محسن پیرهادی عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران یادداشتی را با عنوان «من تهرانیام، کوفی نیستم» منتشر کرد که متن آن به شرح ذیل است:
بسمالله الرحمن الرحیم
1. زندگی پر است از پیروزیها و شکستهایی که مرتب تکرار میشوند و اتفاقاً همین زندگی را دلچسب میکند. اخلاق این است که وقتی شکست میخوریم از بیتابی و متهم کردن دیگران خودداری کنیم.
2- قلم وسیله بسیار مهمی است، آنقدر که خداوند در قرآن به آن قسم میخورد. ولی گویا مثل برخی موضوعات دیگر که برای خدا مهم است و برای ما نه، موضوع قلم هم برای برخی از ماها چندان اهمیت ندارد چون گاهی خیلی راحت آن را میگردانیم و بدون رعایت شأن و آبروی دیگران و منافع عمومی هر چه به ذهنمان درست آمد، بر روی کاغذ میآوریم.
مثلاً اگر سال و ماهی یکبار هم به بهشت زهرا نرفته باشیم فکر میکنیم وضعیت برای همه اینگونه است یا مثلاً اگر آخرین دیدار ما با خانواده شهدا سالها گذشته باشد، فکر میکنیم دیگران هم مثل ما هستند.
اصلاً چند وقت است که شاه عبدالعظیم و امامزاده صالح و کنار مزار شهدا نرفتهایم؟ چند بار در نماز عید فطر و نماز جمعه به امامت ولی امر مسلمین شرکت کردهای و همه سلایق را دیدهای؟
چند بار به دقت جمعیت میلیونی در اعتکاف و راهپیمایی 22 بهمن و روز قدس را با شعار "خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست" را دیده و شنیدهای؟
این روزها اگر چرخی در تهران بزنیم، در هر محله تصویری جانسوز از شهدای مدافع حرم میبینیم که اگر مرز و مانعی وجود نداشت این کور دلان، فوج جوانان را در دفاع از حریم امامت، ولایت و رهبری میدیدند و کار را یکسره میکردند.
3- من تهران را همه ایران نمیدانم و همه تهران هم شمیرانات نیست. به نتیجه انتخابات در سراسر کشور و برآیند آرای مردم تهران در سه دوره قبل که به اصولگرایان رأی دادند هم کاری ندارم. حال هم به دلایل متعدد مردم تصمیم گرفتهاند در این دوره، فرصت را به جریان سیاسی دیگری بسپارند که اتفاقاً از ساز و کارهای درونی همین نظام وارد رقابت شدهاند و رأیدهندگان، همان مردمی هستند که در مقاطع حساس یکصدا و یکدل فریاد زدهاند و میزنند "ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند".
پس کسی با اصول خود برای انتخاب طیف خاص خداحافظی نکرده است و این همان نکتهای است که عدهای کر و کور باید در شعار، رفتار و عملکرد مردم تهران ببینند و بشنوند.
4- این همه را گفتیم اما خوب است برخی دوستان پیروز انتخابات این روزها رسانهها و شبکههای اجتماعی را کنترل نمایند و بازندگان و مردم استانهای دیگر ( که به غیر اصلاحطلبان)، رأی دادهاند را مورد استهزاء و تمسخر قرار ندهند.
خوب است برخی از دوستان اصلاحطلب هم همیشه به قواعد رقابت و ساز و کارهای درونی نظام احترام بگذارند. این درست نیست که وقتی شکستی را در انتخابات متحمل میشوند، خسارت جبرانناپذیری را به کشور تحمیل نمایند و به جان و مال و آبروی نیروهای انقلاب متعرض شوند و زمانی که توانستند کرسیهای سیاست را تصاحب کنند تمسخر و لودگی را در دستور کار قرار دهند.
5. بدون تردید آنها که مردم تهران را کوفی مینامند و آنها که ادب پیروزی و شکست را در سال 88 و 94 از آنها دیدهایم، هنوز فاصله قابل توجهی از گفتمان رهبری و امت آن دارند ولی ما یاد گرفتهایم که صبور باشیم و چیزی نگوییم.
این نیز بگذرد...