***
مواضع اخیر آمریکا و صحبتهای تهدیدآمیز مقامات کاخ سفید در مورد فعالیتهای موشکی ایران، در کنار عمل نکردن به تعهدات برجام را چگونه ارزیابی میکنید؟
آمریکاییها برای ایران طراحیهایی در نظر دارند. ایران یکی از کشورهای مهم غرب آسیاست و به دلیل اینکه کشور تاثیرگذاری است، در حوزه سیاست خارجی آمریکاییها جایگاه ویژهای دارد و آنها برنامهریزی میکنند که با ایران چه برخوردی داشته باشند. آنگونه که من میفهمم باید این طراحی طوری باشد که اهرمهای قدرت جمهوری اسلامی را شناسایی کند. طبیعی است که یکی از مولفههای قدرت کشورمان، مساله هستهای است و آنها احساس میکنند با برجام توانستهاند برنامه هستهای ایران را مدیریت کنند. اهرم دوم قدرت ما در حوزه موشکی و تسلیحاتی است. بنابراین میخواهند با تهدید و اعمال تحریم و تهدید به برگرداندن تحریمهای قبلی، این مساله را هم مدیریت کنند. اهرم قدرت دیگر ما نفوذ منطقهای است که میبینید در این ارتباط هم با ادامه فشارها، درخواست تغییر رفتار ایران را دارند. مدیریت داخلی نیز یکی دیگر از اهرمهای قدرت ماست. به هر حال سیستم حکومتی ایران براساس رای مردم شکل گرفته و مردمسالاری و امنیتی که در داخل کشور است، کارآمدی دارد. در مقابل میبینید که آمریکاییها به اندازه توان خود میکوشند این اهرمهای قدرت را مدیریت و محدود کنند.
بنابراین تحلیل شما این است که واشنگتن، یک به یک، مولفههای قدرت ایران را هدف قرار میدهد؟
بله، این طراحی طرف مقابل است و سخنان اخیر باراک اوباما را نیز باید در جهت همان طراحی بزرگتر سیاستمداران کاخ سفید ارزیابی کرد. این طراحی به صورت گام به گام عمل میکند. آنها گام اول را در قضیه برجام برداشتند و در پی آن هستند که گامهای بعدی را نیز در ارتباط با بحثهای موشکی و تسلیحاتی و نفوذ منطقهای ایران بردارند.
اینکه واشنگتن فشارهایی را برای تضعیف قدرت مادی و معنوی کشورمان وارد کرده و خواهد کرد، موضوعی روشن است، اما سوال اینجاست که هدف نهایی آمریکا از این فشارها چیست، زیرا برخی ادعا میکنند نزدیکی واشنگتن به تهران، بیشتر از دشمنی این کشور با ایران، منافع ایالات متحده را تامین میکند؟
سیاست خارجی آمریکا خصوصیتی دارد که متاسفانه حاکی از پختگی سیاستمداران این کشور است و آن، این که برای پیشبرد اهداف خود عجله نمیکنند و درصدد اجرای برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت خود هستند. طراحیهایی که از آنها یاد کردم، مربوط به برنامههای میانمدت است، اما «استحاله» و «براندازی» نظام جمهوری اسلامی جزو برنامههای طولانیمدت زمامداران کاخ سفید بهشمار میرود. البته از یاد نبرید که براندازی نظام ایران تنها در صورتی ممکن خواهد بود که اهرمهای قدرت کشورمان ضعیف شود. طبعا اگر کشوری در حوزههای دفاعی تضعیف شود، امکان براندازی هم فراهم میشود. در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب هم این مساله مورد تاکید قرار گرفته بود که اگر به مولفههای قدرت خود بیتوجه باشیم، فلان کشور ضعیف دنیا هم امکان پیدا میکند که به ما زور بگوید، چون به لحاظ نظامی از ما قویتر خواهد بود. بنابراین تضعیف بنیه دفاعی ایران از جمله اهداف دولتمردان آمریکایی است و تا زمانی که به این هدف نرسند، قرار نیست که متوقف بشوند، چنانچه در مساله هستهای هم یک دوره ده ساله کار کردند و سرانجام به مرحلهای که خواستند، رسیدند.
با توجه به این زیادهخواهیها و طراحیها، سیاستمداران ما چه واکنش مناسبی میتوانند از خود نشان بدهند؟ درواقع چگونه میتوانیم مانع ادامه اجرای برنامههای واشنگتن علیه کشورمان شویم؟
اولین گام این است که ما این طراحی را بفهمیم و متوجه بشویم که آمریکاییها چه برنامهای دارند. این مهمترین اقدام است. از یکسو آمریکاییها میخواهند ما را مدیریت کنند و با تشدید تقابل به هدف نهایی خود، یعنی براندازی نظام برسند و از سوی دیگر همانطور که شما هم در پرسش قبل اشاره کردید، برخی در داخل ممکن است گمان کنند که آمریکاییها در پی تعامل با ما هستند؛ یعنی دو برداشت و نتیجهگیری کاملا متضاد. اگر این تفکر را داشته باشیم در نهایت به کشور ضربه اساسی وارد میشود. از یاد نبرید که تعامل دوجانبه زمانی حاصل خواهد شد که طرف مقابل هم در پی تعامل باشد، اما وقتی آمریکاییها هدفی جز تقابل با ایران ندارند، اینکه برخی در داخل کشور تصور کنند باید با آمریکاییها تعامل کرد، وجههای ندارد؛ تعامل که امری یکطرفه نیست.
گام دوم این که در حوزههایی که طرف مقابل قصد محدودیت دارد، ما قویتر بشویم، چون انتهایی برای تهدیدهای آمریکا وجود ندارد و ما نیز نباید زمینه این محدودیت را فراهم آوریم. کشور به هیچوجه نباید در زمینه موشکی عقب بیفتد. اگر ایران آزمایش موشکی نداشته باشد، صنعت ساخت موشک در وضعیت فعلی باقی خواهد ماند و این یعنی درجا زدن، بنابراین نباید به چنین محدودیتهایی تن داد.