اظهارات احمدی‌نژاد گونه روحانی

به گزارشافکارخبر،از مزیت‌های تشکیل احزاب، آموزش و تربیت نیروهایی است که می‌تواند در آینده، نقش خود را در سیستم حاکمیت و دولت ایفا کند. نمایندگی مجلس، وزارت، ریاست جمهوری و … از جمله مسئولیت هایی است که با روی کار آمدن حزب، برعهده نیروهای آموزش‌دیده قرار می‌گیرد. از دیگر وظایف و رسالت احزاب، نقش آفرینی در انتخابات گوناگون است.

شاید بتوان گفت که مهمترین و اصلی‌ترین وظیفه احزاب، در هنگامه انتخابات باشد، به این دلیل که باید افرادی را برای حضور در انتخابات معرفی کنند. این وظیفه اکنون در جوامع غربی از سوی احزاب اجرا و پیاده می شود، اما همین جوامع غربی هم به همین خاطر، با چالش‌هایی روبرو شده‌اند که می‌توان آن را به عنوان یک نگاه تازه در روند تحزب گرایی قلمداد کرد.

آسیب شناسی رفتاری احزاب در مقاطع گوناگون کشور ما نشان می‌دهد که احزاب و تشکل‌های سیاسی، علاوه بر این که تاکنون نتوانستند اقبال مردمی را به خود جلب کنند، بلکه رفتارها و عملکرد برخی از آنها حتی باعثتنش‌ها و چالش‌های جدی برای نظام هم شد و همین رفتارهای احزاب باعثشد تا مردم نسبت به احزاب و تشکل‌ها نگاه مثبتی نداشته باشند.

در بسیاری از کشور احزاب مورد حمایت دولت‌ها قرار می‌گیرند و از لحاظ مالی، منابعی برای آنها در نظر گرفته می‌شود و افراد در آنها به صورت حرفه‌ای فعالیت می‌کنند و حزب به عنوان حرفه دوم به حساب نمی‌آید؛ اما در ایران به این صورت نیست، کار حزبی به صورت جدی انجام نمی‌شود و معمولا هیچ‌گونه حمایتی نیز از حزبها صورت نمی‌گیرد.

در ۱۰ سال گذشته در دو دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و دو سال فعالیت دولت جدید رفتارها و اظهارات کاملا متشابهی را نسبت به احزاب مشاهده کرده‌ایم، برخی‌ها معتقدند که احمدی‌نژاد و روحانی اعتقاد به کار حزبی ندارند و از همین رو این دو شخصیت، خود را از وابستگی به احزاب و جریان‌ها جدا کردند.

به اعتقاد بسیاری از سیاسیون، رویکرد رئیس دولتهای نهم و دهم باعثتعطیلی خانه احزاب شد و فعالیت حزبی در کشور را تقریبا به تعطیلی کشاند، زیرا در ابتدای انتخابات احمدی‌نژاد در طرف اصولگرایان قرار داشت اما پس از پیروزی در انتخابات از وابستگی به اصولگرایان سرباز زد، با این شرایط تکلیف اصلاح طلبان در آن مقطع هم مشخص است.

چندی پیش خانه‌ احزاب ایران پس از ۶ سال تعطیلی دوباره به چرخه فعالیت سیاسی بازگشت، با این حال برخی این بازگشایی را نمادین میدانند و براین باورند که احزاب در ایران، رسالت اصلی‌شان حفظ نشده است، طبق گفته برخی از علاقمندان به تحزب گرایی، در کشور ما شخصیت‌ها در هنگام تبلیغات با نزدیک کردن خود به افراد و احزاب رای مورد نیازشان را کسب می‌کنند ولی پس از آن خود را از گود احزاب خارج می‌کنند.

در بسیاری موارد پیروزی شخصیت‌ها در انتخابات به این علت است که از ظرفیت احزاب استفاده می‌کنند در مقابل برخی احزاب هم تاکید دارند که شخصیت‌های پیروز در انتخابات تا چند روز قبل از رای گیری از رای قابل قبولی برخوردار نبودند و حزب آنها بوده که منجر به پیروزی فلان شخصیت در انتخابات شده است.

**اظهارات احمدی‌نژاد گونه روحانی

بسیاری بر این باورند که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق در زمان انتخابات برای کسب رای، خود را به احزاب نزدیک کرد تا در انتخابات پیروز شود اما با پیروزی در انتخابات، خود را از وابستگی به هر حزب و جناحی مبرا دانست و آن را انکار کرد. وی خودش را مستقل از احزاب و گروه‌ها خواند و هرگونه نسبت سببی و نسبی با اصولگرایان را انکار کرد.

بر پایه همین باور، حسن روحانی رئیس دولت یازدهم هم پیروزی خود را مدیون اصلاح‌طلبان است و لذا نباید بگوید که وامدار هیچ حزبی نیست زیرا وی در ابتدای شروع تبلیغات برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با نزدیکی به برخی جریانها و افراد از رای قابل توجهی از آن جریان برخوردار شد.


در همین راستا جواد آرین منش فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه احزاب نیازمند حمایت دولت‌ها و حاکمیت هستند به باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: پس از اعلام انحلال حزب جمهوری اسلامی هیچگاه احزاب در کشور ما مورد حمایت دولت‌ها واقع نشدند و حتی برخی از رؤسای جمهور مانند احمدی نژاد، یکی از افتخاراتش این بود که به هیچ حزبی وابسته نیست و این را بعنوان یک ارزش معرفی می‌کرد که نشان دهنده عدم حمایت دولت وقت از احزاب است.

علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در رابطه با فعالیت احزاب و این اظهار نظر هر کسی که رئیس جمهور می‌شود، که می‌گوید من وامدار هیچ حزبی نیستم، تصریح می کند: اینکه در کشور، تشکیلات وجود داشته باشد خیلی کار خوبی است و اصولا ساماندهی امر اداره کشور در حکومت​های دموکراسی، با تشکیلات، امکان​پذیر است. البته خیلی هم در این زمینه در داخل کشور مشکل داریم زیرا یک تلقی در بعضی از رجال کشور وجود دارد که اگر بگویند ما به هیچ حزبی وابستگی نداریم به این معنی است که خیلی آدم خوبی هستند. تا وقتی چنین نگاهی هست، همه احساس می​کنند اگر فاصله‌​ای با تشکیلات بگیرند، مثبت است.

وی در ادامه افزود: الان می​بینید هر کسی که رئیس​ جمهور می​‌شود می​گوید من وامدار هیچ حزبی نیستم و منظورش از طرح این موضوع این است که من خیلی خوب هستم که وامدار نیستم. خب چنین تلقی‌​ای، تسری پیدا می​کند و هر کسی که می​خواهد در مسائل سیاسی نظری بدهد می​گوید من مستقل هستم. یک سابقه تاریخی هم در ایران نسبت به فعالیت احزاب وجود دارد و وقتی اینها در کنار هم قرار می​گیرند عملا مساله تشکیلات و راه​اندازی آن با مشکل مواجه می​شود. اما باید بدانیم که کشور ما در دراز مدت به نهادهای مدنی منظم نیاز دارد که از درون آنها هم کادر تربیت شود و هم تئوری​ پردازی صورت گیرد. اینکه هر کسی سر کار می​آید فقط به آشناهای خودش توجه کند، شیوه یک حکومت ایده ​آل نیست. اگر حزب وجود داشته باشد افراد مجبورند ساختار درون حزبی را قبول کنند و شورای مرکزی حزب، فرد منتخب را پاسخگو می​‌کند و از او می پرسد چرا فلان مسلک سیاسی یا اقتصادی را دنبال می​کند. ولی اینکه همه جریان​ها بتوانند در یک قالب قرار بگیرند ممکن است عملی نباشد.

شاید بتوان گفت اظهارنظر و رفتار روحانی در خصوص احزاب، احمدینژاد گونه شده است، این در حالیست که نباید مسئولان و خصوصا روسای جمهوری که روی کار میآیند تعلق خود را به احزاب انکار کنند و خود را وابسته به هیچ حزب و گروهی ندانند، چرا که این گونه رفتارها عملکرد احزاب را تحت الشعاع قرار میدهد و باعث میشود فعالیت حزبی در سیستم مدیریتی کشور کمرنگ تر شود.