چه شد؟
نهم دی ماه بود که روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال از تهیه و تألیف تحریمهای تازه ای خبر داد که بنا بود به بهانهی آزمایش موشکی تازهی جمهوری اسلامی اعمال شود. بر این اساس خزانهداری امریکا نام چند تَن از کارکنان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را که ادعا میکرد در تست و طراحی «عماد» سهیم بودند در لیست تحریم قرار میداد. همچنین چند شرکت خارجی را به اتهام همکاری و یا واسطهگری در ساخت موشکهای بالستیک ایران در زمرهی تحریمهای جدید قرار میگرفتند. خبر WSJ اگرچه رسمی نبود، اما از همان ابتدا واکنشهای فراوانی را از سوی کارشناسان و تحلیلگران برانگیخت و موجبات نگرانی افکار عمومی را از نقض چندباره برجام فراهم کرد.
اینکه بر اساس نص برجام اطراف مذاکراتی ایران در 5+1 متعهد شده بودند در سراسر دوران اجرا، از وضع هرگونه تحریم تازه خودداری کنند، و اینکه بر اساس بند سوم قانون پذیرش مشروط برجام مصوب مجلس شورا، وضع هرگونه تحریمی در هر سطح و با هر بهانه ای، نقض برجام تلقی میشد؛ تکلیف را در صورت اجرای تحریمهای جدید مشخص کرده بود. با این همه روحانی که پیشتر نشان داده بود تمایل چندانی برای تمکین به قوانین جاریهی مملکتی در خصوص برجام ندارد، با ارسال نامه ای سرگشاده خطاب به وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، از او خواست تا در واکنش به تحریمهای نو، ساخت و تجهیز موشکها را تسریع کند. روحانی خیلی خوب زمین بازی را عوض کرد! هیچکسی بهتر از او نمی دانست که تحریمهای جدید از لحاظ حقوقی نقض برجام است، آخر او حقوقدان بود! با این همه او ترجیح داد توپ را به زمین نظامیان انداخته و از فرصت پیش آمده استفادهی تبلیغاتی کند. پس از انتشار نامهی سرگشادهی روحانی بود که WSJ از تعویق اجرای آن تحریمها خبر داد. خبری که حسابی هیزم برای بوقچیهای رسانه ای دولت جور کرد، تا آن اتفاق را نتیجهی عقب نشینی امریکاییها از ترس نامهی روحانی جا بزنند. به زعم آنان نامهی سرگشادهی روحانی توانسته بود اجرای تحریمها را به تعویق اندازد.
واقعیت چه بود؟
روز شنبه اما رویترز در خبر دیگری مدعی شد، تعویق تحریمهای تازهی ایالات متحده علیه مردم ایران نه از ترس سرگشادهی روحانی، که به خاطر ضربه نزدن به آزادسازی «جیسون رضاییان» رخ داده بود.
بر اساس این گزارش در حالی که قرار بود تحریمهای جدید را در همان ابتدای ماه ژانویه اعمال شود، بعد از تماس تلفنی ظریف با تصمیم اوباما که برای گذران تعطیلات سال نو در هاوایی به سر میبُرد، به تعویق افتاد. یانکیها اعمال تحریمهای جدید را به بعد از آزادی جیسون موکول کرده بودند تا به مذاکرات محرمانه ای که با روحانی بر سر معاملهی زندانیان داشتند ضربه نخورَد. جیسون آزاد شد، سواره طیاره شد و رفت! این اما فقط یک مُشت تحریم تازه بود که از این مذاکرات مخفیانه و از معامله با اوباما در کاسهی روحانی ماند. مذاکرات مخفیانه ای که بنابر ادعای نشریهی امریکایی «نیویورکر» از اواخر ۲۰۱۴ با توافقی که میان مجید تخت روانچی و وندی شرمن، معاونین وزرای خارجه طرفین صورت گرفته بود، آغاز شد. هیأت امریکایی را در این مذاکرات مخفیانه «برت مکگورک» از مقامات ارشد وزارت خارجه هدایت میکرد، اگرچه نمایندگانی از FBI و CIA نیز حضور داشتند. براساس این گزارش، ریاست هیأت ایرانی را اما یکی از مقامات ارشد اطلاعاتی بر عهده داشت.
دیپلماسی پنهانکار رودَست خورد!
درست همان روزهایی که مقامات ارشد وزارت خارجه ادعا میکردند مذاکرات با امریکاییها تنها در چارچوب مذاکرات هسته ای و در راستای یافتن راه حلهایی برای پُر کردن پرانتزهای برجام است، مذاکرات سطح بالای مخفیانهی دیگری بین مقامات اطلاعاتی دولت روحانی و ایالات متحده در جریان بود. نشریه آمریکایی در ادامه از قول یک مقام ایرانی که اشارهای به نامش نشده به جزئیات بیشتری از این مذاکرات پرداخته و مینویسد: مذاکرات آنها سه بار، طی یک سال از نشستهای مخفیانه در آستانه شکست قرار گرفته است.
مقامات آمریکایی اما در گفتوگو با «نیویورکر» گفتند سرعت اقدامات کانال دیپلماتیک دوم، بعد از اعلام توافق هستهای در اواخر جولای (تیرماه) بیشتر شده است. نتیجهی این مذاکرات اما تبادل زندانیان بین دو طرف بود. با این همه آن طور که نیویورکر مینویسد تنها 14 تن از اتباع ایرانی در نتیجهی این توافق محرمانه از لیست تعقیب اینترپل خارج شدند، که کمتر از تعدادی بوده که ایرانیها درخواست کرده بودند. بدتر از همه اینکه در اثر این توافق مخفیانه و خروج جیسون رضاییان، تنها نگرانی دولت اوباما از اعمال تحریمهای تازه به بهانهی آزمایشات موشکی علیه ایران (بنابر ادعای رویترز)، مرتفع شده و به این ترتیب بلافاصله بعد از خروج آنان از ایران، اجرا شدند.
روحانی رودست خورد! مذاکرات مخفیانه ای که ترتیب داده بود نه تنها نتوانست به آنچه در ازای آزادسازی جیسون رضاییان و بقیه مطالبه کرده بود، برسد؛ بلکه با یک تحریم زیانبار دیگر مواجه شد. تحریمی که حتی اگر خیلی هم مهم نبود، اما توانست حیثیت برجام و دیپلماسی دولت را زیر سؤال ببرد، و مردم را به تبریکهای پُرشماری که روحانی برای فرجامِ برجام به زمین و زمان حواله میکرد، بدبین کند. به نظر میرسد آمریکاییها دستکم در این مذاکرات برخلاف مذاکرات هستهای، خیلی نقد، ما بهازای آنچه را از روحانی گرفته بودند، پرداختند؛ تحریمهای دیروز دستاورد آن بود! تحریمهایی که ثابت کرد نتیجه مذاکراتی که مخفیانه و دور از چشمان مردم انجام شود، بهتر از این نخواهد بود. تحریمهای دیروز ایالات متحده ثابت کرد: دیپلماسی با پنهانکاری پیش نمیرود!
امریکاییها رودست زدند، پنهانکاری روحانی کار دستش داد. او نه تنها نتوانست در قبال آزادسازی دوتابعیتیها بر اساس زد و بند مخفیانه ای که انجام داد، به آنچه مطالبه کرده بود برسد، بلکه با یک تحریم تازه مواجه شد که دستکم و بر اساس ادعای رویترز به خاطر حضور جیسون در ایران تا کنون به تعویق افتاده بود. تحریمی که نه تنها دهنکجی آشکار اوباما به مارش پیروزی روحانی بود، که بدجوری حیثیت برجام را پیش چشمان مردم شکست. با تحریم دیروز مردم نومید شدند، چه از موفقیت برجام؛ چه از دیپلماسی پنهانکارانهی روحانی!