اختلافات داخلی و عمو و عموزادگی دیر زمانی است موجب بروز اشتباهات راهبردی سعودیها در منطقه شده که هر روز حال این رژیم بیمار را وخیمتر میکند. این از هم گسیختگی حکومتی در شبه جزیره عربستان باعث شده تا این کشور با داشتن دلارهای نفتی در انزوای کامل قرار گیرد و حاکمانش را مجبور کرده تا برای خروج از انزوا، سرسپردگی صهیونیست و آمریکا را پیشه حکومتداری خود کنند.
*اهانت، چاشنی لفاظیهای جبیر
در همین راستا وزیر تازهکار سعودی که بهنظر میرسد اساس مناسبات و روابط دیپلماتیک را از آموزههای جدید وهابیت گرفته است؛ از هیات دیپلماسی ایران خواست ظرف مدت 48 ساعت خاک این کشور را ترک کنند.
عادلالجبیر که تحرکات اخیر را دستمایه ایجاد تنشی دیگر در منطقه قرار داده است، در سخنانی نابخردانه مدعی شد ایران از سران القاعده حفاظت کرده و از تروریسم حمایت میکند و حتی پا را فراتر گذاشته و جمهوری اسلامی را به قاچاق اسلحه برای تروریستها متهم میکند.
*بنیسعود در قهقرای سقوط
در همین زمینه پایگاه خبری«بیزنس اینسایدر» با اشاره به انزوای بینالمللی و روز افزون عربستان و گسترش نفوذ ایران در منطقه خاطرنشان کرد: « آلسعود از اینکه توجهات جهانی بهدلیل حمایت از داعش، به سویش متمرکز شده نفرت دارد و میخواهد کاری کند که شکلگیری مشکلات منطقه از ناحیه ایران بهنظر برسد.»
بیشک سیاستهای آلسعود به افراطیترین حد خود در طول چند دهه گذشته رسیده است.
پس از نشستن "ملک سلمان" بر تخت پادشاهی ریاض، سیاستهای آلسعود بهگونهای غیرقابل انتظار پوست انداخت و ماهیت حقیقی تفکرات سلفی- وهابی بر راهبرد دیپلماتیک و مواضع سیاسی عربستان حاکم شد. به طوریکه این سیاست آلسعود در قالب مداخله آشکار در امور داخلی کشورهای منطقه با هدف ناامنسازی محیط پیرامونی ایران بهوسیله حمایت همه جانبه از تروریست های داعش و مدیریت جنگهای نیابتی علیه محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران در راس اهداف منطقهای آلسعود با صحنهگردانی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس قرار گرفت.
*روابط تهی از سود و مملو از ضرر آلسعود با ایران
ریاض درحالی سناریویی قطع روابط خود با تهران را کلید زد که نگاهی گذرا به روابط چندسال اخیر، زیان همه جانبه آلسعود برای ایران را بهوضوح نشان میدهد. با فاکتور گرفتن تبعات خسارتمحور روابط عربستان با ایران از ابتدای پیروزی انقلاب، توطئههای سعودی در طی دو سال گذشته مهر تاییدی بر ماهیت ضدایرانی این رژیم بیابانی و عصرحجری میزند.
عناوین کوتاه زیر ماهیت ضد ایرانی بنیسعود را یادآور میشود.
*تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده
*مدیریت توطئه کاهش قیمت جهانی نفت
*مدیریت عامدانه فاجعه دردآور منا
*اتهامزنی پیوسته به ایران با عنوان مداخله در کشورهای منطقه
*سابقه دیپلمات کُشی در کارنامه آلسعود
در حالی عربستان به اتخاذ مواضع غیرمنطقی در ماجرای سفارتش در ایران پرداخت که یک گروه تروریستی- تکفیری به سرکردگی تروریست سعودی؛ "ماجدالماجد" در 19نوامبر سال2013 به سفارت جمهوری اسلامی ایران در منطقه بئرحسن بیروت حمله کردند. در جریان این حمله و وقوع دوانفجار پیدرپی، 23 نفر و از جمله حجتالاسلام و المسلمین "ابراهیم انصاری" رایزن فرهنگی ایران در لبنان بهشهادت رسیدند.
در ادامه نیز ماجدالماجد در بیمارستان بیروت بهگونهای مشکوک به هلاکت رسید و جسدش به مقامات سعودی تحویل داده شد. حال دولت آلسعود که آشکارا عملیات انتحاری داعشمحور عواملش، سفارت ایران را در لبنان مورد حمله قرار داد، دم از رعایت اخلاق دیپلماسی میزند.
با توجه به لیست بلندبالای اقدامات ضدایرانی و تروریسمماب خاندان سعودی درقبال جمهوری اسلامی ایران، تردیدی نیست که این قطع رابطه قبل از هرچیز به زیان دولت سعودی خواهد بود.
قطع رابطهای که پروژه خروج از انزوای سعودی را در مسیری اشتباه پیگیری میکند و دیپلماسی حکومتی که سلطه بر شبهجزیره عربستان و نفی آزادیبیان را میراث پدری خود میداند؛ قطعا به قضاوت افکار عمومی گذاشته خواهد شد.
بهنظر میرسد رژیم سعودی با اتخاذ این تصمیم قصد سرپوش گذاشتن بر جنایاتش را داشته و میخواهد با منحرف کردن اذهان عمومی، اقداماتش در راستای نقضآشکار حقوقبشر در عربستان و منطقه به فراموشی سپرده شود.