شب گذشته 20 نماینده کنگره آمریکا در نامهای به جان کری وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کردند که قانون محدودیت روادید برای سفرکنندگان به ایران لازمالاجراست.
این نمایندگان از جان کری برای ارسال نامهای به همتای ایرانیش به شدت انتقاد کردند و نوشتند: «هیچ توجیهی برای در نظر گرفتن معافیت ویژه برای ایران» از قانون یاد شده وجود ندارد.
پیش از این جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در نامهای به ظریف اطمینان داد که دولت آمریکا از تمامی اختیارات خود استفاده میکند تا این قانون مانعی برای منافع اقتصادی ایران ایجاد نکند.
سید عباس عراقچی رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام درباره این نامه گفت: نامه کری به ظریف یک تعهد حقوقی به شمار میآید و در این نامه اطمینان داده شده است که دولت آمریکا قانون لغو روادید را به گونهای اجرا خواهد کرد که هیچ تاثیری بر اجرای موفق برجام نگذارد.
مسئولان وزارت امور خارجه این نکته را درنظر بگیرند که اگر دولت آمریکا واقعا تلاش میکند تا برجام با موفقیت اجرا شود چرا اصلا باید چنین قانونی به امضا برسد که بعدا مجبور باشد تعهد بدهد از تمامی اختیارات خود استفاده کند تا این قانون مانعی برای منافع اقتصادی ایران ایجاد نکند.
چرا باید قانونی به دست اوباما امضا شود که در نهایت کابینه وی تلاش کند تا راههایی برای دور زدن آن بیابد به طوریکه جان کری در نامه خود نوشته است: «... به علاوه برای دولت (آمریکا) راههایی وجود دارد؛ از جمله صدور ویزای تجاری ده ساله با چندبار اجازه ورود، تسریع صدور ویزای تجاری و اختیار توقف اجرای قانون.»
جدا از این نکات، نامه این 20 نماینده کنگره آمریکاست که روسای کمیتههای کلیدی نیز عضو آنها هستند. اگر به گفته آقای عراقچی نامه جان کری یک تعهد حقوقی به شمار میرود پس نامه 20 نماینده کنگره آمریکا با مسئولیتهای کلیدی و اختیارات قانونگذاری که میتوانند از وزیر خارجه آمریکا سوال کنند از بار حقوقی بیشتری برخوردار است.
در نتیجه میتوان گفت که نامه 20 نماینده کنگره آمریکا این تعهد حقوقی را از وی سلب میکند چراکه بار حقوقی این نامه بیش از نامه کری است.
این نامه نشان میدهد عزمی راسخ برای اجرای کامل قانون محدودیت ویزا در آمریکا وجود دارد که با یک نامه و ابراز اطمینان دادن از بین نمیرود. عزمی برای تحت تاثیر قرار دادن سفر تجار خارجی و عمدتا اروپایی به ایران؛ چراکه عمده شرکای تجاری ایران را در زمره 38 کشوری هستند که از قانون معافیت ویزای 90 روزه برای سفر به آمریکا برخوردارند.
به عبارت دیگر سرمایهگذاران و تجاری که حداقل یک بار طی چند ماه اخیر با هیئتهای تجاری دولتهای متبوع خود به ایران سفر کردهاند و با توجه به اینکه عمده روابط اقتصادی و تجاریشان با آمریکاست، حال میان سفر به ایران و ادامه روابط اقتصادی با آمریکا کدام را برمیگزینند؟
از طرفی، تصویب و اجرای این قانون، به صورت واضح یکی از بندهای متن برجام را نقض کرده است؛ زمانیکه دولت آمریکا تحریم جدیدی علیه ایران وضع میکند، مسئولان وزارت امور خارجه با استناد به اینکه تحریم جدید مخالف هیچ بندی از بندهای برجام نیست، تنها به عبارت «با روح توافق سازگار نیست» بسنده میکنند اما در این مورد، قانون محدودیتهای ویزای آمریکا حداقل نقض آشکار بند 29 برجام است.
در بند 29 برجام صراحتا آمده است: «اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو و همچنین ایالات متحده، منطبق با قوانین خود، از هرگونه سیاست با هدف خاص تأثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهداتشان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیتآمیز این برجام، خودداری خواهند کرد.»
حال این پرسش مطرح است، اگر نقض برجام از سوی ایران صورت گرفته بود یا ایران قانونی را تصویب کرده بود که تنها با روح توافق سازگار نبود، چه واکنشی از مقامات آمریکایی شاهد بودیم؟ آیا جناب کری با یک نامه از سوی آقای ظریف قانع میشد؟ آیا ما به انواع اتهامات متهم نمیشدیم؟