حالا دیگر او نیز نگران است؛ معنای کنایههایی که این روزها مستقیم و غیرمستقیم وی و دولتش را خطاب قرار میدهد، بیشتر درک میکند.
جدیترین کنایه را آیتالله، اسفندماه سال گذشته به او زد؛ «باید افرادی که نامدار نیستند را به جامعه معرفی کنند تا در انتخابات پیروز شوند، همانطور که بنده بعد از رد صلاحیتم در انتخابات ریاستجمهوری از آقای روحانی حمایت کردم و ظرف یک هفته آقای دکتر روحانی که دارای 3 درصد رای بیشتر نبود به بالای 50 درصد رای رسید.»
خیلیها این جمله هاشمی رفسنجانی را کنایهای دقیق برای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری تعبیر کردند؛ کنایهای که قصد داشت به روحانی این نکته را گوشزد کند که برای رئیس جمهور ماندن، به حمایت چهرههای دیگر سیاسی دیگری نیاز دارد و خود به تنهایی، حتی پس از آنچه موفقیت در توافق هسته ای می خواند، رای لازم برای رئیس دولت ماندن را ندارد.
دولت روحانی اما مدعیان دیگری نیز دارد؛ اصلاحطلبان از همان روزهای ابتدایی آغاز به کار یازدهمین دولت ایران، معتقد بودند که رای روحانی، رایی است که آنها با انصراف عارف به سبد او ریختهاند و حالا رئیس جمهور باید به نظرات آنها برای ادامه راه بیشتر توجه کند.
حالا روحانی ماهها مانده به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، دوستانی در عرصه سیاست دارد که بیشتر از منتقدانش، مدعی چینش قدرت هستند؛ از کسانی که خود را ستون فقرات دولت میدانند تا کسانی که می گویند رای 3 درصدی او را تا 51 درصد ارتقا دادهاند.
روحانی ولی سالها قبل در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به یکی از روحانیون سرشناسی که قصد داشت وی را به انصراف از عرصه انتخابات به نفع دیگر کاندیداها ترغیب کند، گفته بود که «دیگر نمی خواهم نفر دوم باشم.»
این روزها کار به جایی رسیده که زمزمهها برای پایان دولت روحانی در خرداد 96 رساتر از قبل به گوش می رسد؛ عدهای معتقدند که رئیس جمهور تحت فشار است تا از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری انصراف دهد.
حالا سوال روشنی این روزها ذهن جامعه را درگیر کرده است؛ «چه کسانی تاریخ مصرف روحانی برای اداره دولت را تمام شده می دانند؟»
کنایه های اصلاحطلبانه به روحانی؛ هشدار برای انتخابات 96؟!
رحم اجاره ای... این تندترین تعبیری بود که اصلاح طلبان درباره روحانی و دولتش داشتند؛ تعبیری آنقدر تند که بعد از انتشارش حتی صدای برخی تئوریسینهای اصلاحات را هم درآورد.
ابراهیم اصغرزاده چندماه پس از آغاز فعالیت دولت روحانی در گفتوگویی با یک روزنامه اصلاح طلب گفت: «چند وقت پیش به دوستانی به شوخی گفتم این رحم اجارهای برای پرورش یک نطفه است؛ وقتی به شما اجازه نمیدهند احزاب جریانات سیاسی فعالیت داشته باشد، مجبور به ائتلاف میشوید.»
چیزی که اصغرزاده از آن به عنوان یک شوخی دوستانه! یاد میکند، ماهها بعد در ادبیات برخی دیگر از اصلاح طلبان نیز نمود پیدا کرد؛ حالا دیگر تعداد زیادی از اصلاحطلبان مدعی بودند که اگر در کنار روحانی نبودند، ریاست دولت به وی نمی رسید.
محمدرضا تاجیک رئیس مرکز بررسی های استراتژیک در دولت اصلاحات یکی از کسانی بود که اعتقاد داشت اگر اصلاح طلبان حمایت خود را از روحانی قطع کنند، رئیس جمهور فعلی اولین «مستاجر 4 ساله پاستور» خواهد بود؛ «معتقدم از شدت و گستره این حمایت [از دولت روحانی] کاسته شده، اما جریان اصلاحات با نگرشی عقلایی کماکان از دولت حمایت میکند، اما مطمئنم چنانچه دولت تدبیر و امید نتواند برای چالشهای پیشروی جامعه تدبیری درخور و بهنگام بیندیشد، کلیدش بسیاری از درها را به روی خودش خواهد بست و حامیانش را پشت درهای بسته رها خواهد کرد.»
به عقیده برخی، تاجیک در این اظهارنظر که اوایل سال 93 بیان شده بود، ضمن یادآوری این نکته که روحانی بدون حامیان اصلاح طلبش! برای رفتن دوباره به پاستور، پشت در خواهد ماند، قصد دارد رئیس جمهور را به سمت ائتلافی خواسته و از پیش طراحی شده (برخلاف دوره قبل که ائتلافی به حسب شرایط روز) سوق دهد.
در ادامه راه نیز اصلاح طلبان سیاست داخلی را به عنوان بهانهای جدی برای انتقاد به روحانی انتخاب کردند؛ آنها ظاهرا از وزیری گلایه داشتند که وی را سهم جناح راست در دولت روحانی می دانستند و حضور فردی که او را یک اصولگرا معرفی میکردند، غیر قابل توجیه میخواندند.
تغییر و ترمیم در کابینه روحانی یکی از جدیترین خواستههای اصلاحطلبان از روحانی بود؛ حسین مرعشی عضو ارشد حزب کارگزاران در اینباره صریحتر حرف می زد؛ او در گفتوگوی خود با یک ماهنامه اصلاحطلب در شهریور ماه سال 93 با تاکید بر اینکه روحانی باید کابینه را ترمیم کند، کنایه ای هم به سبد رای رئیس جمهور زده و میگوید: «به نظر من رئیس محترم جمهور با تجربه یکسالهای که دارند باید ترمیم آرامی را در کابینه و همراهان خود که متناسب با نیازهای روز هستند اعمال کنند، آقای رئیسجمهور متوجه سبد رای خود هست؛ سبد رای ایشان اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی همراه آنها و برخی از فعالین جامعه مدنی است.»
در این میان احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات در خرداد ماه سال 94 خیلی صریحتر از آنچه دیگر اصلاح طلبان طی دو سال عمر دولت روحانی گفته بودند، حرف زد؛ وی میگفت اگر روحانی به نظرات اصلاح طلبان توجه نکند باید در خرداد 96 پاستور را ترک کند؛ خرم در گفتوگو با روزنامه آرمان گفت: «انتظار از آقای روحانی این است که برای جذب بدنه اجتماعی تصمیم بگیرند، تعداد زیادی از وزرا و معاونین آقای رئیسجمهور تصمیم نمیگیرد و اگر به این منوال بخواهند پیش بروند با ارادتی که دارم عرض میکنم، اگر آقای روحانی مانند دو سال گذشته کاندیدا شود، انتخابات را از دست خواهد داد.»
این اظهارات که برخی آنرا نوعی تهدید روحانی می خواندند، پایان کار نبود؛ رئیس جمهور چندی بعد با یک چالش بزرگتر روبرو شد؛ چالش انصراف از حضور در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری!
زمزمه هایی برای پایان دولت اعتدال/ چه کسانی میخواهند روحانی «انصراف» دهد؟
«مهمترین استراتژی اصولگرایان این است که آقای روحانی را از ادامه ریاستجمهوری خود خسته و منصرف کنند.» این قسمتی از مصاحبه علی تاجرنیا عضو حزب منحل شده مشارکت در گفتوگو با یکی از روزنامههای اصلاح طلب است.
وی در ادامه مصاحبه خود منبع این تلاشها برای انصراف روحانی از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را اینگونه معرفی میکند؛ «از گوشه و کنار شنیده میشود برخی به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای آقای روحانی پیام میفرستند که وی را از ادامه ریاست جمهوری خود در مرحله دوم منصرف کند؛ این پیامها عمدتا توسط افراد پرنفوذی که در ساختار قدرت نقش دارند برای آقای روحانی فرستاده شده است.»
تاجرنیا در همان ابتدا انگشت اتهام را به سمت اصولگرایان چرخانده و معتقد بود که این تحرکات از سمت اصولگرایان در حال رقم خوردن است؛ ادعایی که با اظهارات اصلاح طلبان طی 3 سال گذشته همخوانی چندانی نداشت.
2 روز قبل صادق زیباکلام فعال اصلاحطلب و استاد دانشگاه تهران، در مناظره با عبدالرضا داوری از چهره های نزدیک به رئیس جمهور سابق، نکته قابل تاملی گفت؛ او پیشنهاد داد که روحانی در دوره بعدی کاندیدا نشود؛ «باید اینگونه وارد صحنه 96 شد که آیا روحانی میخواهد رئیسجمهور شود یا نه و آیا اصلاحطلبان مجددا از وی حمایت خواهند کرد؟ شاید بهتر باشد که روحانی اعلام کند که من رسالتی داشتم به نام برجام که آن را انجام دادم بنابراین در تکلیفی که مردم بر عهده من گذاشتند موفق بودم و دیگر علاقهای به کاندیدا شدن ندارم و شخصی را به مردم معرفی کنند و خود مشغول فعالیت در خبرگان شوند، اگر ایشان چنین برنامهای را اجرایی کنند رئیسجمهورساز خواهند شد.»
زیباکلام در ادامه پیشنهاد قابل توجهی را مطرح میکند؛ «روحانی بهتر است یا عارف یا ظریف را به مردم در 96 معرفی کند. اگر این اتفاق بیفتد شانس اصلاحطلبان بیشتر میشود. البته اگر حمایت هاشمی و اصلاحطلبان نباشد که روحانی شکست خواهد خورد ولی با حمایت این افراد هم جای بررسی دارد.»
«اگر حمایت اصلاح طلبان و هاشمی نباشد...»؛ این جمله از دید برخی، همان پیام روشنی است که طی 3 سال گذشته روحانی باید آنرا دریافت میکرد و به گفته برخی ناظران، عدم پاسخ قطعی از سوی رئیس جمهور مبنی بر دریافت این پیام، عدهای را به این سمت سوق داده تا پیامهای روشنتری برای روحانی ارسال شود.
حالا دیگر برخی اصلاحطلبان علنا درباره احتمال عدم حمایت اصلاح طلبان از روحانی سخن میگویند تا شاید در دوره بعدی انتخابات، رئیس جمهور فعلی بیشتر در چهارچوب خواستههای آنها رفتار کند.
این روزها روحانی شاید در حال مرور اظهارنظرهای 3 سال گذشته برخی حامیان خود، از هاشمی گرفته تا اصلاح طلبان است؛ حالا او به خوبی میداند از طرف چه کسانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 تحت فشار قرار خواهند گرفت ولی باید دید شیخ دیپلمات ترجیح میدهد دوباره با حمایت همین چهرهها، احتمالا یک دوره دیگر رئیسجمهور بماند یا به پایگاه اجتماعی نه چندان مستحکمش برای رسیدن دوباره به پاستور اعتماد کند.