در واقع از عملیات جدید خود و خانوادهاش رونمایی کرد. در حقیقت اگر در دهه 70 به هنجارشکنی های اخلاقی و فقهی می پرداخت در دهه 90 شکستن قبح اسلام ستیزان و دشمنان شیعه را هدف قرار داده است. در حالی که تمامی مراجع تقلید بر اساس فقهه شیعه ارتباط با بهاییان را به دلیل ساختگی بودن دین آنان و استعماری بودنش حرام دانسته و آنها را کافر و باالتبع نجس میدانند و در حالی که پدرش کار دختر را نه حرام شرعی و جرم بلکه فقط اشتباه خوانده است فائزه با وقاحت کامل کار خود را درست و بدون اشتباه دانسته است و آن را در راستای حقوق بشر معرفی کرده است.
اگر از بحث نقش بهاییها در براندازی جمهوری اسلامی بگذریم و از دریچه امنیتی به این اتفاق ننگریم که بهاییها عروسکانی هستند در دست اسراییل؛ آنچه فائزه انجام داده است را باید پروژه ی مقابله با اسلامیت نظام دانست که بعد از پروژه مقابله با جمهوریت نظام گره خورده است.
خاندان هاشمی و در راس آن فائزه در حال اختراع فقهی جدید است که مبتنی بر حقوق بشر غربی است که جمهوری اسلامی را بخاطر میدان ندان به بهاییت در کشور به نقض حقوق بشر محکوم میکند و مسیری که فائزه در حال پیمودن آن است بر مبنای فقهی خود ساختهاش از حقوق بشر غربی باید منتظر حمایت از حقوق هم جنس بازان و محکومان به اعدام قاچاقی مواد مخدر و ... نیز باید باشیم.
متأسفانه آقای هاشمی که به واسطه اجتهادشان در مجلس خبرگان حضور دارند نسبت به اقدامات ضد دینی دخترش به یک اشتباه گفتن بسنده کرد که فائزه حتی احترام آن را هم نگه نداشت. از هاشمی انتظار می رفت به جای یک توصیه خشک و خالی، برخوردی فقهی و دینی می کرد . اگر آن زمان که فائزه در خیابان های تهران جمهوریت نظام را به مسلخ میبرد پدر همراهی نمیکرد امروز شاهد به مسلخ رفتن اسلامیت آن از سوی دختر نبودیم.