روزنامه «جوان» در یادداشتی از «عباس حاجینجاری» نوشت:
حضور پرشور مردم ایران در انتخابات هفتم اسفند سال 1394، این روز را در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار کرد. مقام معظم رهبری در ماههای اخیر در بیانات متعدد با دعوت از مردم و فعالان سیاسی برای حضور در انتخابات، حتی کسانی که به نظام اسلامی نیز معتقد نبوده و دل در گرو اعتلای ایران دارند، زمینهساز اصلی این حضور پرشور بودند و البته شورای محترم نگهبان و وزارت کشور و دیگر دستگاههای اجرایی نیز با اتخاذ تمهیدات لازم مقدمات آن را فراهم کردند.
در آغاز امسال زمانی که مقام معظم رهبری شعار سال را «دولت، ملت، همدلی و همزبانی» اعلام کردند، روند مذاکرات هستهای و انتخابات همزمان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری دو تحول مهم در سال جاری، از سوی فعالان سیاسی به عنوان دو فراز مهم در سال 94 قلمداد شد که تحقق آن میتوانست تجلیبخش شعار سال باشد. اکنون که مذاکرات هستهای به برجام رسیده و انتخابات هفتم اسفند نیز به عنوان نمادی از مردمسالاری دینی، بلوغ سیاسی مردم ایران را به رخ جهانیان کشید، تحقق ابعادی از شعار سال را میتوان به ارزیابی نشست.
فارغ از نتیجه قانونی انتخابات و روالی که باید برای تأیید نتایج آن از سوی شورای محترم نگهبان طی شود، انتخابات 94 واجد چند شاخصه اساسی در مقایسه با انتخابات گذشته است که اجمالاً به آن اشاره میشود.
1 ـ انتخابات اخیر به لحاظ حضور همه فعالان سیاسی در عرصه رقابتها و شکلگیری رقابتی تنگاتنگ میان جریانهای مطرح سیاسی، در زمره انتخابات منحصر به فرد تاریخ کشور بود، مضاف بر اینکه برخلاف انتخاباتهای گذشته لیستها از انسجام بیشتری برخوردار بود.
2 ـ پس از انتخابات سال 1388 که مدعیان اصلاحطلبی به اتهام تقلب در انتخابات، کشور را با هزینه سنگینی مواجه ساخته و بستر نفوذ بیشتر دشمن در فرآیندهای سیاسی کشور را فراهم کرده و پس از ناکامی انتخابات بعدی را تحریم کرده بودند، اکنون با حضور در عرصه رقابتها و معرفی نامزد برای اغلب حوزههای انتخابیه عملاً خط بطلانی بر ادعای تقلب و ادعاهای موهوم خود مبنی بر عدم سلامت انتخابات کشیدند.
3 ـ ورود مستقیم بیگانگان و ضد انقلابیون در عرصه رقابتها و حمایت از فهرست مشترک اصلاحات و اعتدال، در عین تخریب چهرههای ولایتمدار و انقلابی و بهرهگیری از شبکههای ماهوارهای و مجازی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی، از شاخصههای منحصر به فرد این انتخابات است که البته نمیتوان تأثیر آن را در بخشهایی از کلانشهر تهران نادیده انگاشت، این امر اگر چه به لحاظ جامعهشناختی مستلزم بررسی جداگانه است ولی به طور قطع باید مدنظر تصمیمگیران کشور در مورد نتیجه این انتخابات یا حداقل برای تصویب قوانین بازدارنده برای انتخابات بعدی قرار گیرد.
4 ـ واکنش دولتمردان نسبت به این انتخابات و مطالبه رأی به اعتدالگرایان و تشکیل مجلس معتدل نیز، از نوادر این انتخابات نسبت به ادوار گذشته است، مضافاً اینکه از برخی اقدامات پوپولیستی نظیر واریز عیدی بازنشستگان در شب انتخابات نیز غفلت نشد که البته نگارنده این عمل را توهین به ساحت مردم شریف ایران به ویژه این قشر زحمتکش میداند.
5 ـ اگرچه قضاوت در مورد آرایش نهایی مجلس دهم را باید به پایان مرحله دوم انتخابات این مجلس در اوایل سال آینده موکول کرد، اما بهرغم همه بسترسازیهایی که در بالا اشاره شد، شاید مجلس دهم را تنها مجلسی در سه دهه گذشته بتوان دانست که همسو با دولت شکل نگرفته و صبغه اصولگرایانه آن غلبه دارد.
6 ـ شرطیسازی نتیجه برجام با انتخابات نیز بخشی از سناریوی تبلیغی دستگاه بیگانگان بود که البته با فضاسازی برخی مسئولان و رسانههای داخلی نیز به عنوان عاملی برای جلب آرای مردم همراستا شده بود. این امر اگر چه به عنوان یک نقطه مثبت در روند اقبال مردم به انتخابات و فهرست حامیان دولت مؤثر بوده است، اما به طور طبیعی انتظارات از مسئولان را در سالهای باقیمانده دولت یازدهم مضاعف میکند.
7 ـ در حالی که به اذعان همه فعالان سیاسی و حتی دولتمردان، خواستههای اصلی مردم و به ویژه در نقاط محروم، حل مشکلات معیشتی، اشتغال و مقابله با رکود است که متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل ناکارآمدیها افزایش یافته است و این امر خود را در رأی مردم در شهرستانها و نقاط محروم نشان داده است مردم غالباً به فهرست اصولگرایان رأی دادهاند، اما در مورد کلانشهر تهران، به رغم درگیر بودن اغلب مردم با همین مشکلات، مؤلفههای دیگری را میتوان در رأی، نظیر تغییرات فرهنگی و سبک زندگی مؤثر دانست که در جای خود جداگانه باید مورد بررسی قرار گیرد.
8 ـ انتخابات اخیر بار دیگر ثابت کرد که انتخابات در ایران واقعی و مظهر مردمسالاری است، لذا هر مرحله آن باید تجربهای به ویژه برای دوستداران انقلاب اسلامی باشد تا با ارزیابی روندهای گذشته، از آن برای اصلاح حرکتهای آینده بهره بگیرند.