به گزارش افکارنیوز، پس از دوری بلند مدت اصلاح طلبان و کارگزاران از دولت و مجلس و شکست جریان مورد حمایت آنها در دور قبل انتخابات ریاست جمهوری و بی نتیجه ماندن تلاش های آنها برای زیر سئوال بردن انتخابات با ایجاد فتنه و همچنین عدم وجود حمایت مردمی کافی از کاندیدای مورد نظر اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، این جریان برای زنده نگه داشتن خود ناچار به تمسک به هر جریانی غیر از اصولگرایی برای بازگشت به قدرت شدند. در نتیجه دولت کنونی را تنها راه نجات خود دیدند.
از همین رو است که بلافاصله پس از رای آوردن رئیس جمهور سران این جریانات شروع به فعالیت هایی جهت مطرح کردن خود نمودند و در این راه از هیچ فعالیتی فروگذار نکردند.
از شرکت مستمر یاسر هاشمی در جلسات رسانه ای و غیر رسانه ای روحانی، شرکت سید محمد خاتمی در مجالس ختم و مصاحبات مطبوعاتی و… تا دست به دامان شدن به عناصر خارجی جهت آزاد کردن دو کاندیدای ملعبه دست بیگانگان که در فتنه ۸۸، نقش هدایت نیروهای پیاده نظام داخلی مستکبرین را برعهده داشتند و فروختن عزت ملت ایران به بهای آزادی دو فتنه گر.
حرکت جدیدی که اخیرا از طرف این جریان ها رخ داده است دیدار گروهی از وزیران دولت یازدهم با سید محمد خاتمی لیدر جریان اصلاحات بود. این اتفاق را از دو منظر می توان نگاه کرد:
* درخواست ملاقات از سوی خاتمی یا مهره ای وابسته به جریان خاتمی صورت گرفته باشد.
* در خواست ملاقات از سوی وزیر ارشاد و یا مهره ای وابسته به وزیر ارشاد رخ داده باشد.
درخواست ملاقات از سوی خاتمی
این احتمال در خصوص این اتفاق محتمل تر به نظر می رسد. زیرا در چنین شرایطی که اصلاحات در شرایط بسیار حساسی به سر می برد و هر حرکت ناپخته از طرف این جریان می تواند زیان جدی ای به این جریان وارد کند و از طرف دیگر تئوری پردازان این جریان تمامی راه های ممکن برای بازگشت در صحنه سیاسی و مطرح کردن خود را بررسی می کنند بعید است که از چنین فرصت بدیهی ای چشم پوشی کنند. از طرف دیگر طرف اصلی که از این دیدار می خواهد سود ببرد جریان اصلاحات و سید محمد خاتمی است که می تواند خود را مطرح کند و اگر نه بازخور این دیدار می تواند برای دولت تبعات منفی هم داشته باشد.
در این صورت این دیدار می تواند نتایجی برای جریان اصلاحات داشته باشد:
* مطرح کردن جریان اصلاحات: سید محمد خاتمی که مدتهاست به دنبال کانالی برای خودنمایی می گردد. محقق شدن این اتفاق و انتشار آن توسط افراد نزدیک به خاتمی و مانور رسانه ها بر روی این خبر این خواسته او را دنبال می کرد. زیرا این خبر سبب جلب توجه مخاطبین به سمت آنها شد.
* نفوذ در میان وزراء دولت یازدهم:
مسئولیت هایی که جنتی - وزیر ارشاد - در زمان دولت های کارگزاران و اصلاح طلبان برعهده داشته است، حکایت از نزدیکی او به این دولت دارد. استانداری استان خراسان و معاونت بین الملل وزارت ارشاد در زمان دولت کارگزران و سفارت در کشور کویت در دولت اصلاحات نشان از رابطه نزدیک این وزیر با دو جریان اصلاح طلب و کارگزاران است. این سابقه نشان می دهد که او گزینه ای مناسب برای نفوذ در دولت یازدهم است.
خاتمی برای شروع نفوذ در دولت یازدهم از گزینه مناسبی شروع کرده است زیرا در کابینه دولت یازدهم نیروهایی که سابقه فرهنگی داشته باشند اندک هستند و خود وزیر ارشاد نیز سابقه فرهنگی ندارد در نتیجه خلاء نیاز به فکر فرهنگی و برنامه فرهنگی در این وزارت خانه شدید است و خاتمی از این خلاء مهره فرهنگی در دولت استفاده کرده و وزیری که به این امر محتاج او خواهد بود را برای شروع نفوذ در دولت یازدهم انتخاب کرده است.
* جذب مخاطبین روحانی به سمت جریان اصلاحات: همانگونه که گفته شد اصلاح طلبان به دنبال روی قدرت آمدن از طریق تمسک به این دولت هستند. از طرف دیگر بسیاری از هواداران دولت اعتدال طرفدار جریان اصلاح طلبان نیستند. از این رو اصلاح طلبان برای افزایش هواداران خود به دنبال این هستند تا خود را به این دولت نزدیک نشان دهند تا هواداران دولت یازدهم را به سمت خود جذب کنند. از طرف دیگر اینکه وزیران این دولت به دیدار خاتمی بروند این اتفاق این مسئله را به ذهن متبادر می کند که این وزیران دولت یازدهم هستند که به خاتمی نیاز دارند نه اینکه خاتمی به این دولت نیاز داشته باشد. در نتیجه با این
دیدار خاتمی نشان می دهد این وزیران دولت هستند که خود را نیازمند به جریان اصلاحات می دانند نه اینکه جریان اصلاحات خود را وابسته به جریان اعتدال بداند.
در خواست ملاقات از سوی وزیر ارشاد
در صورتی که در خواست ملاقات از سوی وزیر ارشاد مطرح شده باشد نیز باز باید دید که این دیدار چه ثمراتی برای او می تواند داشته باشد.
ثمرات این دیدار برای دولت تدبیر:
* کسب محبوبیت در میان هواداران خاتمی:دولت تدبیر و امید از ابتدای قدم گذاشتن در مسیر انتخابات ریاست جمهوری علیرغم وجود اختلافاتی که با جریان اصلاحات داشت اما سعی بر این داشت تا نشان دهد می تواند نماینده خوبی برای تفکرات این گروه باشد. از این رو از زمان تبلیغات انتخاباتی سعی بر جذب هواداران تفکر اصلاحات داشت.
در زمان کنونی نیز که دولت روحانی انتخابات مجلس را در مقابل خود دارد برای آنکه از پیروزی در این انتخابات اطمینان داشته باشد ناچار است تا محبوبیت مردمی خود را افزایش دهد از آن رو که در انتخابات ریاست جمهوری نیز رای بالایی نیاورده است برای انتخابات مجلس به شدت به تقویت این بدنه مردمی نیاز دارد. از این رو سعی دارد تا با دیدار با لیدر جریان اصلاحات خود را به این جریان نزدیک نشان دهد و افرادی که این جریان را قبول دارند را به سمت خود جذب کند.
* برقراری ارتباط با خاتمی جهت استفاده از تجربیات فرهنگی او: وزیر فرهنگ و ارشاد که در زمینه امور فرهنگی سابقه خاصی نداشته است برای ادامه مسیر با بحران مواجه شده است و در سدد آن بر آمده تا به برقراری ارتباط با اصلاح طلبان از نظریات فرهنگی آنها استفاده کند. اینکه جنتی تا قبل از دوران وزارت به دیدار نوروزی با خاتمی به صورت ثابت نمی رفته و بعد از دوران وزارت در اولین نوروز اقدام به چنین کاری کرده است خود تقویت کننده این ادعا است.
* منحرف کردن اذهان مردم به مسائل جانبی:با توجه به اینکه دولت در خصوص یارانه ها نتوانست وعده هایی را که داده بود محقق کند و از طرف دیگر در خصوص حامل های انرژی خصوصا بنزین و قیمت آن و همچنین سهمیه بنزین نوروزی نتوانست کارنامه موفقی از خود ارائه دهد. از طرف دیگر افزایش قیمت آب، گاز، برق و مسائلی از این دست سبب شد تا نارضایتی در میان مردم نسبت به عملکرد دولت به وجود آید و این اتفاق و بازتاب رسانه ای آن می توانست اذهان عمومی را تا مدتی از سمت انتقاد به دولت منحرف کند.
نتیجه گیری
جریان های مختلفی نگاهشان به دولت یازدهم به دید یک جریان است که می تواند آنها را دوباره به دایره قدرت بازگرداند از این رو سعی بر نفوذ در میان دولت از راه های مختلف دارند از این رو ما همواره شاهد وقوع اتفاقاتی از این دست در این دولت هستیم.
اما نکته قابل توجه که باید دولت تدبیر و امید به آن توجه داشته باشد. اگر غرض از این دیدار جذب هواداران جریان اصلاح طلبان و یا گرفتن برنامه فرهنگی از آنان باشد باید گفت نظریات اصلاح طلبان در زمینه فرهنگ نظریاتی نیست که بتوان در یک جامعه اسلامی اجرا کرد. نظریات فرهنگی اصلاح طلبان که طرفداران آن رقاصان و خوانندگان آن ور آب هستند و در سال ۸۸ این امر به وضوح دیده شد نمی تواند راه گشای بن بست دولت تدبیر و امید در زمینه فرهنگ باشد.
بلکه راه حل آن استفاده از یک عنصر فرهنگی مناسب با سابقه فرهنگی در سمت وزارت ارشاد است. اگر هدف دولت منحرف کردن اذهان عمومی به سمت مسائل حاشیه ای و غافل ماندن از اتفاقاتی است که جریان دارد باید گفت راه حل این مسئله نیز این نیست بلکه دولت تدبیر و امید وعده شفاف بودن و سخن گفتن بی پرده با مردم را داده بود و این امر خلاف وعده های رئیس جمهور است.