یکی از سنگ محکهای مردم برای رای به یک جریان سیاسی، موضعگیری رسانههای معاند، له یا علیه جریانات سیاسی در انتخابات بوده است که مقام معظم رهبری بارها به پیروی از منویات حضرت امام(ره) بر آن تاکید داشتهاند.
رهبر معظم انقلاب همچنین در این دیدار درزمینه نفوذ به دو نکته تاریخی اشاره کردند و گفتند: موضوع نفوذ و نفوذی واقعی است اما گاهی اوقات فرد نفوذی خودش هم متوجه نیست که در چه مسیری قرار گرفته است.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین در این دیدار به نمونه هایی از نفوذی هایی که احیاناً خودشان هم متوجه نبودهاند، اشاره کردند و گفتند: در سالهای گذشته در صحن علنی مجلس، یکی از نمایندگان، با تکرار حرف دشمن، نظام اسلامی را متهم به دروغگویی کرد.
رهبر انقلاب در اشاره به نمونهای دیگر افزودند: در دورانی که هیأت مذاکره کننده هسته ای کشورمان، مشغول مذاکره سخت و در واقع مبارزه با طرف مقابل بود و رئیس جمهور محترم فعلی نیز، رئیس هیأت مذاکره کننده بود، عدهای طرحی سه فوریتی را به مجلس آوردند که تأیید حرف طرف مقابل ما در مذاکرات بود و رئیس جمهور محترم فعلی در آن زمان از این طرح گلایه کرد و گفت این طرح به نفع دشمن است.
فرمایشات رهبری در حالی طرح می شود که گروهی در مجلس ششم اقدامات ساختارشکنانه و منافی با اصول انقلابی از خود بروز دادند. نمونه این مساله اظهارات احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم ، مبنی بر دروغ گو خطاب کردن جمهوری اسلامی ایران است.
احمد شیرزاد، پیرامون نطق پیش از دستور خود مباحثی را در مجلس مطرح کرد که سبب رسمی شدن ادعاهای بیاساس غرب درباره نقض حقوق بشر و پیگیری ایران برای رسیدن به سلاح هستهای بود و در آن نطق دروغهای زیادی به نظام اسلامی نسبت داده شد.
امروز در جهان از ما چهره رژیمی ساختهاند خشن، سرکوبگر و بریده از مردم، متکی بر قدرت نظامی و ابزار سرکوب. تصویر رژیمی که هیچ سخن انتقادآمیزی را برنمیتابد و روز به روز مرزهای خطوط قرمز آن گسترش مییابد. چهره حکومتی که در خفا، رفتاری متفاوت با ادعاهایش دارد و به فکر تهیه سلاحهای مرگبار و ابزار تهدیدکننده بشریت است.
از این رژیم چنان تصویری منعکسشده است که گویی منطق گفتگو با جهان را نمیداند و تنها زبان تهدید را میشناسد و با خشنترین و قسیترین گروههای تروریستی در ارتباط است. میگویند رد پای او در بسیاری از حوادث تروریستی در گوشه و کنار جهان وجود دارد و دین برای او ابزار سرکوب است.
از ما تصویر رژیمی ساختهاند که دروغ میگوید و به تعهدات خود در جامعه جهانی پایبند نیست، وقسعلیهذا. چند روز پیش تیتر درشت برخی از روزنامههای اروپا این بود: «جمهوری اسلامی ۱۹ سال به جهانیان دروغ گفته است.»
وی ادامه داد: «میتوان تمام این تبلیغات را به رسانههای صهیونیستی نسبت داد، میتوان مثل همیشه آنها را توطئههای استکبار جهانی دانست و داد از مظلومیت جمهوری اسلامی زد. میتوان کماکان خود را محور خوبیهای جهان پنداشت و تمام اتهامات را به دشمنی دشمن منسوب کرد، اما یک نکته بسیار ساده این میان وجود دارد، آنها سرنخها، دم خروسها و مدارک و مستنداتی از ما دارند که آنها را در ادعاهایشان محق جلوه میدهد. این مدارک و مستندات، نوعاً در داخل کشور منعکس نمیشود و مردم ما بهدرستی و دقت نمیدانند که رسانههای جهان چه اتهامات و تقصیرهایی را متوجه جمهوری اسلامی میکنند و بابت این اتهامات چه شواهدی برای اثبات وجود دارد، اما هر چه هست در ماههای اخیر، آن دشمنان قسمخورده انقلاب و آن رسانههای استکباری و صهیونیستی به نحو بیسابقهای توانستهاند افکار عمومی مردم جهان را نسبت به ادعاهای همیشگیشان متقاعد کنند. آنها امروز حق بجانبتر از همیشه ظاهر شدهاند. این واقعیت تلخی است اما واقعیت است. کاری کردهایم که آمریکاییها سرفرازتر از همیشه بگویند، ببینید آنچه ما درباره رژیم جمهوری اسلامی میگفتیم صحت داشت.»
شیرزاد گفت: «دشمن کارش دشمنی است، وقتی رابطه خود را با رژیمی که از همه نوع ابزار سیاسی، نظامی، فرهنگی، تبلیغی برخوردار است از نوع دشمنی تعریف و تنظیم میکنیم باید بدانیم که در این تخاصم حلوا خیر نمیکنند. ورود در این دعوا کیاست و درایت هم میخواهد. تنها سرهای پرباد کفایت نمیکند. در معادلهای که براساس دشمنی با استکبار و صهیونیسم تنظیم میشود باید انتظار هر نوع تبلیغات سوئی از دشمن داشت. مهم این است که در اینسوی قضیه ما تا چه حد خوراک تبلیغاتی و شواهد و مستندات برای او فراهم میکنیم.»
نماینده مجلس ششم از حزب منحله مشارکت افزود: «امروز کسانی سخاوتمندانه دستاندرکار تهیه مستندات تبلیغات استکباری هستند. آن زمان که مستانه به صحنه آمدند و همگان را متهم به توطئه کردند، دانشجویان، روشنفکران و روزنامهنگاران را به زندان افکندند، زهرا کاظمی را در زندان کشتند، بر هفتهها و ماهها محرومیت زندانیان در سلولهای انفرادی حکم راندند، روزنامهها را یکی پس از دیگری بستند، بیمحابا حکم اعدام صاد کردند باید چنین روزی را پیشبینی میکردند که به دست خود، مستندات نمایش رژیمی سرکوبگر، ناقض حقوق بشر، مخالف آزادی بیان و غیر دموکراتیک را به رسانههای استکباری و صهیونیستی پیشکش کردهاند.
اما در حالی نطق جنجالی و دروغین شیرزاد در مجلس ششم مورد استماع نمایندگان قرار گرفت که این نمایندگان واکنشی نسبت به شیرزاد نداشتند و حتی برخی از آن ها از اظهارات وی دفاع کردند.
اما تقابل این دست از نمایندگان ساختارشکنانه با صنعت هستهای تا جایی پیش رفت که ایشان خواستار تعطیلی آن در کشور شدند و بر همین اساس اصرار داشتند که دولت پروتکل الحاقی به صورت الزامآور قبول کند.
حسن روحانی که در آن زمان مسئول پرونده هستهای ایران بود، در این باره در کتاب خاطرات خود مینویسد:
«مسئله این بود که تعدادی از نمایندگان مجلس، طرح سه فوریت برای الزام دولت به پذیرش پروتکل الحاقی را امضاء کرده و در پی آن بودند تا آن را تقدیم مجلس کنند ؛ به رئیسجمهور گفتم اگر طرح سه فوریت در مجلس مطرح شود، من استعفا میدهم. گفتم ظاهراً مجلس از آغاز کار، کارشکنی را شروع کرده است.»
با همه این تفاسیر ؛تجربه نشان داده مردم همواره به پبروی از فرمایشات مقام معظم رهبری به جریاناتی در انتخابات روی آوردهاند که اصول و ارزشهای انقلاب برایشان در اولویت بوده است. امری که بلوغ و عمق نگرش سیاسی مرد در 37 سال عمر انقلاب را نشان می دهد و مسبب تا بسیاری از بحران از پیش پای کشور برداشته شود.