دکتر سید حمیدرضا طالقانی حقوقدان و استادیار دانشگاه ضمن نقد سخنان توأم با عصبانت و پرخاشگری رئیس جمهور در سمنان نوشت: امروز منتقدان برجام در این باره سخن میگویند؛ زیرا روغن ریخته را نمیتوان جمع کرد؛ اما بیشترین نقدها را میتوان در اظهارنظرهای دولتمردانی مشاهده کرد که خود شما آنان را منصوب کردهاید! چندی پیش شاهد اعتراف سخت و دردناک آقای دکتر علیاکبر صالحی بودیم که قبلاً یکی از مدافعان سرسخت برجام بود و با واکنش بسیار تند شما مواجه شد؛ تا بلکه سایرین ماست خود را کیسه کنند؛ اما گویا فاجعه آنقدر عمیق است که دوستان نزدیک شما، از واکنش مزبور عبرت نگرفته و برای تبرئه خود در پیشگاه ملت و در واکنش به شتاب روزافزونی که تنویر افکار عمومی در درک ماهیت برجام دارد، در ابراز واقعیت، از یکدیگر سبقت میگیرند. چگونه میتوان اظهارات رئیس کل بانک مرکزی جناب آقای دکتر سیف و حتی آقای زنگنه را در مورد برجام، علیرغم همه خطراتی که آنان را در عرصه مدیریتی تهدید میکند، نادیده گرفت.
در ادامه این نامه انتقادی آمده است: من هنوز هم نفهمیدهام که عصبانیت شما، از چه کسی یا چه کسانی بود؟ شما بدون آنکه از کسی اسمی ببرید، کسانی را که در نقد برجام سخن میگویند، بیغیرت و فاقد تعصب ملی توصیف کردید و فرمودید: «کجا رفت تعصب ملی و غیرت دینی؟» از آن رو که امروز دیگر فقط رقبای سیاسی شما نیستند که برجام را نقد میکنند، بلکه مدیران ارشد در دولت خود شما نیز در این باره صریحاً سخن میگویند، چطور ممکن است رئیس جمهور، حتی آنان را نیز بیغیرت و فاقد تعصب ملی بداند و با این حال، آنها را در موقعیتی که از ناحیه رئیس جمهور دارند، ایفا کند؟
شما فرمودید که دوران نقد برجام سپری شده است. این سخن بسیار عجیبی است که سکاندار اجرایی کشور به زبان میآورد. واقعیت این است که دوران هیچ واقعیت تاریخی، تمام شدنی نیست؛ حتی واقعیاتی که صرفاً در کتابهای تاریخ جا خوش کردهاند. آیا ما اجازه داریم که به تحلیلگران تاریخ بگوییم که دوران نقد امتیازاتی چون توتون و تنباکو، امتیاز رویتر، امتیاز ترکمانچای و گلستان و غیره به سر آمده است و دیگر نباید از آن سخنی بگویند؟!
آقای رئیس جمهور! اگر دوران نقد برجام گذشته است، بفرمایید دوران نقد آن کی بود که حالا دیگر سپری شده است؟ شما که در دوران قبل از امضای برجام نیز منتقدان را با الفاظ توهینآمیز و فضاسازی رسانهای و تخریب و... به شدت نکوهش میکردید پس از منظر جنابعالی، نه قبل از امضای برجام و نه بعد از اجرای آن، زمان نقد برجام نبوده و نیست! آیا بهتر نیست دستور بفرمایید که نقد و انتقاد، برای همیشه ممنوع!
چرا ما از دیروز و دوستان شما در امروز و همه و همه در فردا و فرداها حق ندارند بگویند و بپرسند که در ازای بخش وسیعی از دستاوردهای هستهای که آن را بدواً و نقداً به باد فنا دادیم؛ قلب راکتور اراک را از بتن پر کردیم؛ صدها تن اورانیوم غنی شده را که برای آن خونهای دانشمندان هستهای ما بر زمین ریخت، تحویل بیگانگان دادیم و به خارج از کشور منتقل کردیم؛ بسیاری از دانشمندان هستهای کشور را از کار برکنار کردیم؛ غنیسازی را از بیست درصد به سه و نیم درصد کاهش دادیم؛ نوزده هزار سانتریفیوژ فعال را از گردونه خارج و به کمتر از شش هزار تقلیل دادیم؛ مرکز فردو را از جایگاه واقعیاش، به حداقل ممکن رساندیم و دهها سؤال بیجواب دیگر، چه مزیتی به دست آوردهایم؟
شما از مزیتهای روی کاغذ سخن میگویید. بر فرض که این مزیتها عادلانه و پیروزمندانه باشد، بفرمایید که همین مزیتهای حداقلی، کی از روی کاغذ، به واقعیت و سرانجام عملی مبدل میشود؟