تا زمان برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی تنها دو ماه دیگر باقیمانده است و در این فرصت گروههای مختلف سیاسی تلاش میکنند آرایش خود را جهت چگونگی حضور در این کارزار مشخص کنند. بهطور کلی در شرایط کنونی سه جریان اصلی موثر در عرصه انتخابات پیش رو فعال هستند. علاوه بر اصولگرایان و اصلاحطلبان، جریان منتسب به دولت یازدهم موسوم به اعتدالگرایان، از جمله گروههای تاثیرگذار در انتخابات آتی است که شکل ورود این جریان در انتخابات مجلس، قابل اهمیت است و یقینا در میزان موفقیتش نیز تاثیرگذار خواهد بود. با نگاهی به مواضع و رویکرد دولت در ماههای گذشته، میتوان، استراتژی و نوع چینش، اعتدالگرایان جهت ورود به انتخابات را تحلیل کرد:
انحراف افکار عمومی از عملکرد دولت بهویژه در عرصه اقتصادی
مهمترین استراتژی دولت یازدهم جهت پیروزی در انتخابات آینده، تلاش برای انحراف افکار عمومی از عملکرد واقعی دولت بهویژه در حوزه اقتصادی است. در واقع ناکارآمدی قوه مجریه در حوزههای مختلف بهویژه در زمینه اقتصادی به قدری جدی است که دولتیها به انحاء مختلف سعی میکنند، تمرکز افکار عمومی را از مسائل حول محور عملکرد دولت دور کنند. دولت به خوبی به این امر اگاه است که اگر قرار باشد معیار و ملاک انتخاب مردم در انتخابات پیشرو، عملکرد قوه مجریه باشد، دولت تفوقی نخواهد داشت و این مسئله رویگردانی مردم از آنها را به دنبال خواهد داشت.
برجام، دستاورد عظیم دولت است اما بدون پرداختن به واقعیت آن
اما یکی از مواردی که حامیان دولت تلاش زیادی میکنند تا آن را به عنوان محور و معیار انتخابات آینده مطرح کنند، مذاکرات هستهای با غرب و مسئله برجام است. رسانههای همراه دولت یازدهم، سعی میکنند با ارائه تصویری غیرواقعی و اغراقآمیز از مذاکرات هستهای و برجام، آن را به عنوان دستاورد بزرگ دولت عنوان کنند و فضای انتخاباتی را طوری طراحی کنند که معیار انتخاب مردم، برجام و نسبت افراد و گروههای سیاسی با آن باشد. این نوع رویکرد دولت، همچنین موجب میشود تا نگاهها از سمت عملکرد واقعی دولت در حوزههای دیگر به ویژه حوزه اقتصادی منحرف شود. نکته قابل توجه این است که همراهان دولت به خوبی به این مسئله توجه دارند که در بحث برجام نباید اجازه دهند واقعیت برجام و متن آن مورد توجه و بحث و بررسی قرار بگیرد، بلکه کلیت برجام و همان تصویری که آنها از آن ارائه میدهند باید محور و معیار قرار بگیرد و البته باید گفت که شبکه گسترده رسانهای حامی دولت، در این زمینه تا حد زیادی موفق عمل کرده است.
تخریب گسترده دولت نهم و دهم
از همان روزهای آغازین روی کار آمدن دولت آقای روحانی تا به امروز، یکی از استراتژیهای مهم و کلیدی آنها، تخریب شدید و گسترده دولتهای نهم و دهم بوده است. این مسئله که در مبارزات انتخاباتی سال 92، رئیس جمهور فعلی توانست به خوبی از آن استفاده کند، در انتخابات پیش رو نیز یکی از جدیترین برنامههای جریان اعتدال است. دولت با این اقدام، هم خود را از پاسخگویی اقدامات و عملکردش در پیشگاه افکار عمومی رها میکند و هم اینکه پا را از این هم فراتر میگذارد و خود را حتی طلبکار شرایط فعلی میداند.
ژست فراجناحی و جذب چهرههای دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب
اما علاوه بر آنچه گفته شد، در زمینه نوع آرایش انتخاباتی نیز، دولت یازدهم تلاش میکند، آرایش فضای انتخابات را به گونهای رقم بزند تا در نهایت، نتیجه انتخابات به نفعش رقم بخورد. از جمله این روشها، اتخاذ ژست فراجناحی توسط دولت و تلاش برای جذب چهرههای سیاسی از هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب است. این مسئله بهویژه با توجه به مبنای نظری دولت قابل توجه است؛ چرا که برای دولت، اصلاحطلب یا اصولگرا بودن افراد و گروهها، بهخودی خود اهمیتی ندارد و آنچه برای دولتیها مهم است اینکه چه فرد و گروهی بیشتر میتواند اهداف دولت را پیش ببرد و آنها با همین مبنا تلاش میکنند با افراد و گروههای مختلف ائتلاف کنند.
جذب چهرههایی که در حوزههای انتخابی خود امکان رای آوردن بیشتری دارند
اما یکی از روشهایی که به نظر میرسد دولت یازدهم جهت ورود به انتخابات آینده آن را مورد توجه قرار داده، سرمایهگذاری بر روی چهرههای مختلفی است که امکان رای آوردن آنها در حوزه انتخابیشان وجود دارد. این شیوه بهویژه در شهرستانها و حوزههای انتخاباتی کوچک بیشتر قابل عملیاتی شدن است. در واقع دولت، فارغ از سمت وسوی سیاسی افراد، چهرههایی را که احساس میکند احتمال رایآوری آنها بالا است و در آینده میتوانند در راستای اهداف سیاسی دولت در مجلس عمل کنند، شناسایی کرده و با سرمایهگذاری بر روی آنها و احتمالا قرار دادن برخی از امکانات دولتی در اختیارشان، آنها را به عنوان کاندیدای منتسب به دولت یازدهم معرفی میکند. این مسئله حتی موجبات نگرانی برخی از اصلاحطلبان را نیز به وجود آورده، تا جایی که یک روزنامه اصلاحطلب، چند روز قبل در این رابطه نوشت: «این روزها از شهرستانها خبر میرسد حامیان و منتسبین به دولت در حال طی مسیری جدا از سیاست ائتلاف با اصلاحطلبان هستند. در ماههای اخیر اخباری شنیده میشود مبنی بر اینکه از مقامات ارشد نهاد ریاستجمهوری، با پیگیری سیاست شناسایی نامزدهای احتمالی در شهرستانها، در حال تعیین کاندیداهای طیف دولت در مناطقی غیر از تهران هستند... اخبار منتشره مبنی بر این است که یکی از مقامات نهاد ریاستجمهوری، تلاش خود را به کار بسته تا تحت عنوان جریان دولت در شهرستانها کاندیداهای نزدیک را شناسایی کند و مورد حمایت قرار دهد. این خبر از جایی حساستر شد که در برخی شهرستانها کاندیداهای بالقوه، در نشستهای خود و در میان حامیانشان شروع به اعلام نامزدی با حمایت دولت کردند. همزمان با این روند استراتژی حامیان دولت در انتخابات حمایت از نامزدهایی اعلام میشود که برند خاص اصلاحطلبی ندارند. طیف کاندیداهایی که این روزها خود را در لیست انتخاباتی دولت معرفی میکنند، بیشتر از لحاظ مالی دارای پشتیبانی و منابع بسیار قوی هستند و همچنین در مورد فعالیتهای اقتصادی آنان نیز ابهامات بسیاری در افکار عمومی وجود دارد. همچنین از لحاظ سیاسی این طیف از کاندیداها در کارنامه خود هیچ نزدیکیای به اصلاحطلبان که پایگاه رای و حامیان دولت تدبیر و امید شناخته میشوند ندارند... مسئله اما آنجا مورد نگرانی خواهد بود که دولت حساسیتی نسبت به این موضوع نشان ندهد. حساسیت موضوع زمانی بیشتر میشود که اخباری در تصدیق حمایت برخی کانونهای حاضر در حامیان دولت از کاندیداهایی که خود را اعتدالگرا و مورد حمایت دولت معرفی میکنند، شنیده میشود.»
امتیازگیری از اصلاحطلبان
در رابطه با نوع مواجهه دولت با اصلاحطلبان، نکته قابل توجه این است که دولتیها تلاش میکنند اصلاحطلبان را ذیل خود تعریف کرده و در مواردی نیز آنها را تحقیر کنند. همراهان دولت یازدهم بر این باورند که اصلاحطلبان بدون حسن روحانی در سپهر سیاسی سالهای اخیر کشور، محلی از اعراب نداشته و به برکت دولت یازدهم است که حالا میتوانند به عمل سیاسی بپرازند؛ لذا نباید پای خود را از گلیمشان درازتر کنند. این نوع مواجهه دولت با اصلاحطلبان بهویژه بعد از نهایی شدن مذاکرات و تصویب برجام شدت گرفته و موجب شده تا دولت با دستی بالاتر از قبل با این جریان مواجهه کند. بر همین اساس، دولت تلاش میکند از اصلاحطلبان امتیارگیری کرده و با کنش سیاسی خاص در قبال آنها، پایگاه اجتماعی مربوط به این جریان را به سمت خود سوق دهد.
اختلافافکنی بین اصولگرایان
اما در رابطه با نوع برخورد دولتیها با اصولگرایان نیز گفتنی است که اعتدالگرایان به کارگیری برخی از چهرههای این جریان که به زعم آنها میتوانند در راستای اهداف آنها قابل استفاده باشند را نیز در دستور کار دارند. اما یکی از سیاستهای شبکه رسانهای دولت که در قبال اصولگرایان اتخاذ میکنند، تلاش برای اختلافافکنی بین گروهها و جریانهای مختلف اصولگرایی است. موضوعی که دولتیها معتقدند بر اساس آن میتوانند در انتخابات مانور بهتری بدهند. تاکید چندی قبل آیتالله موحدی کرمانی بر ماموریت یکی از اصلیترین رسانههای دولت که توسط معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اداره میشود، جهت اختلافافکنی بین اصولگرایان، نیز در همین راستا است.
سخن پایانی
آنچه مشخص است اینکه، دولت یازدهم تلاشهای زیادی میکند تا نتیجه انتخابات مجلس آینده را به نفع خودش رقم بزند و این موضوعی است که در مواضع و سخنان حسن روحانی نیز نمود دارد. در واقع دولتیها به خوبی میدانند که برای ادامه حیاتشان در عرصه سیاسی کشور به تاثیرگذاری پررنگ در انتخابات دو ماه بعد نیاز دارند و به همین جهت، در حال حاضر نیز تلاشهای زیادی در این راستا میکنند. عملکرد دو سال ونیم گذشته دولت در عرصههای مختلف بهویژه در حوزه اقتصادی، نقطه ضعف دولت محسوب میشود و بر همین اساس، اصلیترین تلاش دولت و رسانههای همراه آن، انحراف افکار عمومی از این مسئله و انتقال دعوای انتخابات بر سر مسائل دیگر خواهد بود.