
آقای محسن پیرهادی در یادداشتی اختصاصی برای شفقنا با عنوان” ارتباط دوسویه موفقیت دولت وامید اجتماعی” اینگونه آورده است:
“سرمایه اجتماعی یکی از مهمترین مؤلفههای توسعه و پیشرفت جوامع است. این سرمایه که بر پایه اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی بنا شده، در حقیقت پشتوانهای برای حکمرانی کارآمد، سیاستگذاریهای مؤثر و توسعه پایدار است. تجربه تاریخی نشان میدهد هرگاه سرمایه اجتماعی در کشوری رو به افول گذاشته، مشکلاتی نظیر بیاعتمادی عمومی، کاهش مشارکت مدنی و حتی چالشهای امنیتی و اقتصادی پدید آمده است.
نا گفته پیداست که بدون اعتماد عمومی،هیچ سیاستی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. دولت چهاردهم باید مسئولیت خود را در قبال این سرمایه حیاتی درک کند و با اقدامات عملی، به بازسازی اعتماد عمومی بپردازد. شفافیت،عدالت، کارآمدی، ارتباط صادقانه با مردم و تقویت نقش مردم در حکمرانی پنج محور اصلی برای ارتقای امید اجتماعی است.که در ادامه به اختصار به تشریح این ۵گام پرداخته ام.
گام اول- عدالت و برابری: یکی از مهمترین عوامل تضعیف سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر، احساس تبعیض و نابرابری در میان اقشار مختلف جامعه بوده است. شکاف طبقاتی، فساد اقتصادی و رانتخواری باعث شده بخشهایی از جامعه احساس کنند از روند توسعه کنار گذاشته شدهاند.دولت باید برنامهای جامع برای کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی ارائه کند. اصلاح نظام توزیع یارانهها، مقابله جدی با فساد، و حمایت از اقشار آسیبپذیر میتواند نقش مهمی در بازگرداندن اعتماد عمومی ایفا کند.
گام دوم- صداقت عملکردی مسئولان:تجربه نشان داده مردم همواره به دنبال ارتباط مستمر ،صادقانه و پاسخگویی دولت ها هستند و ارائه آمارهای نادرست، وعدههای غیرواقعی و رویکردهای شعاری نهتنها به حل مشکلات کمکی نکرده، بلکه بیاعتمادی عمومی را نیز به همراه داشته است. برهمین اساس به هر میزان که دولت و مدیران ارشد دولتی مردم صریح و صادق باشد،به همان میزان امید جتماعی در کشور رشد خواهد یافت .
گام سوم- شفافیت عملکردی دولت :برای احیای سرمایه اجتماعی، افزایش شفافیت در عملکرد نهادهای دولتی و پاسخگویی در قبال تصمیمات و سیاستگذاریهاگامی موثراست. مردم زمانی به مسئولانشان اعتماد میکنند که احساس کنند در جریان امور کشور قرار دارند و مسئولان خود را ملزم به ارائه توضیح درباره عملکردشان میدانند. در این راستا، دولت چهاردهم باید با استفاده از ابزارهایی نظیر انتشار منظم گزارشهای عملکرد، تقویت رسانههای مستقل و آزاد، و ایجاد سامانههای شفافیتزا، ارتباط خود را با مردم تقویت کند.
گام چهارم –بدنه اجرایی پویا و کارآمد:مشکلات اجرایی یا بی رغبتی مدیریتی در بدنه اجرایی از جمله عوامل عقب افتادگی ایران از برنامه های توسعه ای است که پیامدهای آن منجر به کاهش سرمایه اجتماعی شده است. مردم زمانی امیدوار میشوند که ببینند مشکلاتشان بهطور واقعی در حال حل شدن است. دولت چهاردهم باید رویکردی مبتنی بر شایستهسالاری در انتخاب مدیران اتخاذ کند و بهجای انتصابهای جناحی و سیاسی، از افراد متخصص و توانمند بهره ببرد. همچنین، اتخاذ سیاستهای کارآمد در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میتواند امید اجتماعی را تقویت کند.
گام پنجم- تقویت نقش مردم در حکمرانی :از سوی دیگر باید توجه داشت که سرمایه اجتماعی زمانی تقویت میشود که مردم احساس کنند در تصمیمگیریها و امور کشور نقش دارند.هرچه مردم بیشتر در فرایندهای تصمیمگیری مشارکت داشته باشند، احساس تعلق بیشتری نسبت به کشور و آینده خود خواهند داشت.
اگر دولت چهاردهم به رغم همه کاستی ها و دشواری هایی که در مسیر اجرایی با آن دست به گریبان است رعایت این ۵ گام را در عموم موضوعات اجرایی در دستور کار خود قراذ دهد، نهتنها سرمایه اجتماعی را احیا خواهد کرد، بلکه امید اجتماعی را نیز در دل مردم زنده نگه خواهد داشت.”