به گزارش افکارنیوز، در دوران دولت دکتر محمد مصدق، مطبوعات از آزادی نسبی برخوردار بودند و مطالب خود را هر چند حاوی توهین به شخص نخست‌وزیر بود، منتشر می‌کردند. در این دوران مطبوعات سه دسته بود: ۱ مطبوعات طرفدار دولت مصدق ۲ مطبوعات مخالف ۳ مطبوعات خنثی

در جریان مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت و دوره نخست وزیری مصدق، هر یک از طرفین به نحو چشمگیری از مطبوعات و نشریات برای حمله به طرف مقابل استفاده می‌کردند. در این میان برخی مطبوعات طرفدار دربار، بنابر اسنادی که اخیرا از طبقه‌بندی آرشیو آمریکا و انگلستان آزاد شده، رسما از سازمان سیا برای چاپ مطالب دروغ و کاریکاتورهای ضد شخص مصدق مبالغی دریافت می‌کردند. هدف از انتشار این مطالب کذب، القای ضد ‌دین بودن از یک‌طرف و نوکر شوروی بودن شخص مصدق از طرف دیگر بود. برای نمونه به چند مورد اشاره خواهد شد.

کاریکاتور



روزنامه آسیا در زمره نشریاتی بود که علیه مصدق مطلب می‌نوشت و طرفدار دربار و نظامیان بود. این روزنامه در صفحه اول خود به تاریخ بیست و پنجم مرداد ۱۳۳۲ نوشت: «به مصدق‌السلطنه بگویید آخر، وقاحت و بی‌شرمی هم حدی دارد» و در همان صفحه نوشت: «برای اولین بار پرده از اسرار کودتای قریب‌الوقوع حزب توده برمی‌داریم… توده‌ای‌ها قصد دارند از جوادیه و ایستگاه راه‌آهن یک کودتای روسی را شروع کنند… چرا توده‌ای‌ها ناگهان اخباری درباره کودتای دربار منتشر کردند؟ … توده‌ای‌ها می‌خواهند با منحرف کردن فکر دولت به طرف کودتای جعلی، خود دست به کودتا بزنند….»

همین روزنامه روز چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در صفحه اول خود نوشت: «فرمان نخست‌وزیری مصدق به امضای شاه است یا استالین؟» یا در یک تیتر جعلی دیگر به تاریخ بیست و نهم مرداد ۱۳۳۲ نوشت: «‌۵۰ هزار تومان به دو گروهبان ارتش داده شده بود که زاهدی را ترور کنند.» در این میان پتوی دکتر مصدق هم دستمایه طنز روزنامه قرار گرفته بود و در مطلبی در همین باره نوشت که: «مردم بعد از غارت خانه دکتر مصدق فریاد می‌زدند، مصدق موش گرفته، پتوش آتیش گرفته.»

از طرفی روزنامه‌های طرفدار حزب توده هم بودند که مصدق را به دلیل رابطه با آمریکا، نوکر امپریالیسم خطاب می‌کردند و عملا و ناخودآگاه خود را در مسیر طرح و نقشه‌های انگلستان و بریتانیا قرار دادند. مطبوعات آنها نیز با چاپ مطالب کذب و کاریکاتورهای ضد مصدق، او را تحت فشار قرار می‌دادند. در واقع مصدق هدف آماج دو جریان مخالف یکدیگر قرار گرفته بود. از طرفی جناح دربار و عناصر دست راستی او را متهم به همکاری با توده‌ای‌ها و حکومت شوروی می‌کردند و از طرف دیگر، چپی‌ها و توده‌ای‌ها او را نوکر امپریالیسم می‌دانستند.

در این بین روزنامه شهباز که طرفدار گفتمان حزب توده بود در روزهای منتهی به کودتا مطالب جالبی منتشر کرد که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌شود.

روز بیست و ششم مرداد ۱۳۳۲ شهباز تیتر زد: «پسر خائن رضاخان فرار کرد… برای تعیین تکلیف دربار باید مجلس موسسان فورا دعوت گردد… شاه خائن از بیم و نفرت ملت بیدار ایران به دامن اربابان خود گریخت.»

همین روزنامه تاریخ بیست و هفتم مرداد نوشت: «مرده باد تخت و تاج زنده‌باد جمهوری… کمیته مرکزی حزب توده ایران برچیده شدن بساط سلطنت، اعلام جمهوریت و تامین آزادی‌های دموکراتیک و انهدام پایگاه‌های امپریالیستی را شرط لازم برای تحصیل پیروزی‌های آینده می‌داند… ملت ایران خواستار صمیمانه‌ترین روابط با اتحاد جماهیر شوروی است… ملت استقلال‌دوست ایران خواستار قطع مداخلات موذیانه امپریالیست‌های آمریکایی و انگلیسی است.»

روزنامههای فکاهی توفیق و چلنگر هم که در جبهه حزب توده قرار داشتند، با چاپ کاریکاتور و مطالب طنز به مصدق حمله میکردند.