واقعیت مهم‌تری از روز اجرای برجام وجود دارد و آن این است علیرغم اینکه طی دو سال گذشته و بعد از اعلام خبر توافق ژنو در آذر 92، لوزان در فروردین 94 و وین در تیر 94 بخش‌هایی از حامیان دولت و طبقات مرفه در نقاط شمالی تهران به بهانه توافق هسته‌ای و لغو تحریم‌ها به خیابان آمده و ابراز شادمانی کردند. این بار پس از آنکه حتی بارها اعلام شده بود قرار است در روز اجرای برجام رسما تمام تحریم‌ها برداشته شود، هیچ واکنش اجتماعی مثبتی در این باره از سوی همان طیف خاص نیز صورت نگرفت و از همین گزاره می‌توان به خوبی فهمید امروز ادعای لغو تحریم‌ها در دل توده‌های مردم چقدر باور شده است.

نویسنده با تاکید بر این که از ابتدا نیز واکنش‌های متوهمانه اقلیت مرفه ساکن شمال تهران نمادی از خوشحالی توده‌های مردم نسبت به توافق هسته‌ای نبود می‌افزاید: اما نکته مهم اینجاست که این بار حتی این بخش از جامعه نیز نتوانستند روز اجرای برجام را بهانه‌ای برای یک واکنش اجتماعی مثبت نسبت به توافق هسته‌ای قلمداد کنند چرا که طی دو سال و نیم اخیر، گذر زمان و افزایش تجربه و ظرفیت فکری مردم، یک آدرس غلط را بیش از همیشه ابطال کرد و آن جمله معروف حسن روحانی بود: «چرخ زندگی مردم زمانی بهتر می‌چرخد که چرخ سانتریفیوژها کمتر بچرخد.»

همه واقعیت برجام و پسابرجام در همین رویداد مهم اجتماعی نهفته است. چرا که اساس شکل‌گیری برجام هم در همین مسئله ریشه داشت. برجام تابستان 94 منعقد نشد، خرداد 92 به ثمر نشست، همان زمانی که آدرس غلط ارتباط دادن چرخ زندگی مردم با چرخ سانتریفیوژها توسط مردم باور شد و حالا دقیقا این گزاره اشتباه به سرعت در شیب ابطال افتاده است چرا که مردم به جای آرزوها، واقعیات را مشاهده می‌کنند که آمریکا چطور در همان روز اجرای برجام تحریم‌های جدید علیه ایران را اعمال می‌کند!

واقعیات برجام امروز به خوبی به مردم نشان داده که در ازای از بین بردن ده تن اورانیوم غنی شده، بتن ریختن در راکتور اراک، از بین بردن چند هزار سانتریفیوژ، صدور مجوز بازرسی‌های بی‌سابقه برای آژانس و... قیمت دلار حتی 200 تومان هم ریزش ندارد و سقوط بورس ادامه‌دار است و دقیقا درس گرفتن از همین واقعیات تلخ است که می‌تواند باعث جهش تاریخی یک ملت شود.