او افزوده است: یعنی بعد از 52 سال حضور در انقلاب و 50 سال کسوت روحانیت، امامت جماعت و نمایندگی باید به عنوان عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام، نظام و ولایت فقیه رد صلاحیت شوم؟
وی همچنین اظهار کرده است: من در اعتراض خود نیز بیان کردم که زمانی که صحبت از ولایت فقیه، زندان و ترور داشت ما طرفدار ولایتفقیه و نظام بودیم و عواقب آن را به جان خریدیم نه الان که طرفداری از ولایتفقیه، پست و مقام در پی دارد.
*منتجبنیا خود بهتر از هرکسی میداند که «ملاک، حال فعلی افراد است» و هیچ خدمت و مجاهدت و سابقهای حتی اگر قائم مقامی رهبری! و جانبازی هم باشد در صورت انحراف از مسیر و قرارگیری در سمت مقابل نظام اسلامی، مفید فایده برای دنیا و آخرت افراد نخواهد بود.
چه اینکه یقیناً افکار عمومی با سوابق کسانی همچون طلحه، زبیر و زیادبنابیه در تاریخ اسلام آشنایند و میدانند چگونه این خدمتگذاران سابق و مجاهدان و مقامات حکومت اسلام به فتنهگران، ریزندگان خون مسلمانان و دژخیمانی چیرهدست تبدیل شدند.
همچنین در اشاره به خندیدن مادر فرزندمرده به دلایل ردّ صلاحیت منتجبنیا! نیز اگرچه ما دقیقاً نمیدانیم که وی بر چه اساسی ردّ صلاحیت شده و فرض بر دانستن هم هیچکس جز شخص داوطلب مجاز به بیان علل و عوامل رد و یا عدم احراز صلاحیت و حتی اعلام ردّ صلاحیت خود نیست.
و اگرچه او هم به مانند جمع دیگری از اصلاحطلبان ستادی هیچ اعلام برائتی را از فتنه سال 88 بیان نکرده است.
اما با این وجود خوانش برخی از گفتههای جنجالبرانگیز رسول منتجبنیا، طی دو و نیم سال اخیر خالی از لطف نیست:
_ بعد از اینکه قوه مهم مقننه سه دوره متوالی در اختیار «تندروها» و «کارنابلدها» بود، این بار مجلسی اصلاحطلب و با رویکرد اعتدالی تشکیل خواهد شد.
_ همانطور که رهبری فرمودند از حقالناس حفاظت و حراست شود. در این صورت پیروز میدان اصلاحطلبان خواهند بود!
_ این که برخی خط و نشان میکشند (و میگویند) کسانی که بوی «فتنه» به مشامشان خورده و کسانی که ساکت بودهاند را رد صلاحیت میکنیم، تهدید علنی مردم و نیروها و جریانات مردمی است.