تناقضات رفتاری و عملی هاشمی رفسنجانی و تندرویهای دهه شصتی وی، موضوعی نیست که قابل کتمان باشد، از دزد و ضدانقلاب خطاب کردن بدحجابها تا مستکبر خواندن مردم و اهالی شمیرانات.
آنچه در ادامه میخوانید، برگی دیگر از اظهاراتی است که شاید هاشمی در حال حاضر معتقد به آنها نباشد.
وی در خطبههای نماز جمعه، با حمله به قشر مرفه، آنها را بهنوعی همکاران دشمن خطاب میکند و میگوید: (قشر مرفه) خیلی خوشحال باشند که ما اجازه دادهایم که در جامعه ماندهاند و دارند زندگی میکنند.
«اینها بیشتر توجهشان به قشر مرفه است. ضدانقلاب را مأمور کردهاند که با قشر مرفه جامعه ما همکاری کنند؛ آنهایی که به صورت ظاهر تحمل بعضی از مشکلات این تهاجم اقتصادی را ندارند و هیچوقت هم برای آنها مشکل پیش نمیآید، چون آنها از همه امکانات برخوردارند... این انقلاب متکی به خیلی چیزهای دیگری است. این مردمی که برای انقلابشان بچههای عزیز خودشان و شاگردان اول دانشگاههای خودشان و نور چشمان خودشان و مردم فقیر و بیبضاعت ما سهمیه کوپنشان را که میگیرند و گوشوارهها و انگشتریهای دوران نامزدی خودشان و هدایای بهترین روزهای خودشان را برای جنگ میآورند و تقدیم میکنند و اینهمه دارند در راه انقلاب خون میدهند، ... شما ببینید که با چه کسی میخواهید برخورد کنید.
آنهایی که از این حرفها غصهشان میشود، نه هیچگاه تکیهگاه این انقلاب بودند و نه ما هیچوقت روی آنها حساب میکردیم، خیلی خوشحال باشند که ما اجازه دادهایم که در جامعه ماندهاند و دارند زندگی میکنند. در مورد آنها بحثی نیست.»