به گزارشافکارنیوز،در این دیدار سعید اصغریان نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، علی بیانی نماینده دفتر تحکیم وحدت، احسان چنارانی نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی، سیدمحسن میرحاجی نماینده بسیج دانشجویی، علیرضا کریمی نماینده اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل و وحید غریبی نماینده گروههای جهادی دیدگاههای تشکل خود را درباره مسائل مختلف دانشجویی، دانشگاهها، علمی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بیان کردند.
نکات مهم سخنان نمایندگان تشکلهای دانشجویی:
- لزوم بازبینی عمیق مواد درسی رشته های علوم انسانی
- دقت در گره نزدن مسائل اقتصادی به مذاکرات
- ضرورت تحرک بیشتر دستگاه دیپلماسی در مسائل منطقه
- انتقاد از رویکرد فرهنگی برخی مسئولان و غفلت از مسائل اصلی و ارزشی
- لزوم برنامه ریزی عملی مسئولان برای اجرایی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی
- ابراز نگرانی ازحضور احتمالی برخی عوامل فتنه در بعضی مسئولیتها از جمله در دانشگاهها
- توجه بیشتر به جوانان در واگذاری مسئولیتها
- قاطعیت قضایی در مبارزه با مفاسد اقتصادی، رسیدگی به جرائم فعالان فتنه و برخورد با سوءاستفاده های برخی آقازاده ها
- افزایش ارتباطات ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه با جوانان و نیازهای جوانان
- مقابله صحیح با ترویج پدیده هایی نظیر اشرافیگری
- برنامه ریزی برای استمرار پیشرفتهای تحسین برانگیز علمی
- انتقاد از پررنگ شدن مجدد سیاستهای اقتصاد لیبرالی و کم توجهی به بخش تعاون
- ضرورت توجه کامل به مسائل معیشتی مردم
- توجه به تربیت صحیح سیاسی، اسلامی و انقلابی در دانشگاهها
- ضرورت توجه و دقت کامل تیم هسته ای ایران به ترفندهای پیچیده غرب برای محدود کردن توانایی های هسته ای ایران
- برخورد جدی با سران فتنه به عنوان عاملان اصلی خسارات جبران ناپذیر فتنه ۸۸
- اظهار تأسف از بی توجهی سران قوا و مسئولان دستگاههای فرهنگی به حضور در اجتماعات دانشجویی
- بی ثمر بودن سیاست اعتماد سازی به علت خصومت عمیق مستکبران با انقلاب اسلامی
- ضرورت تحرک جدی دولت برای فعال سازی ظرفیتهای اقتصادی داخلی
- تشکر از تلاشهای دولت بویژه در بخش بهداشت و درمان و ضرورت بررسی میزان تحقق شعارها و اهداف اعلام شده در یکسال گذشته
- هوشیاری در مقابل جریان خزنده غربزده در برخی مطبوعات برای تطهیر چهره امریکا و جبهه ی استکبار
- ضرورت تبدیل شدن طرحها و فعالیتهای جهادی به یک مدل مدیریتی
در ادامه مشروح اظهارات نمایندگان تشکل های دانشجویی کشور را می خوانید:
امربه معروف و نهی از منکر مورد غفلت واقع شده است
سید محسن میرحاجی نماینده بسیج دانشجویی در این دیدار تأکید کرد: امربه معروف و نهی از منکر که از رکنهای اساسی اسلام و قانون اساسی است مورد غفلت واقع شده است.
خبرگزاری فارس: امربه معروف و نهی از منکر مورد غفلت واقع شده است
متن کامل سخنان وی به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
گفته اند که باید متنی که نزد شما قرائت می کنم مقدمه داشته باشد. چند روزی هست که ذهنم درگیر این ماجراست. قصه ام اما به قصه موسی و شبان بی شباهت نیست. دلم می خواست بی هیچ آداب و ترتیبی اینجا بنشینم و پژاوک درد و دلم را در حسینیه امام خمینی(ره) از دیوارهایش بشنوم و آرام شوم که سایه بالاسرم، آرامه درد و دلهایم خواهد بود. بدین جهت مقدمه نوشتن برای متنم را عبثمی پندارم. اما حقیقت این است که هرچه با خودم کلنجار می روم می بینم که مقدمه سالهاست که نوشته شده است. مقدمه همانی بود که بهمن ۵۷ با مبارزات پدران و مادرمان رقم خورد. مقدمه دم مسیحایی روح خدا بود که کالبد زمان را جانی
دوباره بخشید. و من بر سر خوان نعمت همین مقدمه ای نشسته ام که قرار است نقطه آغازی باشد برای رساندن من و همه بشریت به موخره موعود.
حال ما فرزندان شما، علمدار انقلاب کبیر اسلامی اینجا جمع شده ایم که طی طریقی از مقدمه نصرت الهی به موخره موعود را از محضر مبارکتان به سوال بنشینیم و بشنویم که راهبر فرزانه مان کدامین مسیر را بر ما می پسندند. زیاده بر ما می بخشید که در میانه کلام به بیان برخی دغدغه های خویش نیز پرداخته ایم.
پس با اجازه از محضر مبارکتان:
امسال در حالی با رهبر و مقتدایمان دیدار می کنیم که امت اسلامی زخم های بی شماری را بر پیکره خود تحمل می کند. مشتهای گره کرده امت بیدار شده با اسلام، که چند سال است بیداری اسلامی را رقم زده، مغضوب مستکبران واقع شده و با توطئه و اقدامات ایذایی سعی در به حاشیه بردن بیداری اسلامی ملت مستضعف و مسلمان نموده اند، انقلاب ناتمام مسلمانان مصر را ژنرال های نامبارک به حاشیه بردند، عراق و سوریه را تکفیریها و غزه را گرگ های انسان نمای صهیونیست، به خاک و خون کشیده اند.
اما همچنان بر عهد ازلیمان با بت شکن انقلاب حضرت امام روح الله الموسوی الخمینی ایستاده ایم و فلسطین را مسئله اصلی و پاره تن امت اسلامی می دانیم و یکی از علل دست و پا زدن های دولت های غربی در عراق، بحرین، سوریه، مصر، لیبی… برای به حاشیه بردن موضوع غزه و فلسطین است.
آنچه امروز مایه تاسف وعلت تداوم کشتار وحشیانه ملت مظلوم فلسطین می باشد، سکوت سران کشورهای اسلامی است که سال ها است روزه سکوت گرفته اند و غزه را تنها گذاشته اند.
مساله نسبت ایران و استکبار جهانی در این روزها تبدیل به یکی از مسائل اصلی کشور و جنبش دانشجویی گشته است.
عده ای می گویند باید برای غرب و افکار عمومی دنیا اعتمادسازی کرد و فضای بدی که در دنیا علیه ایران به راه افتاده را با اعتمادسازی شکست.
ما از دو منظر این نوع نگاه را مردود می دانیم:
۱. اولا در مورد ملت ها: بین افکار عمومی دنیا و ملت ها با فضای رسانه ای که به دست امپراطوری های قدرت اداره می شود تفاوت است و این که تنها نتایج نظرسنجی ها و رسانه های غربی که می گویند ایران هراسی عظیمی در بین ملت ها به راه افتاده را پذیرفته و به آن استناد کنیم مقبول نیست و چیزی که در بین ملت ها هست متفاوت از این آمار می باشد، حضور روسای جمهور ایران در کشورهای مختلف و استقبال های مردمی از آن ها و هم چنین موج عظیم بیداری اسلامی خود به تنهایی نقض کننده این استدلال می باشد. شرایط دردناک این روزهای مردم مظلوم غزه نیز خود گواهی مستدل و مستحکم بر تفاوت ملت ها و دولت هاست، جایی
که به عکس ملت ها که در اعتراض به فجایع رژیم صهیونیستی به خیابان ها آمده و اعتراض می کنند، دولت ها یا واکنشی نشان نداده یا بدتر از آن گروه های مقاومت را محکوم می نمایند!
۲. ثانیا در مورد دولت ها: بر طبق آیات قرآن کریم که خداوند متعال می فرمایند «ولن ترضی عنک الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم» یا در جای دیگر می فرمایند «ولا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعوا» این آیات ما را مطمئن می سازد که غرب و استکبار جهانی به هیچ چیز کمتر از نابودی جمهوری اسلامی راضی نیست فلذا تلاش به امید جلب اعتماد آنها نیز، توسط فرزندان انقلاب اسلامی، تلاشی بی ثمر خواهد بود؛ حال به صورت ناخودآگاه این سوال پیش می آید که با این وصف و با این اطمینان قرآنی که به عدم موفقیت اعتمادسازی داریم، تا چه زمانی باید اعتمادسازی را ادامه دهیم؟
پس از انعقاد توافق نامه ژنو، انتظار می رفت کاهش فعالیت های غنی سازی به گونه ای مدیریت شود که از فرصت بوجود آمده در جهت مقدمه سازی برای گامهای بلند بعدی استفاده شود، لیکن طی ماه های اخیر هیچ گونه راهبرد هوشمندانه ای در جهت استفاده از منابع و فرصت به دست آمده به صنایع ابلاغ نگردیده است و توجه جدی به برنامه های شناسایی و رفع گلوگاه های صنعت، مشاهده نمی شود. برنامه ریزی و تلاش در این حوزه بدون در بر داشتن هیچ گونه تضادی با توافق نامه ژنو کشور را قادر می سازد از زمان و سرمایه های موجود به نحو مطلوب استفاده نماید و مقدمات جهش های بعدی را فراهم آورد.
از مصادیق اموری که می توان در حال حاضر به آن همت گماشت ولی مورد غفلت واقع شده است، تعریف پروژههای پژوهشی و یا ساخت در محیط دانشگاه ها در حوزه غنی سازی است که مورد غفلت واقع شده است.
در همین عنوان سوالات دیگری مطرح است من جمله این که چرا هدف گذاری کشور در خصوص تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هسته ای مورد تمسخر مسئولین ذی ربط قرار می گیرد و در عوض تولید حدود ۲ هزار مگاوات در دستور کار قرار گرفته است؟ یا چرا شواهدی دال بر مقدمه سازی برای تحقیقاتی شدن مجتمع فردو مشاهده می شود؟
آیا این ها از دست دادن فرصت ها نیست؟
امروز در فضای کشور(اعم از رسانه ها، صحبت های مسئولین و حتی در بین خود دانشجویان) صحبت از نسبت تحلیل و عمل دانشجویان با تحلیل و عمل رهبری شنیده می شود. عده ای بیان می کنند که اگر در مساله ای رهبری مخالفت یا موافقت خود را اعلام نکردند، دانشجویان نیز حق مخالفت ندارند و نباید جلوتر از رهبر جامعه حرکت کنند، عده ای دیگر نیز اعتقاد دارند که باید در مسائل مختلف خط شکن بود و مسیر را برای دستیابی به آرمان های انقلاب باز نمود.
اعتقاد ما در مجموعه بسیج دانشجویی این است که دانشجو باید شرایط را بسنجد، آرمان های انقلاب را که در کلام امام عزیز و رهبر فرزانه متبلور شده است در نظر داشته باشد و سپس تحلیل و بر مبنای آن تحلیل عمل نماید ولو در کلام صریح رهبری مویدی بر عملش نبوده باشد و چنان چه در تحلیل یا عمل خود دچار اشتباه شده بود، از پیشگاه مردم عزیز ایران و رهبر بزرگش عذرخواهی نماید.
حال سوال ما این است که مدل صحیح چیست و در عرصه عمل چه باید بکنیم؟
از طرفی دیگر نیز عده ای در تلاشند تا با منتسب کردن اتفاقات مختلف به رهبر انقلاب و با این گزاره که این کار نظر رهبر انقلاب بوده است، دانشجویان را از اظهار نظر در رابطه با آن مساله برحذر دارند؛ این اتفاق این سوال را در ذهن ما به وجود آورد چه اقداماتی نظر رهبر انقلاب است و چه اقداماتی نیست و اساسا چه معیاری برای تشخیص این امر وجود دارد؟
و اما این روزهای دانشگاه
درباره این روزهای وزارت علوم مسائلی ما را به عنوان بخشی از جریان دانشجویی کشور نگران کرده است که لازم دانستیم اهم آن ها را با شما در میان بگذاریم و هشدار بدهیم چنان چه این مشکلات برطرف نگردد، در چندسال آینده مشکلات ویژه ای گریبان دانشگاه ها خواهد شد:
۱) متاسفانه امروز شاهد هستیم که نیروهایی در صحنه تصمیم گیری و تصمیم سازی دانشگاه و وزارت علوم به کار گرفته می شوند که در فتنه ۸۸ نقش اساسی داشته اند، فتنه ای که حقیقتا ظلم بزرگی بر ملت ایران بود و موجب خدشه دار شدن چهره بین المللی نظام اسلامی گشت و خسارت های مادی و معنوی جبران ناپذیری را بر کشور تحمیل کرد و همچنان بر خلاف خواسته حقه ملت ایران، سران این فتنه عظیم هنوز به اشد مجازات نرسیده اند.
۲) امروز مسائل مختلف و حاشیه ای در سطح دانشگاه ها مطرح می شود که طرح این مباحثباعثمی شود، ذهن دانشگاهیان اعم از اساتید و دانشجویان از رسالت اصلی دانشگاه که همان تلاش برای رشد علمی کشور است دور بماند؛ انتخاب رئوسای دانشگاه ها با مدل های غیر قانونی، اعزام تیم های حاشیه ساز سه نفره و بازگرداندن دانشجویانی که با دلایل موجه و قانونی اخراج گشته اندو… از این دست مسائل حاشیه ای هستند که تحلیل ما دانشجویان بر این است که این اقدامات موجب خواهد شد که دانشگاه ها به باشگاهی برای احزاب سیاسی تبدیل گردد، اما لازم به ذکر است که در همین حسینه امام خمینی در محضر رهبرمان متعهد می
شویم که هرگز نخواهیم گذاشت که دوران سیاه دوم خرداد بار دیگر در دانشگاه های کشور تکرار گردد.
۳) اما مساله ای که شاید از دو مساله قبل نیز مهم تر می باشد، وزارت علومی است که با اهتمام مشغول به انجام یک خطای راهبردی است، مساله واگذاری برخی اختیارات برخلاف قانون و منطق است.
ما نیز اعتقاد داریم که باید حاکمیت و دولت به سمت سبک تر شدن کارهایشان و واگذاری کارها به مردم پیش بروند، اما این بدین معنا نیست که شان اصلی خود که تصمیم گیری و نظارت هست را نیز واگذار نمایند و یا کارها را به عده ای خاص واگذار نمایند، چرا که اگر این اتفاق بیفتد دچار فساد و بی عدالتی گسترده خواهیم گشت.
به طور مثال کم اثر کردن آزمون سراسری در مقاطع تحصیلات تکمیلی و واگذاری اختیار به گروه های آموزشی، حذف هیات مرکزی جذب و گزینش سلیقه ای اعضای هیئت علمی از مواردی است که بروز بی عدالتی در عرصه آموزش عالی و کاهش رشد علمی کشور را در پی خواهد شد.
و اما در باب فرهنگ
یکی از دغدغه های ویژه انقلاب در برهه کنونی مساله فرهنگ می باشد و بخش مهمی از فرهنگ ناظر به فرهنگ عمومی و باور به فرهنگ اسلامی است.
امروز شاهدیم از طرفی عده ای سعی می کنند با تنزل دادن شاخص ها و حداقلی کردن آن ها فضای بی بندوباری در عرصه های مختلف فرهنگی را به وجود بیاورند و در مقابل نیز عده ای به اشتباه و با ارائه شاخص های نه چندان درست سعی در سیاه جلوه دادن اوضاع فرهنگ عمومی کشور می نمایند و تفاوت هایی را که به برکت انقلاب اسلامی در فضای فرهنگ عمومی ناشی شده است را نادیده می گیرند.
حال سوال ما این است شاخص های ارتقا یا تنزل سطح فرهنگ عمومی در کشور چیست و چه مصداق هایی دارد و نقش جنبش دانشجویی در ارتقای این شاخص ها چگونه خواهد بود؟
از طرفی دیگر نگرانی ما رفت و آمد دولت ها است که باعثایجاد حرکت سینوسی در مقوله فرهنگ می باشد. و تاسف بیشتر این است که هم اکنون این حرکت سینوسی باعثشکل گیری یک شبه رجعت به دوران اصلاحات و عدم باور متولیان به فرهنگ اصیل اسلامی و انقلابی است، که این مسئله در عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مصادیقی همچون صدور مجوز ها و رفع توقیف برای آثاری که در تناقض آشکار با مبانی انقلاب اسلامی می باشد، نمایان است.
در تاریخ دولت های جمهوری اسلامی، شاهد آن بودیم که دولت های مختلف گفتمان های مختلف را مطرح نموده و سعی در گسترده کردن آن گفتمان دارند، اما مرور گذشته نشان می دهد که دولت ها در جامه عمل پوشاندن به گفتمان مطلوب خود به طور کامل موفق نبوده اند و یا دچار اشتباه شده اند و توجه بیش از حد به یک سو، آن ها را از ابعاد دیگر غافل ساخته است.
از سوی دیگر گاه این گفتمان ها باعثتخریب دول گذشته شده یا یک بی ثباتی را در نظام سیاست گذاری کشور به همراه داشته است.
سوال ما از رهبر عزیز انقلاب این است که حلقه اصلی مفقوده دولت ها چه بوده و چه چیزی باعثبه ثمر ننشستن کامل دغدغه هایشان گشته؟ مساله از گفتمان بوده یا مساله از عملکرد دولت ها؟
و ما نسل سومی ها که شما ماموریت جامعه سازی را به عهده ما گذاشتید چه گفتمانی را باید علم داری کنیم؟
در همین جا لازم به ذکر است که بسیج دانشجویی دانشگاه های سراسر کشور، نسبت خود را با دولت ها نه عداوت و نه اخوت تعریف می کند، بلکه همواره شاخصه ها و آرمان های مقدس انقلاب اسلامی را به عنوان سنگ محک خود در ارزیابی دولت ها قرار داده است.
بسیج دانشجویی در همه شرایط، آمادگی کامل برای همراهی و کمک به تمامی دولت های جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده است و از همین رو، در شرایط فعلی مهمترین مسئله را در پیگیری و مطالبه تخصصی موضوعاتی می داند که موجب شکوفایی هرچه بیشتر نظام مقدس اسلامی می گردد. مطالبه و پیگیری تخصصی اقتصاد بدون نفت، اقتصاد مقاومتی، کشاورزی بومی، توسعه منطقه ای نمونه ای از این پیگیری ها می باشد.
و اما دغدغه آخر
متاسفانه امر به معروف و نهی از منکر که از رکن های اساسی دین اسلام و قانون اساسی می باشد مورد غفلت واقع شده است. یک مساله مهم در این حوزه امر به معروف و نهی از منکر مسئولین و کارگزاران است. متاسفانه امروز شاهد آن هستیم که مسئولین و کارگزاران سعی می کنند به مردم نزدیک نشوند چه برسد به این که در مظان امر به معروف و نهی از منکر مردم قرار گیرند و متاسفانه این آفت تلاش برای عدم هم نشینی و هم صحبتی با مردم آن قدر گسترده شده است که برخلاف تاکیدات چندین باره حضرتعالی مسئولین سه قوه، وزرای محترم، برخی فرماندهان نیروهای مسلح، مسئولین صدا وسیما و غیره حتی حاضر به حضور در جمع
های دانشجویی نیز نیستند!
وقتم تمام است، عرضم بسیار! قصه سخنان من به موخره رسیده است اما هنوز موخره مقدمه ای که بار گران اش را ۳۶ سال است که بر دوش میکشیم فرا نرسیده است. موخره ای که خود یک آغاز است و قدم گزاردن در مسیری است که بشریت را به اوج قله های انسانی و رحمانی خواهد رسانید. و من هنوز در آرزوی شبانی خویش به سر می برم.»
تحزب اسلامی مرتفع کننده بداخلاقی ها و تسویهحسابهای سیاسی است / انتقاد از مصونیت قضایی آقازادهها
علی بیانی دبیر دفتر تحکیم وحدت هم در این دیدار به بیان آخرین مواضع این اتحادیه دانشجویی درباره فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور پرداخت.
وی در سخنان خود با اشاره به سخنان امام(ره) درخصوص نابودی رژیم صهیونیستی گفت که اسرائیل باید از بین برود و هیچ حالت دیگری برای ما متصور نیست. برای ما که خود را سرباز جبهه جهانی اسلام میدانیم مسیر افراشتن پرچم لا اله الله بر قلل رفیع کرامت انسانی از جایی جز بیتالمقدس نمیگذرد.
خبرگزاری فارس: تحزب اسلامی مرتفع کننده بداخلاقی ها و تسویهحسابهای سیاسی است / انتقاد از مصونیت قضایی آقازادهها
متن کامل سخنان علی بیانی به شرح ذیل است:
آقاجان سلام علیکم. بنده مأمور ابلاغ سلام گرم، صادقانه و مخلصانه دانشجویان انجمنهای اسلامی دانشگاههای سراسر کشور(دفتر تحکیم وحدت) به شما هستم انشاءالله که پذیرا باشید و اما بعد انقلابی به وسعت تاریخ در سرزمینی به اندازه دلهای آزادگان جهان رخ داده است.
انقلابی از پس انقلابها و از پیش یک انقلاب. سلف انقلابی که قرار است دلها و دنیا را فتح کند و حلاوت اسلام ناب را به بشریت بچشاند لذا مقدمهای نیاز دارد تا راه را هموار سازد. راه را همواره و دلها را آمده کند. همه چیز در قطع کوچکتری در حال رخ دادن است. نائبی سکان به دست، انقلاب را به انقلاب موعد میرساند، که یأمن من رکبها و یغرغ من ترکها.
و استکبار همان شیطان نشسته در کمین کشتی انقلاب، غافل از اینکه کشتی و کشتیبان را قاعده لطف در بر گرفته است.
کشتی به پیش میرود و شرایط سختتر میشود و استکبار گاه به اسم دموکراسی و حقوق بشر نمود پیدا میکند. گاه طبل کفر را مینوازد و گاه زیر پرچم تکفیر سینه میزند، گاه در لباس شیعه قمه بر سر خود و دین میکوبد و گاه در لباس سنی برادر میکشد.
هم او که سالهاست به جان میراثمسلمانان دنیا افتاده و پاره تن اسلام را جدا میخواهد، و چهره کریه خود را سالهاست در فلسطین به بشریت نمایانده است. نه امروز در اثر فجایع غزه که سالهاست، اصل، برای ما اجرای فرمان امام خمینی است که فرمود: اسرائیل باید از بین برود.
اسرائیل باید از بین برود و هیچ حالت دیگری برای ما متصور نیست. برای ما که خود را سرباز جبهه جهانی اسلام میدانیم مسیر افراشتن پرچم لا اله الله بر قلل رفیع کرامت انسانی از جایی جز بیتالمقدس نمیگذرد.
اسرائیل باید از بین برود. چه با صلح چه با جنگ چه غرب خوش داشته باشد. چه نداشته باشد. چه تحریم شویم چه نشویم. چه بکشیم چه کشته شویم که اهدالحسنیین.
و اما فرزندان انقلاب که امروز در نوک پیکان این مبارزه به مذاکره میپردازد باید هوشیار باشند که در این پیچ تاریخی رصد عملکرد دشمن و دشمنشناسی در پیشرفت جبهه حق نقش اصلی داشته و مبارزه با شیطان ریشه در تاریخ دارد.
قرآن کریم آنجا که به داستان طالوت و جالوت میپردازد دنیا طلبی و اسیر دنیا شدن را مشخصه اصلی کسانی میداند که گرفتار اغواگری شیطان میشوند. کسانی که زندگی اشرافی دارند و گرفتار دنیا هستند مطمئناً در مبارزات با محاسبات دنیایی خود عمل میکنند و نصرتالهی را در آن وارد نمیکنند.
و اما بعد
انقلاب اسلامی ما داعیهدار نیابت انقلابی توحیدی است، توحیدی که هر روز بیش از پیش لزومش در زندگی ما احساس میشود. عرفانی که باید برای همه اقشار جامعه تئوریزه شود عرفانی کاربردی، در سطح عموم مردم، تا در پی این امر آن نتیجه شود مردمی که هر روز بیشتر تجلی عرفانی انقلابی هستند. مردمی که نگاه به بیرون را تیری از جانب شیطان میدانند. اقتصادشان بوی برکت میدهد و سیاست خارجهشان گامهای نفی سبیل برمیدارد. پزشکان طبالرضا میدانند و دانشگاهها «ولو به سین» میروند دوستان مروت میچشند و موشکها «و ما رمیت إذ رمیت» میخوانند.
فرمولهای من درآوردی و رسانههای غربی و شرقی محاسباتشان را به خطا نمیبرد که فرمول اصلی دنیای توحیدشان ۵ به اضافه ۹ است.
و اینک، نکاتی از باب درد دل و انتقاد و راهکار در چند بند:
۱. با توجه به تأکیدات جنابعالی پیرامون تحقق دانشگاه اسلامی متأسفانه این ایراد به بدنه دانشجویی و دانشگاهها ما وارد است که مدل نگرش حضرتعالی هنوز استخراج و عملیاتی نگردیده که جای عذر تقصیر به محضرتان را دارد.
۲. تئوری ولایت فقیه به عنوان اصلی مترقی و رکن نظام اسلامی با گذشت ۳۵ سال از انقلاب متأسفانه هنوز برای نخبگان و سایر اقشار اجتماعی ما تببین نشده است این در حالی است که همگی با جایگاه و مسئولیت نهادهایی مانند ریاست جمهوری، قوه قضاییه، انتخابات و غیره آشنا هستند اما کارکردها و نسبت امام و امت را نمیدانند و تاکنون کارکردها فواید این نهاده بوده است که مردم را جذب آن نموده است.
این وظیفه نظام است که نهادهای خود را به صورت تئوریک برای مردم خود بیان کند و همه را با این نهادها آشنا سازد اما متأسفانه تاکنون از سمت آنها که احساس میشود این وظیفه را برعهده دارند اقدامی عملی رخ نداده و این به مصابه نقطه ضعفی برای این نظام است.
۳. با وجود گذشت چندین سال از انقلاب شکوهمند اسلامی هنوز تخریب به معنای اسلامی و انقلابی در کشور به عنوان امری معلق در بین باید و نباید مانده است و هیچ کس به سؤال خوب یا بد بودن حزب و چگونه بودن و چگونه نبودن احزاب در داخل نظامی اسلامی پاسخ نگفته است و متأسفانه همچنان با مشکلاتی که احتمال میرود با حضور احزابی اسلامی برطرف شوند مواجهایم.
مثلاً در دوران انتقال دولتها شاهد بداخلاقیها و تسویه حسابهایی هستیم که به نظر میرسد راهکار آن را میتوان در تحزب اسلامی جُست. احزابی که فرهنگ و اقتصاد و سیاست و عمران و اجتماع را با هم میبینند و در تمامی این شئون نظریه پردازند و متخصص، و کارنامهشان در معرض قضاوت جامعه است. براستی احزاب در جامعه ما حضور دارند اما نقششان چیست؟ احزاب هستند اما گویی سیستم، حزبی نیست. حزب در تراز انقلاب اسلامی چه ویژگیهایی دارد؟ چگونه باید پتانسیل احزاب را به خدمت گرفت؟
۴. «نماینده ولی فقیه فقط در برابر ولی فقیه پاسخگوست» این جملهای است که هنگام نقد و مطالبه از برخی حامیان نمایندگان شما میشنویم، این در حالیست که جنابعالی خود صراحتاً به لزوم پاسخگو بودن منصوبینتان تأکید دارید اما همچنان درب نهادهایی همچون آستان قدس رضوی بر روی منتقدین به سختی بسته است. نهادهای که ۳۵ سال از عمر خود را با یک مدیر و میلیاردها تومان نقدینگی طی میکند، آیا نباید پاسخگوی سؤالات منتقدین باشد؟
۵. هنوز جوانان ابتدای انقلاب اسلامی، نمازهای جمعه خروشان و پر انرژی جنابعالی را به خاطر دارند. نماز جمعههایی که ظرفیتی وصفناشدنی برای انقلاب اسلامی بود اما متأسفانه اینکه خبری از آن نمازها نیست. ائمه جمعه سالخورده و بعضاً با رویکردهای جناحی مانع ظرفیتهای بالا و جذب جوانان به نماز وحدتآفرین جمعهاند. دیگر تعداد جوانانی که در نماز جمعه شرکت میکنند با ابتدای انقلاب قابل قیاس نیست.
۶. عدالت، یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی است و یکی از نمادهای آن را در نظام اسلامی میتوان قوه قضاییه دانست، که متأسفانه هنوز با تراز انقلاب اسلامی فرسنگها فاصله دارد. هنوز فشارهای بیرونی بر این قوه تأثیر میگذارد و هنوز تا مطالبات مردمی شدید نشود دانه درشتها و آقازادهها مصونیت دارند.
بعد از گذشت چند سال پرونده کرسنت و تأمین اجتماعی هنوز درگیر مقدمات هستند و پروندههای کلان فساد اقتصادی پیشتدرب اتاق مسئولین حاضر و سابق و اسبق گیر میکند. و هنوز فعالان فتنه ۸۸ آزادانه در اجتماع حضور دارند و گویی دوستان قضایی را جرأت مقابله نیست.
استقلال قوه قضاییه، محدود ساختن مصونیتهای قضایی، تدوین قوانین کم اما مؤثر با ضمانت اجرای بالا و تصویب قانون جرائم سیاسی از جمله مطالباتی است که میتواند این قوه را در اجرای وظایف خود یاری نماید.
۷. فرهنگ، همان نقطهای که ما را نگران میسازد. همان جایی که در پیچ تاریخی خوب نمیپیچد سبک زندگی غلط، فرهنگ اقتصادی غلط، موضعگیری مغرضانه، همان موضعگیریای که اگر تورم نقطه به نقطه پایین هم برود نمیبیند و حرف خود را میزنند و مسئولین غلط، همان که کار را برای بیلان کاری انجام میدهد نه برای باقیات صالحات، همان که هر نوع تئاتر و فیلم ضد ارزشی را هم کار فرهنگی میخواند اشرافیت و دنیا طلبی را تئوریزه میکند.
و در انتها از طرف دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت ضمن بیعت مجدد با حضرتعالی خواهشمندیم در صورت صلاحدید پاسخ جنابعالی را درمورد موارد مطروحه به خصوص تئوریزه کردن عرفان اسلامی در تمامی سطوح جامعه که در ابتدا مطرح شد جویا شویم.»
حلقه مفقوده فعالیتهای جهادی دانشجویان عدم وجود نخ تسبیح راهبردی است
وحید غریبی جهادگر برتر سال ۹۲ و نماینده گروههای جهادی کشور هم در سخنان خود به بیان اینکه مسئله اصلی و حلقه مفقوده کنونی در فعالیت های جهادی دانشجویان را شاید بتوان عدم وجود نخ تسبیح راهبردی برای بهرهگیری حداکثری از ظرفیّتها و قابلیّتهای بینظیر سرمایه انسانی حال حاضر دانشگاههای کشور در تمامی عرصههای تخصّصی و بنیادین ساحتهای بشری دانست.
خبرگزاری فارس: حلقه مفقوده فعالیتهای جهادی دانشجویان عدم وجود نخ تسبیح راهبردی است
متن کامل سخنان وحید غریبی به شرح ذیل است:
«خداوند علم و حکمت و اندیشه را از سودای دل و جان شاکرم که در این نفحه ارجمند در محضر ولیفقیه زمان(دامت ِعزُّهُ)، مجال ارائه بیان دردِ دلی چندین و چند ساله را به کمترین بنده خویش عطا نمود. سلامهای بیپایان ویژه روح ملکوتی آخرین پیک امین، محمّدبن عبدلله(ص) باد که ترانههای یکتاپرستی، انساندوستی و اندیشهورزی را در جوامع انسانی طنینانداز ساخت و چشم نیمخواب بشری را به مدد نسیمی لطیفتر از نسیم سحری گشود و بذر عشق را در گلشن دلهای سالکان راه حق و حقیقت افشاند و شالودهی تمدّن اصیل انسانی را بنا نهاد.
بر خویشتن فرض میدانم که در مطلع کلام، از مسئولین برگزاری این نشست که با حسن ظنّ خویش، چنین فرصت ارزشمندی را به اینجانب عنایت فرمودند، کمال امتنان را بهجای آورم، باشد که در این مجال اندک امّا ارجمند، یارای حقّ مطلب موردنظر تحت عنوان «حرکت های جهادی و خدمترسانی، مقدمهای برای فرهنگسازی مدیریّت جهادی» کنم.
با مُداقّه و اندیشهورزی حول منویّات و منظومه فکری ولی امر مسلمین جهان؛ شاید بتوان مهمترین مأموریّت نسل جوان کنونی را همانا رسانیدن کشور و ملّت به جایگاه یک جامعه اسلامی به معنای واقعی کلمه دانست، چرا که این مهم، بزرگترین وسیله برای گسترش فکر و تجربه عظیم اسلام و انقلاب در عالم خواهد بود.
با نظر به اندیشه و منویات ولی فقیه زمان، دانشجوی تراز انقلاب اسلامی به معنای دانشجوی برخوردار از سطح راقی فکر، اندیشه و فرهنگ، علاوه بر برخورداری از هویّت فردی و دینی خویش، بایستی سرشار از هویت انقلابی باشد، هویّتی که مستظهر به مبانی معرفت وجودی و دینی، با شناخت اقتضائات وضع و موقع کشور، مایه، پایه و پیشقَراول حرکت و سازندگی اساسی کشور و پیشاهنگ ترسیم حرکت عمومی جامعه خواهد بود.
از جانبی دیگر، با مرور انتظارات و توقّعات معظمله از دانشجوی تراز انقلاب در ساحت عمل و اقدام، که همانا بیانیه مأموریّت، اهداف و چشمانداز روشن جهادگران تراز انقلاب اسلامی است، اهمیت وافر حرکتهای جهادی در ایجاد بستر پرورش، تربیت، آمادهسازی و تجهیز فردی و جمعی دانشجویان دو صد چندان مینماید، باشد که با عنایات ذات اقدس الهی و به مدد اعتلای همهجانبه این حرکتها، تمامی دانشجویان مملکت اسلامی، عامل و آراسته بدین صفات حسنه گردند.
بحمدلله در عرصه تعالی همهجانبه نظام مقدّس جمهوری اسلامی، ضرورت انجام طرحهای جهادی و خدمترسانی در عرصههای مختلف علمی و آموزشی، فرهنگی، بهداشت و سلامت، کشاورزی و سازندگی در مناطق کم برخوردار کشور بر کسی پوشیده نیست، امّا مسئله اصلی و حلقه مفقوده کنونی این مهم را شاید بتوان عدم وجود نخ تسبیح راهبردی برای بهرهگیری حداکثری از ظرفیّتها و قابلیّتهای بینظیر سرمایه انسانی حال حاضر دانشگاههای کشور در تمامی عرصههای تخصصی و بنیادین ساحتهای بشری دانست.
در برهه کنونی، با نظر به اهمیت نیل به سوی تحقق سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی و با نظر به سند جامع ابلاغی معظمله و نیز نقش بسزای گروههای جهادی و خدمترسانی دانشجویان کشور به مَثابه نیروی محرّک این مهم، الگویی چهار بعدی مشتمل بر ابعاد آموزش و پژوهش، مطالبه گری، فرهنگسازی و نهایتاً گفتمانسازی، با هدف نقشآفرینی مؤثرتر این گروهها در عرصه خطیر اقتصاد مقاومتی طراحی و تبیین شدهاست که در حال حاضر، رویکرد اصلی حرکتهای جهادی و خدمترسانی بسیج دانشجویی کشور میباشد.
اینک در این اثنا، به بیان خلاصهای از اثرات مثبت و سازنده حرکتهای جهادی و خدمترسانی خودجوش در مناطق کمبرخوردار کشور اشاره میگردد:
۱. طرح های جهادی؛ ظرفیتی برای تربیت مدیران کارآمد و دغدغهمند فردای کشور در راستای اِعتلای " مدیریت جهادی " و فرهنگ سازی آن است.
۲. طرح های جهادی؛ بستری برای برانگیختگی عزم ملّی و عمومی در عرصههای خطیری نظیر اقتصاد مقاومتی، عَدالت اجتماعی و کارگاه عملی سبک زندگی اسلامی - ایرانی است.
۳. طرح های جهادی؛ عرصهای برای کسب مهارتهای زندگی و کار جمعی توأمان با خود سازی و مراقبت نفسانی است.
۴. طرح های جهادی؛ ظرفیتی برای تقویّت روحیه خودباوری و استحکام درونی نظام است.
با نظر به اثرات سازنده حرکتهای جهادی و خدمترسانی خودجوش، امید است که این حرکت و جریان مبارک و برآمده از بنیان اصیل انقلاب اسلامی، به یک شاخص فرهنگی و مدیریتی کشور مبدّل گردد که در صورت تحقّق این امر، با تغییر دولتها و رویکردهای اجرایی و مدیریتی کلان کشور، نه تنها ساختار کلّی آن دچار تغییر نخواهد شد، بلکه از سوی دولتمردان محترم، به مثابه یک اصل اساسی در نظام مقدّس جمهوری اسلامی لحاظ گشته که این خود زمینهساز استقرار فرهنگ مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی در کشور خواهد بود.
اینک با کسب اجازه از محضر مبارک رهبر فرزانه انقلاب(دامت افاضاته)، دو مورد از مشکلات و نواقص کنونی طرح های جهادی بیان میگردد:
۱. عدم تشکیل شورایعالی پشتیبانی از حرکتهای جهادی در سطوح بالای مدیریّتی کشور.
۲. فقدان ردیف اعتبار و بودجه مشخّص برای نقشآفرینی مؤثرتر حرکتهای جهادی خودجوش.
در ادامه، پیشنهاداتی برای نهادینهکردن بیش از پیش این حرکت ها ذکر میگردد، بدان امید که با عزم، تدبیر و مدیریّت جهادی دولت محترم، مجلس شورای اسلامی و تمامی مدیران و مسئولین ذیربط، شاهد اشاعه، گسترش، رفع موانع و مشکلات و اِعتلای روزافزون این حرکتها در سراسر کشور عزیزمان باشیم:
۱. حمایت قانونی مجلس محترم شورای اسلامی از حرکتهای جهادی و جهادگران.
۲. زمینهسازی بَستر ورود نخبگان دانشجو و اساتید محترم برای حل معضلات مناطق کم برخوردار کشور و تخصیص امتیاز انگیزشی، توسط وزارتین محترم علوم و بهداشت.
۳. ایجاد ساز و کار مشخص برای استفاده حداکثری از ظرفیّت جهادگران نخبه باهدف مشارکت در تصمیمسازی و کمک به حل مشکلات مناطق کم برخوردار کشور.
۴. ورود مباحثمرتبط با حرکتهای جهادی و خدمترسانی به متون درسی مقاطع مختلف تحصیلی، بهویژه در سطوح پایه تحصیلی.
۵. طرحریزی کارگاههای آموزشی ویژه مدیران سطوح مختلف سازمانها و ادارات کشور جهت آشنایی و الگوبرداری از مؤلّفههای مدیریت جهادی دوران دفاع مقدس.
۶. حمایت جدّی و همهجانبه رسانه ملّی از فعالیتهای جهادی و خدمترسانی خودجوش در راستای فرهنگسازی و گفتمانسازی تفکّر جهادی و خدمترسانی.
در فرجام کلام، اینجانب به نیابت از جامعه جهادگران بسیجی دانشگاههای کشور، از حضرتعالی تمنّا دارد در صورت امکان و صلاحدید، همچون شهریورماه سال ۱۳۸۹، اشتیاق چندین سالهی سربازان جهادگرتان را برای دیدار روی مبارک و تلمّذ در محضر ارجمندتان، به وصالی دیگر نائل آورید، ان شاالله.»
تسلط فضای امنیتی بر تشکلهای دانشجویی باعثرکود و عدم رشد سیاسی آنها میشود
احسان چنارانی نماینده جنبش عدالتخواه نیز در بخشی از صحبتهایش گفت: اعتقاد ما بر این است که تسلط فضای امنیتی بر تشکل های دانشجویی و اقدام این تشکل ها براساس کدهایی که از جلسات محرمانه با چندین واسطه به آنها میرسد باعثرکود و عدم رشد سیاسی آنها میشود.
خبرگزاری فارس: تسلط فضای امنیتی بر تشکلهای دانشجویی باعثرکود و عدم رشد سیاسی آنها میشود
متن سخنان نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در محضر رهبر انقلاب به شرح ذیل است:
«بسمالله الرّحمن الرّحیم
ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی و حضار محترم و با تشکر از فرصتی که در اختیار قرار داده شده است.
در ابتدا جنایات رژیم غاصب صهیونیستی در نوار غزه را محکوم کرده و در این ماه عزیز از خداوند متعال نصرت و پیروزی مستضعفان جهان را بر ظالمان و مستکبران طلب میکنیم.
«إنّ اللّه سبحانَهُ فَرَضَ فی أموالِ الأغنیاءِ أقواتَ الفُقَراءِ، فما جاعَ فَقیرٌ إلاّ بما مُتِّعَ بهِ غَنیٌّ، واللّه تعالى سائلُهُم عن ذلکَ»
امیر مومنان علی علیه السّلام میفرمایند: خداوند سبحان خوراک تهیدستان را در اموال توانگران قرار داده است. پس هیچ تهیدستى گرسنه نماند، مگر به سبب اینکه ثروتمندی از حقّ او بهرهمند شده است. و خداى بزرگ در این باره از آنان بازخواست خواهد کرد. «نهجالبلاغه، حکمت ۳۲۸»
انقلاب اسلامی ایران به واسطه تعالیم عاشورایی، تحت رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید و برای تحقق اهداف خود، نظامی را تحت عنوان «جمهوری اسلامی» در نظر گرفت. استمرار این انقلاب و تحقق آرمانهای آن، منوط به آسیبشناسی مستمر نظام جمهوری اسلامی و نقد درون گفتمانی آسیبها و آفات موجود است. از آنجا که یکی از رسالتهای جنبش دانشجویی تأکید و توجه بر این آسیبها و طرح منتقدانه آن است، در دو بخش، به برخی آسیبهای اقتصادی و سیاسی موجود در فضای کشور و تبعات فرهنگی آن اشاره میشود:
بخش اول: روندهای اقتصادی کشور و چالشها و مسائل فرهنگی ناشی از آن
۱ - بسط ید سرمایهداران و قدرتمندان و بدل شدن صاحبان انقلاب به زائدهی آنان:
به تعبیر امام عظیم الشانمان، محرومین و مستضعفین صاحبان اصلی انقلاب هستند، و به تبع، سمتوسوی سیاستهای اقتصادی کشور بایستی در راستای نقشآفرینی هرچه بیشتر آنان در فضای کشور باشد، سیاستهای اقتصادی شبهلیبرال و سرمایهدارانه اتخاذ شده در سالهای پس از جنگ تحمیلی با شدت و ضعف متفاوتی در تمامی دولتها، عملاً در راستای میداندادن به سرمایهداران و متصلان به قدرت سیاسی حرکت کرده، و موانع را یکی پس از دیگری برای انحصار و تمتع هر چه بیشتر آنان از سر راه برداشته است.
سیاست های اصل ۴۴ قانون اساسی نیزاگرچه بیشتر باهدف مردمی کردن اقتصاد ابلاغ شد، اما به علت قرار گرفتن در بسترهمین اقتصاد لیبرال و عدم نظارت کافی کارایی لازم را نداشت، وعملاً درمقام اجرا، موانع موجود بر سر راه حرکت اقتصاد کشور به سمت سرمایه سالاری را تسهیل نمود و فضا را برای سیطره کامل این جریان اقتصادی فراهم ساخته است. و از طرف دیگر با بیتوجهی به بخش تعاونی و در نتیجه پس رانده شدن سرمایههای خُرد و پراکنده مردمی به عرصه مصرف، و نه تولید، محرومان و مستضعفان و بخش بزرگی از طبقه متوسط به زائده سرمایهداران و قدرتمندان مبدل گشتهاند.
بنابراین از نظر ما راهحل اساسی مردمی کردن اقتصاد بیش از آنکه واگذاری بنگاههای دولتی به سرمایهداران و نهادهای شبهدولتی باشد، توقف هر چه سریعتره قطار خصوصی سازی و پرداختن به توسعهی بخش تعاونی است.
با توجه به این تجربه تاریخی، جای این پرسش مهم وجود دارد که چه تضمینی است که مجریان قانون، همین رفتار را با اصول سیاست های اقتصاد مقاومتی نیز انجام ندهند؟ یعنی بخش هایی که مترادف با اقتصاد لیبرال است مانند توسعه حوزه عمل مناطق آزاد، به سرعت اجرایی شود و بخش هایی که در تقابل با این روش و منش است، مانند رفع وابستگی خود به کشورهای دیگر، به بهانه ارتباط با دنیا و اقتصاد آزاد، فراموش شود.
۲ - استحاله «مدیریت جهادی» به وسیله بروکراسی فَشَل اداری:
حضرتعالی در نامگذاری سال جاری بر مسئله " مدیریت جهادی " تأکید نموده اید. مدیریت جهادی در دههی اول انقلاب بیش از هر عرصه دیگر در قالب نهاد «جهاد سازندگی» متجلی شد که برکات آن در اقداماتی چون محرومیتزدایی از روستاها، جهاد مهندسیِ جنگ تحمیلی و بسیاری موارد دیگر متجلی گشت. اما با در دستور کار قرار گرفتن سیاستهای اقتصادی لیبرال در سال های پس از جنگ، مدیریت جهادی قربانی نگاههای سرمایهسالار و بروکراتیک گشت. پرسش ما اینست که آیا برای نیل به آرمان مدیریت جهادی اولین قدم اصلاح نظام فشل اداری رایج نیست؟ و اصلا آیا به نظر حضرتعالی اولین مقدمه تحقق مدیریت
جهادی، کشیدن ترمز سیاست های اقتصادی سرمایه سالارانه نیست؟
۳ - پیدایش لیبرالسیم فرهنگی به دنبال لیبرالیسم اقتصادی:
سالجاری بهنام «اقتصاد و فرهنگ» نامگذاری شده است. در رابطه با تحولات فرهنگی کشور در سالهای پس از انقلاب اسلامی، ما بر این اعتقادیم که قسمت اعظمی از این تحولات، نشات گرفته از تغییرات اقتصادی رخ داده در کشور است. به این معنی که آزادسازی و لیبرالیسم اقتصادی، لیبرالیسم فرهنگی را به دنبال خواهد داشت و نمی توان از سویی سیاستهای اقتصادی لیبرال را به مرحله اجرا گذاشت و از سوی دیگر تبعات فرهنگی آن را نپذیرفت. در سالهای پس از جنگ که نسخههای اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، در دستور کار مسئولین کشور قرار گرفت، بحثتهاجم فرهنگی در فضای کشور مطرح گشت؛
درحالیکه در آن دوران و سالهای پس از آن، بیش و پیش از تهاجم فرهنگی، کشور مورد تهاجم اقتصادی واقع گشت و تحولات فرهنگی متاثر از تحولات اقتصادی کشور بود.
ما معتقدیم در نسبت میان اقتصاد و فرهنگ باید تأملی جدیتر صورت پذیرد و به این اقتضائات و پیامدها توجه شود.
۴ - کارکردهای منفی نظام بانکی در اقتصاد کشور:
نظام بانکی کشور یکی از اصلی ترین چالشهای حال حاضر اقتصاد ایران است. نظامی که به عینه همان کارکرد نظام فاسد بانکی ربوی را ایفا می کنند و حتی معدود کارویژه های مثبت بانک در غرب را هم ندارد، مواردی چون ربوی بودن و اخلال در نظام اقتصادی بهواسطه ورود در سوداگری بهجای تولید، از مصادیق این امر است. حال شاید از بانک های خصوصی که هدفشان را در حداکثر سازی سود میبینند و برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند انتظاری نباشد، اما برایمان قابل درک نیست که چرا بانکهای دولتی و حتی متاسفانه بانک های تحتامر نهادهای وابسته به رهبری نظیر بانک های انصار، حکمت
ایرانیان، قوامین، سینا، کار آفرین وغیره که باید الگوی دیگر بانک ها در پیاده سازی بانکداری مطلوب باشند، در عمل هیچ تفاوتی با دیگر بانک ها ندارند. ازاینرو ما به جد خواهان تغییر عملکرد در اینگونه نهادها و بانکها هستیم.
بخش دوم: روندهای سیاسی کشور و چالشها و مسائل فرهنگی ناشی از آن
یکی از چالشهای حال حاضرکشور، برخی رویههای غلط موجود در فضای سیاسی و اجتماعی است که میتوان ذیل عنوان «تربیت سیاسی» از آن یادکرد.
در ادامه به برخی از مصادیق این مسئله اشاره میشود:
۱ - فرهنگ سیاسی انتقام جویانه به جای فرهنگ سیاسی همیارانه در فضای کشور
ادارهی امور کشور، مستلزم گرایش جناحها و گروههای سیاسی به وفاق و دوری از قبیلهگرایی سیاسی است. این تنش و حاشیهسازی که ناشی از سیاستزدگی مفرط و دشمنپنداری طرف مقابل است، کشور را دچار حاشیههای مخرب و دعواهای سیاسی کماهمیت مینماید، و موجب اتلاف سرمایههای فکری و انسانی میشود. اشکالگیری و بهانهجویی، متهم نمودن دولت به سازشکاری و خوشنود شدن از شکست دولت در برنامههای خود، از یک سو و سعی در منزوی نمودن منتقدان با زدن برچسب افراطیگری از سوی دیگر، از جمله نمودهای روحیه انتقام گیری سیاسی در فضای کنونی کشور است. لازمه اجتناب از چنین فضایی،
کنار گذاشتن تنگنظری سیاسی و افزایش آستانهی تحمل دیدگاههای متفاوت است.
۲ - غلبه رسالت جناحی بر رسالت انقلابی در میان جوانان انقلابی:
متأثر از آسیب فوق، جنبش دانشجویی و گروههای مردمی با فراموش کردن نقش مستقل خود در پیگیری و مطالبه اهداف انقلاب اسلامی، دچار وابستگی فکری به نهادهای خاص و یا گروههای سیاسی شدهاند؛ تا آنجا که سقف نقشآفرینی خود در مسائل کشور را محدود به موضعگیری له یا علیه افراد و گروههای سیاسی تصور نموده و با قرار گرفتن پشت سر این جریانات، عملاً به ابزاری برای تبلیغات انتخاباتی و رقابت بر سر کسب مناصب سیاسی بدل گشتهاند.
ولایتمداری به شعارزدگی و احساسگرایی تقلیل یافته و به ابزاری برای طرد مخالفان مبدل شده است و «قدرت تحلیل» که حضرتعالی به مراتب روی آن تأکید دارید، به تربیت سازمانی و نگاه کدمحور محدود شده است که به مخاطبش بدون مطالعه و بدون فکر و اندیشه، موضع و تحلیل می خوراند.
در حقیقت رسالت جناحی جوانان انقلابی در حمایت یا مخالفت با دولت خاصی، بر رسالت انقلابی آنان غلبه یافته و بهجای پیگیری مسائل اساسی کشور، آنان را درگیر مسائل دست چندم سیاسی نموده است.
اعتقاد ما بر این است که تسلط فضای امنیتی بر تشکل های دانشجویی و اقدام این تشکل ها براساس کدهایی که از جلسات محرمانه با چندین واسطه به آن ها میرسد باعثرکود و عدم رشد سیاسی آنها میشود.
و به نظرما علت عمده این مشکلات نهادمند نبودن بحثخطیر تربیت سیاسی است. متاسفانه برای این مهم، متولی خاصی نبوده و نهادهای متعددی به صورت سلیقه ای عمل مینمایند و از طرف دیگر، دستور کار یا روش تربیتی ای هم برای این موضوع اندیشیده نشده است.
- در انتها به نکته ای اشاره می کنیم که به نظر می رسد در این برهه از جمهوری اسلامی بسیار اهیمت دارد:
مسئله جمعیت که حضرتعالی به آن بارها اشاره کرده اید، اما متاسفانه برای رفع این موضوع بازخوردهای مناسبی در بین مسئولین وجود نداشته است، برای نمونه یکی از مهم ترین مسائلی که سن ازدواج جوانان را به تاخیر می اندازد، مسئله سربازی است هر چند ما نیز به داشتن مهارت نظامی واقف هستیم، اما مدت زمان بیش از حد سربازی و هم چنین عدم ثبات قانون نظام وظیفه سبب شده است که سن ازدواج در بین جوانان به تاخیر افتاده و این موضوع تاثیر مستقیمی در نرخ رشد جمعیت داشته باشد. حداقل پیشنهادی که به نظر ما می رسد خدمتتان عرض کنیم، کاهش مدت زمان سربازی به آموزش مسائل نظامی و هم چنین تخصصی کردن
سربازی مانند بسیاری از کشورها می باشد.»
ساعت دیپلماتهای ما به وقت منطقه نیست / به ازدواج و سربازی جوانان توجه نمیشود
سعید اصغریان دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان هم که به نمایندگی از این اتحادیه بزرگ دانشجویی به سخنرانی پرداخت و تأکید کرد که دشمنان اسلام و انقلاب بدانند که تا آخرین قطره خون با بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتروار که از خداوند متعال طلب میکنند در برابر زیاده خواهی مستکبران ایستاده و همچون خاری در چشمانشان فرو خواهیم نشست.
خبرگزاری فارس: ساعت دیپلماتهای ما به وقت منطقه نیست / به ازدواج و سربازی جوانان توجه نمیشود
متن سخنرانی وی به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
افتخار دارم به عنوان نماینده جامعه اسلامی دانشجویان صمیمانه ترین و خالصانه ترین سلامها و درودهای فرزندان انقلابیتان در دفاتر اتحادیه را محضر امام امت تقدیم نمایم و بار دیگر تأکید کنم که دلدادگان شما لحظه ای از تلاش های جهاد گونه در ترویج و پاسداری از آرمانهای امام و انقلاب کوتاه نمی آیند.
دشمنان اسلام و انقلاب بدانند که تا آخرین قطره خون با بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتروار که از خداوند متعال طلب مینماییم در برابر زیاده خواهی مستکبران ایستاده و همچون خاری در چشمانشان فرو خواهیم نشست.
اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان به عنوان تشکلی ولایی ضمن رصد اوضاع داخلی و خارجی و اعلام مواضعی قاطع نسبت به مسائل پیرامون خود و توجه به جایگاه کنونی ایران اسلامی در راه رسیدن به تمدن نوین اسلامی برخود لازم می داند تا در مقابل جنابعالی مطالبی را بیان نماید.
رهبرا
از وظایف دولت اسلامی در این پیچ بزرگ تاریخی، ذیل ایجاد ارتباط بین مؤمنان عالَم و مرزبانی ارزشها و دفاع از حقوق مظلومان، دیپلماسی فعال و عزت مندانه است. نقش دستگاه سیاست خارجه در تغییر معادلات جهانی به نفع جمهوری اسلامی، مستضعفین جهان و پیوند کشورهای مستقل از جبهه ی استکبار اقتصادی و سیاسی بسیار مهم و کلیدی است.
با وجود تذکرات فراوان دلسوزان انقلاب، استراتژی اشتباه گره زدن مسئله تحریم اقتصادی به موضوع هسته ای باعثورود دیپلمات های ما به باتلاق مذاکره شد. مذاکراتی که از آن امید رسیدن به نتیجه دلخواه ملت و حتی خود فرزندان انقلاب هم نمی رود، چرا که بنای انقلاب اسلامی منافع مشترکی با مستکبران عالم تعریف نکرده است و منطق دینی به ما می گوید که نمی توان در پرانتزهای متعدد بین جبهه حق و جبهه ی باطل، به توافق رسید!
تحرکات دیپلماتیک دولت امید، نقد جدی دیگری را بر می انگیزد که چرا تقریباً تمام استعدادهای وزارتخانه به مذاکرات هسته ای مشغول است؟ چرا حرکت عملی برای رساندن صدای استغاثه کودکان غزه و مردم عراق به جهانیان و تقویت جبهه مقاومت از لبنان و سوریه تا آمریکای جنوبی صورت نمی گیرد؟ قویاً عرض می کنیم که ساعت دیپلمات های ما به وقت منطقه نیست و آفتاب دروغین اروپا، ایشان را در محاسبه ی شب ظلمت بار غرب آسیا به اشتباه انداخته است.
آقا جان!
همان گونه که مستحضرید در نظام آموزشی حاکم برکشور ایرادات فراوانی وجود دارد و شاید بتوان گفت از آن جا که فرزندان این ملت بر اساس این نظام آموزشی تقلید شده از غرب پرورش می یابند بسیاری از مشکلات کشور ریشه در این نظام آموزشی معیوب دارد.
اگر بخواهیم از مواردی چون حافظه محوری، عدم پرورش خلاقیت و نوآوری و عدم مهارت افزایی کافی بگذریم به نظر ما یکی ازمعضلات اصلی این سیستم نوع نگاه معرفت شناسی حاکم بر محتواهایآن است با نگاهی عمیق به محتواهای ارایه شده توسط آموزش و پرورش و چینش دروس می توان به راحتی دریافت که این سیستم بیش از هرچیز القا کننده معرفت شناسیتجربه گرایی یا به اصطلاح پوزیتیویستی به اذهان دانش آموزان است شاید بتوان گفت حلقه ی مفقوده مسأله حل نشده وحدت حوزه ودانشگاه نیز همین موضوع باشد چرا که همگان می دانند روحانیون ما در حوزه بر اساس معرفت شناسی اسلامی پرورش می یابند و وحی و نقل جزء اصلی
ترین منابع معرفتی آن هاست ولی متأسفانه دانش آموزی که پرورش یافته نظام آموزشی معیوب کشور است درستی و نادرستی هر چیز را در گرو اثبات تجربی آن می داند و حتی سعی دارد برای اثبات قرآن کریم هم با تطبیق وحی با علوم تجربی مهر تأیید برآن بزند لذا لازم است بازبینی ای عمیق و مبنایی بر نظام آموزشی کشور و بالاخص محتوا های ارایه شده و چینش دروس آن شود و با همتی بزرگ سعی در رفع این مساله اساسی نمود چرا که می توان امید داشت با برطرف شدن این مشکل نه تنها مساله وحدت حوزه و دانشگاه حل شود بلکه شاهد پیشرفت های چشمگیری در زمینه علوم انسانی اسلامی نیز باشیم و با این کار هر چه سریعتر در
راستای تحقق تمدن نوین اسلامی گام برداشته شود.
عزیزتر از جانمان
در نظام آموزش عالی امروز یک جوان بیست و چند ساله بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه نمی تواند از محفوظات و داشته های خویش برای پیش برد پر قدرت نظام به شایستگی استفاده نماید و ریشه آن در نظام آموزشی حفظیات محورو عدم کسب مهارت و تجربه کافی و عدم پیوند مناسب دانشگاه با صنعت و جامعه به بازار کار می باشدکه البته در کنار آن اصل قرار گرفتن پایگاه های علمی خارجی وISI و عدم توجه به حل مشکلات بومی کشور نیز دیده می شود، بارها دیده ایم که استاد یا دانشجوی ما که خواسته است به درستی از فضای آموزشی موجود استفاده نماید وقت و هزینه های بیت المال را صرف تولید مقالاتی کرده که بیش از هر
چیزحل کننده مشکلات کشورها و جوامع غربی است تا مشکلات کشور عزیزمان ایران.
پیشنهاد ما دانشجویان این است که به جای تأکید بر تولید مقاله با این چرخه خنده دار در مجلات خارجی، شرط ارتقای اعضای هیت علمی و معیار امتیاز دهی به دانشگاه ها را در به ثمر رساندن کارهای پژوهشی مبتنی بر نیاز جامعه قرار دهند.
به طوری که چرخه علم از دانشگاه شروع شده وبه یک محصول مورد نیاز در صنعت و جامعه تبدیل شود و بی شک در این صورت در کنار جهش علمی کشور گام های بلندی در راستای خود کفایی ملی برداشته خواهد شد و از ظرفیت های فارغ التحصیلان این نظام آموزشی بیش از پیش و به صورت تخصصی و علمی استفاده خواهد شد که می تواند در حل یکی از بزرگترین معضلات امروز جامعه ایران یعنی بیکاری نقش به سزایی ایفا کند و مسلما در این صورت هر جوان ایران خود را در صف اول رفع مشکلات این کشور می بیند.
رهبرا
مگر جز این است که خداوند در آیه ۴ سوره حج یاران خود را آن هایی می داند که هرگاه در زمین قدرت یافتند نماز به پا می دارند و زکات می دهند و امربه معروف و نهی از منکرمی کنند اما چرا همچنان مسؤلین فرهنگی ما خود را به تغافل و تجاهل می زنند و به جای تقویت جبهه خودی در جنگ نرم به فکر رفع فیلتر از فیس بوک و کاهش نظارت بر نشر کتاب هستند.
تنگی نفس گرفته ایم آقا، از بس هوای آلوده در معرض استشمام است. از کدامین قسمت این درد دل عظیم مان بگوییم.
از نظر ما منشأ اکثر مشکلات فرهنگی کشور برخاسته ازنفوذ مبانی فکری نظام لیبرال مآب و امانیستی است اما چرا با وجود تأکیدات حضرتعالی و پیگیری دغدغه مندان در عمل تغییری مشاهده نمی شود.
امروز از اصلی ترین مسائل فرهنگی - اجتماعی در قشر جوان کشور دو مقوله ازدواج و سربازی می باشد که متأسفانه چندان توجهی به این پتانسیل ها ی عظیم نمی گردد.
مثلأ در مقوله سربازی چرا با وجود اینکه جوان ها بهترین دوران خود را در حال سپری کردن هستند اما توجهی به کارآموزیو کسب تجربه جوانان صورت نمی گیرد و درست از استعداد ها و پتانسیل های ایشان بهره برده نمی شود و اکثر اوقاتشان بیهوده سپری می شود، یا در مقوله ازدواج چرا وزارت علوم در اجرایی نمودن قانون تسهیل ازدواج که مصوبه مجلس است اهتمام کافی نمی ورزد.
اماما
همه ما می دانیم که از ابتدای تاریخ اسلام یکی از بزرگترین جریانات لطمه زننده به تار و پود درهم تنیده جامعه اسلامی جریان نفاق بوده است جریانی که بر زبان آن کلامی چون عسل جاری می شود ولی با اعمال متناقض با گفتارش جام های زهر آگین را به امت اسلامی پیش کش می کند.
جامعه اسلامی دانشجویان این فرصت را مغتنم دانسته تا از حضرتعالی به عنوان امام و پیشوای خود رهنمود های لازم را برای برخورد صحیح با این جریان ۱۴۰۰ ساله کسب نماید لذا از حضرتعالی خواهشانه تقاضا مندیم ما را در این مورد از هدایت های خود محروم نفرمایید.
آقا جان
در بحثاقتصاد مقاومتی که حکیمانه از زبان شما جاری شده است چند نکته حایز اهمیت می باشد که از آن جمله می توان به موارد زیر نیزاشاره نمود:
الف) بایستی توجه ویژه داشت که تقسیم بندی اقتصادی جدیدی در جهان در حال شکل گیری است و تقسیم بندی کنونی یعنی جهان توسعه یافته ودر حال توسعه یا به نوعی صنعتی و غیر صنعتی در حال رنگ باختن است و تقسیم بندی جدیدی تحت عنوان جهان صاحب علم ودانش وجهان صاحب صنعت در حال شکل گیری است.
هشدارما به دستگاه های برنامه ریز و نویسندگان و مجریان سند چشم اندازاین است که مبادا دوباره بخواهیم به حداقل ها اکتفا کنیم و بعد از دو دهه کار و فعالیت، باز شاهد این باشیم که جزء صنعتی ها هستیم و از دانش روز و منابع سرشار اقتصادی آن محروم باشیم.
ب) ساختار زمخت بوروکراسی کشور مانعی بزرگ، برای آزاد سازی ظرفیت های اقشار مختلف ملت بالاخص جوانان صاحب فکر و تولیدکنندگان می باشد که به عنوان سرعت گیری در مسیر پیشرفت درونزا شدیدأ نیاز به اصلاح دارد و پیشنهاد ما ایجاد مجموعه ای فرادستی است تا همه سازمانهای اجرایی را از لحاظ هماهنگی، موازی کاری وتنافضات بررسی کند و به صورت کاملا مشخص، خلاها را شناسایی و هماهنگی را بین نهادها و ساختار ها ایجاد نماید.
ج) برخورد شعارگونه با اقتصاد مقاومتی: متاسفانه در عین تأکیدات مکرر شما مبنی بر جنگ تمام عیار اقتصادی ظاهرأ هنوز عده ای از مسؤلین در عقب جبهه اقتصادی حضو دارند و لباس رزم برای مقابله با دشمنان قسم خورده ی این ملت نپوشیده اند ودر عرصه عمل اقدامات مقتضی و کافی را انجام نداده اند؛ ما به عنوان دیده بانان این ملت به مسؤلین بار دیگر اعلام می کنیم که امروز جنگ و دشمن تا بن دندان مسلح و هوابس ناجوانمردانه سرد است.
د) فرهنگ نا مطلوب اقتصادی در بین اقشار مردم از جمله عوامل موثر در عدم تحقق کامل اقتصاد مقاومتی می باشد امروز ولع مصرف کالا بالاخص کالاهای خارجی در بین مردم به شدت نمایان است و البته در این زمینه نقش صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهم ترین نهاد های فرهنگ ساز به شدت مشهود می باشد ایجاد نیازهای کاذب و سوق دادن مردم به سمت مصرف گرایی در برنامه های صدا وسیما به وضوح دیده می شود.
انشاالله با انتخاب مدیران جوان، پر انرژی، مبتکر و متعهد شاهد تغییر رویه ی مطلوب در سیاست گذاری های صدا و سیما باشیم و ما وملت ایران نیز با اصلاح بعضی از عادات نامطلوب خویش در بالنده شدن این کشور اسلامی و تحقق اقتصاد مقاومتی گامی عملی برداریم.
پدر جان
در عرصه بهداشت و درمان ضمن تقدیر و تشکر و حمایت جدی از زحمات وزیر محترم بهداشت و دست اندر کاران این عرصه لازم میدانیم که توجه مسئولین را به نکات زیر جلب نماییم:
الف) اولین و شاید مهمترین مشکل نظام سلامت کنونی را می توان رویکرد درمان محوری به جای رویکرد سلامت محوری دانست که همین امر موجب شده علی رغم هزینه های زیادی از بیت المال و همچنین تلاش های فراوان مسئولین مربوطه هنوز تا جایگاه مطلوب سلامت فاصله داشته باشیم انتظار ما این است که در طرح تحول نظام سلامت در این مقوله نیز گام های عملی و جدی برداشته شود.
ب) بیمه در کشور ما همچون سایر کشورها به دنبال ورود بیشتر برای خود است. در چرخه ی بیمار - پزشک - نظام سلامت جایگاه بیمه به عنوان تامین کننده منابع مالی برای ارائه کنندگان خدمت در نظر گرفته شده است. متاسفانه سود که در ذات بیمه وجود دارد با مقوله ای به نام سلامت که حق مردم است قابل جمع نیست. برای حل این معضل اساسی بایستی به دنبال الگویی جایگزین گشت و شاید در این مقوله تکیه بر موضوع وقف بتواند راه گشا باشد.
پیشوای ما
انقلاب اسلامی ذاتاً دینی است و با ادعای اداره جامعه توسط دین به وقوع پیوست و با تشکیل نظام اسلامی دومین گام خود را استوار برداشت. حال سوال اینجاست. مگر نه اینکه حکومت دینی برای اداره جامعه توسط دین به نرم افزار دینی نیازمند است؟ ومگر غیر از این است که مهمترین منبع نرم افزارساز برای انقلاب اسلامی ” حوزه علمیه ” است؟
البته تشبیه حوزه های علمیه به مرداب سکوت و جمود صحیح نمی باشد اما آیا حوزه های علمیه با تمام عملکردهای خوب خود، در این امر تمدن ساز، کوتاهی نکرده است؟ این سوال فرزندان انقلاب از ” قم” است.
ما معتقدیم که حوزه علمیه پایگاه اصلی انقلاب اسلامی است و برای تداوم انقلاب نیاز به جوششی دینی داریم که بی شک وظیفه حوزه های علمیه است. حوزه علمیه این بار در نقش خود حکومت ظاهر شده، حکومتی که فلسفه عملی تمام فقه در زندگی بشریت است. حوزه باید هر چه سریعتر از فقه فردی به فقه اجتماعی گذر کند.
همانگونه که امام راحل(ره) در منشور روحانیت می فرمایند: ” روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد نمی تواند درک کند که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست. حوزه ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را در دست داشته باشند. ”
دانشگاه های ما در خلأ نخبگان اندیشه محور در حوزه علوم انسانی اسلامی به سر می برد و عدم جاری شدن آب حیات حوزه علمیه بر خاک خشک دانشگاه کاملاً مشهود است.
در آخر لازم به ذکر است یاد آوری کنیم ما جوانان ایران اسلامی در برابر تمام هجمه های دشمنان و فتنه های رنگارنگشان مانند فتنه آمریکایی ۸۸ می ایستیم و ضمن محکوم نمودن حضور هرگونه فتنه گر در عرصه مدیریتی کشور با دعای خیر امام زمان(عج) که انشالله شامل حالمان شود و رهنمودهای مقام معظم رهبری که از آن بهره مند می شویم پرچم اسلام را تا آخرین قله های کفر جهان برافراشته می سازیم.
روزنامههای زنجیرهای دیروز، به سفارتخانههای کاغذی بدل شدهاند
علیرضا کریمی دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل هم در این دیدار به بیان آخرین مواضع اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل درباره فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور پرداخت و در صحبتهای خود تأکید کرد که تکفیریهای منطقه، فرزندان تربیت شده آمریکا هستند، دولتها علیرغم تمام اختلافات، در یک نقطه، اشتراک نظر و عمل داشتهاند و آن استفاده از رانتهای دولتی برای افراد خاص بوده است.
کریمی در بخش دیگری از صحبتهای خود بر کرسنت، فساد آقازادهها و ویژه خواران اشاره کرد و گفت: چه وقت مورد قضاوت قرار خواهند گرفت؟
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود خاطرنشان کرد: جریانهایی که سال ۷۸ فتح «سنگر به سنگر نظام» را برای براندازی کلید زدند و در سال ۸۸ با بی شرمی تمام به نظام تهمت تقلب زدند و در مقابل رأی مردم ایستادند، دم از قانون زدند و بی قانونی کردند؛ و زمینه ساز فشار غرب بر ملت ایران شدند؛ دوباره به سمت دانشگاه آمدند، جریانی که در سال ۸۸ قائل به حق اکثریت نشدند و دولت قانونی را با رأی اکثریت، متقلب میخواندند؛ امروز وزارت علوم ِدر سایهای شکل دادهاند و قوه مقننه با منشی «صلح کل» وار در برابر آن تساهل میکند.
وی تأکید کرد که روزنامههای زنجیرهای دیروز، حال به سفارتخانههای کاغذی بدل شده است.
خبرگزاری فارس: روزنامههای زنجیرهای دیروز، به سفارتخانههای کاغذی بدل شدهاند
متن کامل سخنان علیرضا کریمی به شرح ذیل است:
«بسمالله الرحمن الرحیم
رهبر معظم انقلاب
چه بهجت عارفانهای است لحظه ای که این حقیر سلام صادقانه همه گمنامان عرصه جهاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را از اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور خدمت جنابتان عرض می دارم و می دانیم وقت شما گرانبها است، لذا، بی مقدمه به سراغ ارائه تحلیل های خود از شرایط موجود ایران، منطقه و جهان می رویم؛ کوشیده ایم در این مجال به ارائه بخشی از این تحلیل ها بپردازیم:
الف) گفتمان پیشرفت درون زا
در نیمه دهه چهارم انقلاب و پس از مشاهده انواع کنشها، مسئولان جمهوری اسلامی نیز باید به این یقین رسیده باشند که با توجه به مختصات نظام از جهت مردم نهاد بودن و داشتن دشمن خارجی، تنها راه مطلوب «پیشرفتی درونزا» با اتکا به نیرویی متعهد، جوان و متخصص و استفاده از منابع فراوان خدادادی است. مع الاسف باید بگوییم در بین برخی از مسئولین دیدگاهی مبتنی بر تئوری های توسعه غربی وجود داشته که انواع وابستگی های سیاسی، اقتصادی، علمی و تکنولوژیک از آن زاده می شود و پیامدی جز نفی استقلال نخواهد داشت.
اتکا به پیشرفت علمی می تواند بهترین راه برای سربلندی باشد و تیم های شکل گرفته در نانوتکنولوژی، میکروالکترونیک و بیوتکنولوژی، علوم هسته ای و امثالهم که مثال بارز مقابله با همان الگوی غربی است، امروز کلنی های پیشرفت را برای ما ایجاد کرده است.
رهبری عزیز؛
انقلاب اسلامی تاریخ جهان را به دو قسم می کند؛ که رجوع از ارزش های منفی به سمت ارزش های مثبت؛ از دیکتاتوری به مردم سالاری، از طاغوت به حکومت الله؛ از خفقان به آزادی، از فساد به عدالت؛ از عقب ماندگی به پیشرفت و از وابستگی به استقلال بوده، با این وجود خطر انحراف در ارزش ها وجود دارد.
برتری ارزشهای مادی بر ارزشهای معنوی، به حاشیه رفتن ارزشهای محوری مانند عدالت، رشد فردگرایی و منفعت محوری و در یک کلام تحول در ارزشهای اساسی جامعه به نفع غربی شدن از مهمترین پیامدهای الگوی غربی است که امروز خطر آن احساس می شود. برگشت نگاه دولتمردان از مناطق محروم به مناطق مرفه؛ تبدیل خُلق کوخ نشینی به خوی کاخ نشینی و فراموشی آرمان های امام راحل خواب را از چشمان جنبش دانشجویی مسلمان ربوده است.
ب) مسائل منطقه
تحلیل دقیق و مرزبندی های مشخص نظام که مبتنی بر راهکار برگزاری انتخابات قانونی در کشورهای منطقه است، از چند سال گذشته دنبال می شد. این درحالی است که مدعیان دموکراسی بطور علنی از آدم خواری در سوریه حمایت می کردند و در داخل نیز برخی افراد کوته بین جاهلانه و شاید هم مغرضانه؛ در پی تضعیف خط مقاومت گام برداشتند، اما گذر زمان نشان داد که امروز نظرات جمهوری اسلامی است که در همه کشورهای منطقه راهگشاست.
تکفیری های منطقه، فرزندان تربیت شده آمریکا هستند، که اتفاقات امروزِ عراق را رقم زده اند؛ ما معتقدیم دولت قانونی عراق با بسیج مردمی در مقابل آنها خواهد ایستاد و آنچه در پایانِ این قصه شاهد خواهیم بود، خواری شیطان بزرگ است.
بغض سینه مان را می فشارد، وقتی می خواهیم از غزه بگوییم. تراژدی امروز غزه رقم نمی خورد، اگر نبود حمایت های مستقیم و تمام عیار سفاک ترین حکومت عالم، یعنی آمریکا که به نام حقوق بشر کمر به قتل بشر بسته است. اما نگاه دقیق به صحنه دلمان را روشن می کند، که این بار شکستی سنگین تر از سی و سه و بیست و دو و هشت روزه نصیب اسرائیل خواهد شد؛ که «حزب الله هم الغالبون»
امروز انقلاب اسلامی قاعده بازی را بهم ریخته، امروز دنیا دهکده آمریکایی نیست و جهان به ویترین شکست های آمریکا بدل شده است!
ج) سیاست خارجه
۹ ماه نشست و ۹ ماه مذاکره ثمراتی را برای ملت ایران داشته که چراغ راه فردا خواهد بود. امروز برای چندمین بار ادعای غرب مبنی بر بی منطق بودن و اهل گفتگو نبودن ایران؛ از بین رفته و جهانیان نظاره گر منطقِ مستدلِ جمهوری اسلامی، در روابط بین الملل هستند، و این نه ماه نشان داده که ۵ + ۱ نمی خواهد ایران به حقوقِ حقه خود برسد، و تنها تلاشش برای کُند کردن روند پیشرفت در جمهوری اسلامی است. اتکا به نیرو و توان داخلی و حل مشکلات از مسیر تدبیر در حوزه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگیِ داخلِ کشور، دیگر ثمره این گفتگو ها است. و در نهایت بلوغ فکری جامعه و شناخت چند باره دشمن، مهمترین
دستاورد این چند ماه مذاکره بوده است.
اما این مذاکرات غفلت هایی را نیز ایجاد کرده، که حاصل اشتباهات محاسباتی و تحلیل غلط از مختصات دنیا بوده. در مختصاتی که حضرت امام از «دنیا» رسم کرده اند؛ جهان محدود به چند کشور اروپایی و آمریکا نمی شود. دنیای مد نظر امام اتحاد با ملتهای مستضعف بوده و محدود کردن دنیا به این چند کشور مغفول ماندن از روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با کشورهاییست، که در این سالها در مقابله با استکبار، همراه ِبا جمهوری اسلامی شده اند.
از نظر اعضای این اتحادیه و همه ملت ایران؛ تیم هسته ای، فرزندان انقلاب بوده و راه مذاکره برای آنهایی که معتمد ملت هستند؛ باز است؛ اما در این میان گوشزد کردن این نکته به تیم هسته ای واجب است که به نظر جنبش دانشجویی مسلمان مسیر اصلی پیشرفت از جاده های داخلی می گذرد، نه فقط توجه به تعاملات خارجی!
نباید به هیچ وجه سرنوشت کشور به مذاکرات گره بخورد چه آنکه اگر این مذاکرات به نتیجه هم نرسد فاجعه ای اتفاق نیفتاده است، پیشنهاد ما برای بی اثر کردن تحریم ها، ادامه مذاکرات بر سر بهانه گیری های آمریکا نیست، بلکه اقداماتی همچون جایگزین کردن «پیمان های پولی دوجانبه و چند جانبه» در معاملات اقتصادی می تواند دلار را از چرخه اقتصاد بین المللی ایران خارج کرده و محاصره اقتصادی آمریکا را بی اثر کند.
د) مسائل داخلی
حماسه ۷۳درصدی ۲۴خرداد، نویدبخش روزهای خوشی بود، و شعارهای جناب آقای روحانی مبنی بر بهبود وضع اقتصادی و معیشتی، گرایش آرا به ایشان را در انتخابات افزایش داد. اما بعد از یکسال بایستی نوارهای انتخاباتی بازبینی شود و وعده های انتخاباتی مورد مداّقه قرار گیرد، که آیا آنچه باید اتفاق افتاده است؟ البته بر خود لازم می دانیم از زحمات و تلاش های دولت محترم در یک سال گذشته کمال قدردانی را داشته باشیم. اما آنچه در ادامه می آید چیزی جز تحلیل های منصفانه و احساسات پاک و صمیمانه دانشجویان نسبت به مسئولین کشور در جهت اصلاح امور نیست که رسالت جنبش دانشجویی نیز همین است.
۱) معیشت مردم
همچنان که حضرتعالی در سخنرانی ابتدای سال فرمودید، حماسه اقتصادی اتفاق نیفتاده است و نگاه به واقعیت های موجود نشان می دهد، بواسطه برخی بی تدبیری ها، وضع اقتصادی بسامان نخواهد شد. امروز سه چالش عمده در عملکرد اقتصادی دولت مشاهده می شود که می تواند وضعیت اقتصادی را با مشکل مواجه کند. نبود سیستم های نظارتی و کنترلی بر بازارها و قطع سیستم های موجود از سوی دولت، بی ثباتی را افزایش خواهد داد و سیاست هایِ کنترلِ تورمیِ دولت که منجر به رکود اقتصادی می شود، موجبات تعطیلی بنگاه های تولیدی و سوق دادن سرمایه ها را به سمت واردات افزایش می دهد - برنامه ارائه شده نیز درمان این
درد نیست -. هر دو این عملکردها مغایر با اصول اقتصاد مقاومتی است و نه تنها موجبات استحکام پایه های اقتصادی را فراهم نمی کند، بلکه آن را بیش از پیش متزلزل می سازد.
اما درخشان ترین کارنامه دولت در بخش سلامت است. دولت با اقدامات و سیاست های خود موجب شده تا قسمت اعظمی از نگرانی های بیماران و خانواده های آنها از نظر تامین دارو و درمان برطرف گردد. باشد که این اقدامات دعای خیر بیماران و خانواده های آنها برای دولت شود.
۲) مبارزه با مفاسد
به نظر می رسد دولت ها علیرغم تمام اختلافات، در یک نقطه، اشتراک نظر و عمل داشته اند و آن استفاده از رانت های دولتی برای افراد خاص بوده است، رانت ها و ویژه خواری های اقتصادی که مسیرهای فساد را باز خواهد کرد. برخورد سریع و قاطع قوه قضاییه با فساد سه هزار میلیاردی؛ جای تقدیر دارد، اما حقیقتا امروز بعد از گذشت ۱۲ سال از صدور فرمان هشت ماده ای مبارزه با مفاسد اقتصادی، هنوز عزم جدی در هیچ یک از دستگاه های مقننه، قضاییه و مجریه برای مقابله با فساد دیده نمی شود.
امروز بانک مرکزی دادن وام ازدواج به جوانان را مقرون به صرفه نمی داند، حال آنکه ۸۲ هزار میلیارد تومان معوقه بانکی، ۱۸ برابر مبلغی است که با آن می توان وام معلق یک و نیم میلیون زوج را فراهم کرد.
حضرتعالی از ما خواسته اید که در مورد هر پدیده ضد عدالت در واقعیت کشور سوال کنیم؛ از مسئولین سه قوه می پرسیم که چه هنگام شاهد شنیدن این خبر باشیم که با مفاسد اقتصادی برخورد شد؟ مردم چه وقت شاهد کوبیده شدن چکش عدالت بر دیکتاتوری فساد خواهند بود؟ کرسنت، فساد آقازاده ها و ویژه خواران چه وقت مورد قضاوت قرار خواهد گرفت؟
۳) دانشگاه
بگذارید کمی از خانه خود برایتان بگوییم؛
پیشرفت های علمی در کشور خیره کننده بوده اما این پیشرفت علمی باید منتهی به حل مسائل اساسی کشور شود. هر مقاله بایستی دردی از کشور دوا کند. منافع دانشگاه به منافع ملی گره بخورد. در واقع مهمترین مشکلی که نظام آموزش عالی با آن مواجه است، پاسخگو نبودن آن دربرابر حل مشکلات کشور است. فلذا بایستی درآمد اساتید دانشگاه ها پروژه محور و بر اساس رفع چالش های موجود باشد، تا دانشگاه ها ناچار شوند برای تامین نیاز های مالی خود، مشکلات صنعت و تجارت را حل کنند؛ که نمونه بومی آن همین مپنا است.
ما از استقلال دانشگاه ها به معنی جایگزینی و جابجایی منبع درآمدی دانشگاه ها از پول نفت و شهریه دانشجو به پژوهش های منتهی به حل مسائل کشور حمایت می کنیم. البته در برابر تفسیر های ناصحیح از استقلال دانشگاه که نیت جدا کردن دانشگاه از نظام را دارند می ایستیم.
پس از پشت سر گذاشتن دو فتنه ۷۸ و ۸۸ دانشگاه نسبت به سیاسی کاریها و اُختاپوس احزاب واکسینه شده است و دانشجویان بیدار تر از هر روز دیگری، به تحلیل مسائل سیاسی فرهنگی و اجتماعی می پردازند. گواهی می دهیم که روند پیشرفت علمی از ۱۲ سال پیش تا کنون خیره کننده بوده و آنچه که اتفاق افتاده، تنها از دست جوانان ایران زمین بر می آید - اگرچه صدا و سیما و دیگر رسانه ها تاکنون نتواسته اند، نمی از یمِ پیشرفت های علمی را به نمایش بگذارند - اما خطراتی بزرگتر امروز دانشگاه را تهدید می کند.
آنچه که ما در صحنه امروز دانشگاه می بینیم تلاش جریانهای سیاسی تندروست که می خواهند دوباره بذر نفاق خود را در دانشگاه کِشت کنند. جریان هایی که سال ۷۸ فتح «سنگر به سنگر نظام» را برای براندازی کلید زدند و در سال ۸۸ با بی شرمی تمام به نظام تهمت تقلب زدند و در مقابل رأی مردم ایستادند، دم از قانون زدند و بی قانونی کردند؛ و زمینه ساز فشار غرب بر ملت ایران شدند؛؛؛؛ دوباره به سمت دانشگاه آمدند.
از حقارت و ذلالت این جماعت همین بس که امروز پشت سر آیت اللهی پنهان شده اند که در دهه ۷۰ زننده ترین اهانت ها را به وی روا داشتند و امروز زندگی سیاسی خود را، منوط به حضور فردی در صحنه سیاسی می بینند که در سال ۷۶ رقیب انتخاباتی آنها بود و حیاتشان را به ممات سیاسی او بسته بودند. جریانی که در سال ۸۸ قائل به حق اکثریت نشدند و دولت قانونی را با رأی اکثریت، متقلب می خواندند؛ امروز وزارت علوم ِدر سایه ای شکل داده اند که اهداف، راهبرد و عملکردش همانی است که ۱۸ تیر ۷۸ را رقم زد.
حضرت آقا؛ در چند ماه اخیر، آرامشی که نیازِ فضایِ رشدِ علمی است، و نشاط سیاسی، که لازمه بصیرت دانشجو است با جار و جنجال و گذاشتن عناصر مسئله دار بر مصدر امور - که عدم صلاحیت شان از سوی مراجع ذی صلاح خود دولت چون وزارت اطلاعات تایید شده است - مورد خدشه قرار گرفته. بحثما اصولگرایی و اصلاح طلبی نیست، چرا که در هر دو جریان مدیران دلسوز و انقلابی حضور دارند. امروز مسئله؛ جریان فتنه ای است که تلاش می کند از سنگر دانشگاه به نظام آسیب برساند، و قوه مقننه با منشی «صلح کل» وار در برابر آن تساهل می کند. قطعا یکی از نیازهای اساسی جامعه تعامل قوا با یکدیگر است، اما نمایندگان مجلس
شورای اسلامی نباید به این بهانه در قبال رسالتی که نسبت به دانشگاه دارند چشم پوشی کنند. که " محافظه کاری قتل گاه انقلاب است "
۳) فرهنگ
نمی دانیم چگونه باید دغدغه ها و نگرانی هایمان را از باب فرهنگ بیان کنیم؛ اما همین بس که راه تنفس مان بسته شده است؛ امروز نگاهِ فاصله گرفته از گفتمان انقلاب به مسئله فرهنگ، در برخی مسئولین دولتی، مشاهده می شود؛ این در حالی است که در اولین و بالاترین مرجع قانونی یعنی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیشترین وظایف قوه مجریه در امر فرهنگ خلاصه می شود. جوان امروز تشنه عقلانیت اسلامی و هویت معنوی است. یاد تلاشگران عرصه جهاد فرهنگی شهید علی خلیلی و خادم الرضا معین رئیسی همیشه پایدار.
اول: انتقاد از نگاه ابزاری و تبعی به فرهنگ
آنچه در یک سال گذشته از عمر دولت جدید در حوزه فرهنگ شاهد بوده ایم؛ متاسفانه جز نگاه ابزاری دولتمردان به مقوله فرهنگ نبوده است - آنچه که البته سند مظلومیت فرهنگ در بیشتر دولت هاست - در واقع طرح مباحثی مانند عدم تفاوت هنرمند ارزشی و غیر ارزشی، تلاش افراطی برای مطرح کردن رفع فیلتر برخی شبکه های اجتماعی خارجی، عکسهای یادگاری و فیگورهای نمایشی و فیسبوکی از سوی برخی متولیان فرهنگ بخصوص در سطوح بالای مدیریتی، به سخره گرفتن دغدغه های حجاب و عفاف و امثالهم، ما را به این نتیجه رسانده که طرح این مباحثبیش از هر چیز؛ مصرف سیاسی و انتخاباتی دارد، تا انگیزه های دینی و
فرهنگی! این گونه رفتار را جز یک رویکرد ژورنالیستی و پوپولیستی که دم از رهاسازی کورکورانه می زند، نمی توان قلمداد کرد.
پز و پرستیژ آزاد کردن شبکههای اجتماعی بیشتر از اینکه نشان از یک رویکرد به اصلاح «باز» داشته باشد یک رفتار عجولانه و صد البته بدون «فکر فرهنگی» است.
دوم: نگرانیم از سوبسیدهای مالی، قلمی و حمایتی دولتی برای جریان روشنفکری مرتجع ضد انقلاب
علیرغم تاکیدات موکد امام(ره) و رهبری نسبت به عدم نفوذ غربزدگان در عرصه فرهنگی متاسفانه شاهدیم، که امروز رخنه فرهنگی از طریق ارائه سوبسیدهای دولتی برای جریان روشنفکرِ متحجرِ ضد انقلاب در حال شکلگیریست. معاونت هنری وزارت ارشاد باید پاسخگو باشد، به چه دلیل عرصه فرهنگی را جولانگاه جریان معارض غربگرا و لاابالی غیر وابسته به انقلاب کرده است.
و از سویی دیگر در عرصه رسانه ای و بویژه مطبوعات به قدری ولنگاری را شاهدیم، که روزنامه های زنجیره ای، که در دوره ای به پایگاه دشمن تبدیل شده بودند، امروز نقش خود را به گونه ی دیگر ایفا می کنند و در بزک کردن و تطهیرِ دشمنِ شماره ی یکِ ملت ایران، از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند، بطوری که به فرض مثال، اگر قرار بود، جان کری و اوباما در ایران روزنامه بزنند، بعید می دانیم می توانستند بسان برخی از روزنامه های داخلی از منافع آمریکا دفاع بکنند! روزنامه های زنجیره ای دیروز، حال به سفارتخانه های کاغذی بدل شده است. نکته قابل تامل این است که بسیاری از همین رسانه های یاد شده،
مزورانه خود را حامی دولت جا زده اند و بدین سان چهره دولت برآمده از رأی ملت را در افکارعمومی خدشه دار می کنند.
در پایان از خداوند متعال متضرعانه خواستاریم پرچم این انقلاب را که حضرت روح الله برای اعتلای اسلام برافراشته است، توسط رهبری عزیز به دستان مهدی فاطمه برساند. آمین آمین به عدد کلماتت آمین!
شناسه خبر:
۳۵۱۴۱۰
سخنان نمایندگان تشکلهای دانشجویی با رهبر معظم
نمایندگان تشکل های دانشجویی کشور در دیدار شب گذشته دانشجویان با رهبر معظم انقلاب دغدغه ها، پیشنهادات انتقادات خود را مطرح کردند.
۰