سیاست مقولهی پیچیدهای است. برخی آن را دنیای هزار رنگ مینامند و بعضی به راه رفتن بر لبهی تیغ تشبیهش میکنند. به خصوص اگر فرد سیاستمدار، منافع و امیال شخصی خود را ملاک عمل در این لبهی تیغ قرار دهد؛ آن وقت است که عجیب نخواهد بود اگر او امروز موضعی اتخاذ کند که 180 درجه با مواضع دیروزش در تناقض است.
اکبر هاشمی رفسنجانی چند سالی است که نوک پیکان حملات خود را به سمت شورای نگهبان قانون اساسی و سایر نهادهای انقلابی نشانه رفته است. وی با نظارت استصوابی شورای نگهبان سر ناسازگاری دارد، نظارتی که به تشخیص صلاحیت کاندیداها منجر شده و مانع از آن میشود که افراد فاقد تخصص و صلاحیت که حضرت امام در وصیتنامهی خود از آنها به «نااهلان و نامحرمان» تعبیر میکند؛ وارد نهادهای تصمیمگیری و اجرایی کشور شوند. او البته خود نیز زخم خورده از این شیوهی نظارت است، آنجا که برای انتخابات ریاست جمهوری سال 92، صلاحیتش برای کاندیداتوری احراز نشد. بماند که برخی ریشهی این رد صلاحیت را در ضعف و ناتوانی جسمی او میدانند و برخی دیگر در دخالت مستقیمش در شورش فتنهگون اشرافیت علیه جمهوریت نظام در سال 88.
وی چندی قبل در اظهاراتی عجیب و خارج از عرف با متهم کردن این شورا به مداخله در انتخابات گفته بود: "مردم ما در بدترین شرایطی که از طرف شورای نگهبان، دولت و نهادهای امنیتی برای جلوگیری از انتخابات درست تحت فشار زیاد بودند، متحول شدند و مردم این تحول را به وجود آوردند."منظور هاشمی، انتخاب حسن روحانی در انتخابات ۹۲ بود. این تنها یکی از بسیار حملات رفسنجانی و اعوانش به شورای نگهبان طی یکی دو سال اخیر است.
مجلس خبرگان رهبری نیز یکی دیگر از نهادهای انقلابی نظام اسلامی است که اخیرا توسط هاشمی رفسنجانی، تفسیر به رای شده است. وی روز یکشنبه 22 آذرماه در مصاحبه با یک خبرگزاری تندروی نزدیک به اصلاحطلبان، از لزوم نظارت مجلس خبرگان بر رهبری و نهادهای زیرمجموعهی آن گفت و این امر را یکی از وظایف مجلس خبرگان دانست. وی همچنین تلویحا از تمایل خود برای خارج شدن تایید صلاحیت کاندیداهای خبرگان از روند شورای نگهبان خبر داد.
این سخنان هاشمی رفسنجانی شاید به تنهایی صرفا اظهارنظر فردی باشد که برداشتی غیرمنطبق با قانون اساسی مصوب مردم ایران دارد. اما ماجرا آنجا جذابتر میشود که مواضع فعلی وی را در کنار سخنان و مواضع سه دهه پیش او بسنجیم، هنگامی که رفسنجانی در اوج قدرت بوده و در اغلب تصمیمگیریهای اصلی کشور نقش داشت، بنابراین دلیلی برای مخالفت با قانون اساسی و شورای نگهبان آن نمیدید.
نظر هاشمی رفسنجانی درخصوص نظارت استصوابی شورای نگهبان بر انتخابات خبرگان رهبری در دههی 60
مصاحبه با خبرنگاران داخلی 1 آذر 1361
«شرایطی که برای خبرگان لازم است، شورای نگهبان بررسی میکند و کسانی که ثبت نام کردهاند در شورای نگهبان مطرح میشوند، اگر آنها صالح شناخته شدند صلاحیتشان اعلام میشود و در نتیجه آنها مورد قبول هستند و مردم میتوانند به هرکدامشان که نظر داشتند رای بدهند.»
وظایف مجلس خبرگان از دیدگاه هاشمی رفسنجانی در دههی 60
مصاحبه با خبرنگاران داخلی 1 آذر 1361
«مجلس خبرگان فقط برای تعیین رهبر است، درصورتی که مردم فردی را برای رهبری تشخیص نداده باشند (...) مجلس خبرگان مسئولیتش آغاز خواهد شد. وظایف مجلس خبرگان همین قدر خواهد بود.»
مصاحبه با مجلهی شاهد 15 آذر 1361
«مجلس خبرگان کار چندانی ندارد. مجلسی است که اعضای انتخابی آن در محل کارشان، هرجا هستند مشغول میمانند و در سال ممکن است یک یا دوبار بیایند و جمع شوند (...) اینها فقط یک کار دارند و آن هم مربوط به انتخاب رهبر است. اگر خدای نکرده ما روزی نیاز به جانشین رهبر پیدا کنیم (...) آن روز این مجلس کارش جدی میشود و باید بیایند و بنشینند و رهبری را تعیین کنند.»
منبع: کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبهها، سال ۱۳۶۱» زیر نظر محسن هاشمی