«یعقوب آمیدور»، نویسنده و تحلیلگر امور سیاسی اسرائیلی در تحلیلی که روزنامه «رای الیوم» چاپ لندن آن را منتشر کرد، مینویسد که هفته گذشته خبرهای بسیاری در خصوص تحولات منطقه خاورمیانه و کشورهای آن منتشر شد، اما دو خبر بیش از خبرهای دیگر نگاهها را به خود جلب کرد، دو خبری که به ظاهر و در ارزیابی اولیه ارتباطی با هم نداشتند.
به اعتقاد آمیدور این دو خبر مهم اول «اعلام دستیابی ایران به موشکهای پیشرفته اس 300 که آنها را از روسیه خریداری کرده بود» و دوم «واگذاری دو جزیره تیران و صنافیر توسط مصر به عربستان سعودی و احداث پلی بزرگ بین عربستان و مصر در شبه جزیره سینا» بودند.
به گفته این تحلیلگر اسرائیلی امور منطقه، دستیابی ایران به موشکهای اس 300 در راستای بهبود و افزایش قدرت دفاعی این کشور صورت میگیرد که در هر رویارویی احتمالی چه با کشورهای منطقه و چه با طرفهای بین المللی و یا عدم اجرای توافق هستهای در آینده به آن نیازمند است، به ویژه آنکه تهران تاکید میکند.
نیاز به توضیح نیست که موشکهای اس 300 توان تغییر موازنهها از حیث کیفیت، بُرد، تشخیص و اعلام تهدیدات هوایی و مقابله با انواع تهدیدات و از بین بردن آنها را دارند.
توافقنامه هستهای بسیاری از موانع پیش روی معاهدات و قراردادهای بین المللی و یک جانبه در زمینه خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی توسط ایران را از پیش رو برداشت و تحویل موشکهای اس 300 اولین گام در این راستا به شمار میآید و بالطبع آخرین آن هم نخواهد بود.
به گفته آمیدور کشوری مانند ایران، پس از سالها تحریم و محاصره اقتصادی، اکنون به هدف اول کشورهای صادر کننده تسلیحات و تجهیزات نظامی تبدیل شده، تا تولیدات نظامی خود را به بازار ایران عرضه کنند. لذا به اعتقاد این کشورها دیگر نیازی به ادامه تحریم و محاصره ایران نیست.
اینجاست که رقابت بین این کشورها برای فروش بیشتر به ایران آغاز میشود. در مقابل روسیه که با تنگناهای اقتصادی مواجه است، در بستن قراردادهای نظامی چه بزرگ و چه کوچک تردید نخواهد کرد، چون به جز نفت، تنها گزینه باقی مانده برای مسکو فروش تسلیحات است و ایران خریدار بزرگ و مهمی است.
به همین دلیل به اعتقاد آمیدور میان مسکو و تهران منافع متقابلی وجود دارد، طرف اول خواهان امضای قراردادهای بزرگتر و با ارزشتر و طرف دوم در صدد بهبود قدرت نظامی خویش است و هرچه این همسویی منافع بین ایران و کشورهای دیگر بیشتر باشد، به موازات آن، میزان دستیابی تهران به سلاح نیز بیشتر خواهد بود.
این تحلیلگر بارز اسرائیلی نتیجه میگیرد که هرچه ایرانیها احساس کنند، قدرت نظامیاشان افزایش یافته و بر توان بازدارندگیاشان افزوده شده است، درخواهند یافت که توان نقض توافق هستهای و عدم اجرای آن را دارند و در این میان قدرت نظامی روسیه عامل بسیار مهمی جهت افزایش قدرت دفاعی ایران و پیشرفت موشکی این کشور و خروج از موضع دفاعی و قرار گرفتن در موضع هجومی به شمار میآید.
عربستان سعودی ثروتمند و مصر غرق در گرداب مشکلات
آمیدور بر این باور است، حقایقی که در سطور بالا به آنها اشاره شد، کشورهای سنی و در راس آنها عربستان سعودی را نگران میکند و اظهارات رئیس جمهوری آمریکا در این زمینه مانند امیدواری وی مبنی بر توافق ایران و عربستان در تقسیم منطقه و کنار نهادن رقابت و تقابل با یکدیگر، به این نگرانیها دامن میزند.
عربستان معنای این سخنان را به خوبی میدانند، به همین دلیل تلاش میکنند، کفه سنگین در این معادله خاورمیانهای از آن کشورهای سنی باشد و این بیانگر ماهیت و جنس روابط عربستان و مصر است.
بر کسی پوشیده نیست که مصر پیشتر رهبری کشورهای سنی را در دست داشت، اما اکنون نام و نشانی از آن اقتدار نیست، سرنگونی حکومت حسنی مبارک، کودتا علیه حکومت اخوان المسلمین و برکناری نماینده این جماعت از ریاست جمهوری، افزایش مشکلات اقتصادی که لاینحل باقی ماندهاند و روند افزایشی و تصاعدی را طی میکنند، همه و همه موجب شد تا نشانی از مصر قدرتمند و رهبر جهان عرب برجای نماند.
با وجود آنچه درباره مصر و مشکلات و چالشهایی که با آن مواجه است، گفت شد، با این حال مصر از حیث جمعیت و ارتش مدرن و بزرگ، همچنان اولین شمرده میشود.
به گفته آمیدور عربستان از ضعف کشورهای سنی آگاه است، به خصوص که فاقد رهبری همچون رهبر ایران هستند. ریاض همچنین میداند که عربستان با جود درآمدها و ثروتش و در بر گرفتن اماکن مقدس مسلمانان، با این حال نمیتواند، خود را به عنوان جایگزین مصر به کشورهای عربی معرفی کند، چون نه از تاریخ سیاسی مانند مصر بهره میبرد و نه از موسسات و نهادهای دینی مهمی همچون الازهر برخوردار است، علاوه بر اینکه جمعیت کمی دارد و کشوری بیابانی است که با وجود بهره مندی از ثروت بیکران نفت، اما فاقد جایگاه و موقعیت رهبری است.
آمیدور میافزاید: مصر به خاطر اقتصادش به عربستان نیازمند است و عربستان نیز برای تقویت و تحکیم جایگاهش در میان کشورهای سنی به مصر نیاز دارد و همپیمانی دو کشور توازن لازم در برابر ایران شیعی را ایجاد خواهد کرد.
با توجه به آنچه گفته شد، به راحتی میتوان دلیل اصلی سفر پادشاه عربستان به مصر و وعدههای داده شده در زمینه ادامه کمکهای سخاوتمندانه ریاض به قاهره و باز پس گیری تیران و صنافیر و طرح ایجاد پلی که دو کشور را به هم مرتبط میکند، پی برد.
به گفته آمیدور دو کشور دارای مواضع همسویی در قبال ایران شیعی و جنبشهای سنی رادیکال و جماعت اخوان المسلمین هستند و در این برهه که آمریکا همچون گذشته متحد عربستان نشان نمیدهد، برای ریاض گزینهای جز تغییر خط مشی سابق و همراهی با مصر باقی نمیماند.
در پایان این تحلیلگر اسرائیلی به رهبران رژیم صهیونیستی گوشزد میکند، اگر در آینده تلآویو برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای مجبور به رویارویی با ایران شود، باید بداند که ایران بسیار قدرتمندتر از اسرائیل است و از توانمندیهای هوایی پیشرفته و مدرنی بهره میبرد، بنابراین در این شرایط تلآویو دلیلی برای مخالفت با همکاری مصر و عربستان ندارد و این یکی از مهمترین دلایل همکاری این دو کشور با یکدیگر است.