به گزارش افکارنیوز، پریست و آرکین به نقل از «دنیس بلر»، مدیر سابق اطلاعات ملی آمریکا مینویسند: «پس از ۱۱ سپتامبر هنگامی که ما تصمیم به حمله به تندروها گرفتیم و همان سیاستی را اتخاذ کردیم که در داخل نیز از آن استفاده میکنیم. رویکرد ما این بود که اگر این حمله ارزشش را دارد پس ارزش زیادهروی را نیز دارد.» وی توضیح داد که حملات ۱۱ سپتامبر همان تروریسم دولتی بود. آمریکا نیاز به دشمن دارد و هنگامی که دشمنی نیست باید ایجاد شود.
۱. آشنایی اجمالی با آژانس امنیت ملی آمریکا و وظایف
آژانس امنیت ملی آمریکا(National Security Agency) یکی از ۱۶ آژانسهای امنیتی جامعه اطلاعاتی آمریکا و زیرمجموعه وزارت دفاع آمریکا است. وبسایت رسمی NSA وظایف این آژانس را اینگونه تعریف کرده است:
گردآوری، پردازش، آنالیز و تولید اطلاعات امنیتی و ضد امنیتی از کشورهای خارجی برای مقاصد امنیت ملی
تهیه استانداردهای امنیتی برای ارتباطات ملی
مدیریت ملی سیستم امنیت ملی آمریکا
این آژانس در ۴ نوامبر ۱۹۵۲ تأسیس شده است. ساختمان مرکزی NSA در شهر فورت مید ایالت مریلند قرار دارد.
ساختمان مرکزی آژانس امنیت ملی آمریکا در سال ۱۹۶۰ میلادی
ساختمان امروزی آژانس امنیت ملی آمریکا
ساختمان آژانس امنیت ملی آمریکا واقع در ایالت مریلند
۲. یک قدم عقبتر: تاریخ اجمالی جاسوسی از لنز آژانس امنیت ملی آمریکا
اگرچه برنامه جدید جاسوسی آمریکا تحت عنوان " پریسم " موجب شگفتی جهانیان شده است اما واقعیت تاریخی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم نشان می دهد که یکی از دلایل نفوذ و گسترش قدرت واشنگتن در سراسر دنیا استفاده از ابزار اطلاعاتی و جاسوسی در کشورهای مختلف بوده است. در این قسمت قصد داریم دو برنامه جاسوسی سابق این سازمان به نامهای اشلون(ECHELON) - که از آن به مثابه مادر برنامه پریسم(PRISM) فعی یاد مینمایند - و برنامه " تریل بریزر " را توضیح دهیم.
برنامه اشلون(ECHELON)
آژانس امنیت ملی هرگز پروژه اشلون را به رسمیت نشناخته و در روایتهای رسمی هم اشارهای به آن نکرده است؛ اما بسیاری از روزنامهنگاران سرتاسر جهان از جمله نیکی هایگر به آن پرداختهاند. فعالیتهای نیکی هایگر در این زمینه باعثشد پارلمان اروپا درباره آن تحقیقات کند.
طبق آنچه امروز میدانیم پروژه اشلون را میتوان مادر برنامه مشهور «پریسم» دانست.
«فدراسیون دانشمندان آمریکایی» این برنامه را اینگونه توضیح میدهد: «یک شبکه جهانی از رایانهها که به طور خودکار میلیونها پیام شنود شده را جستجو میکند تا کلیدواژههای از پیش برنامهریزیشده یا فکس و آدرسهای ایمیل را بیابد. هر کلمه از هر پیام، طبق فراوانی و کانالهایی که در یک ایستگاه مشخص شده، به طور خودکار جستجو میشود.»
سیستم جاسوسی اشلون از ۱۲۰ ماهواره ارتباطاتی، اکتشافی و نظارتی تشکیل شده که در مدارهای ثابتی دور زمین می گردند. علاوه بر این ماهواره ها، تعداد بسیار زیادی گیرنده های زمینی در نقاط مختلف دنیا نصب شده است تا نقاط کور ماهواره ها را پوشش دهند.
به این سازه کروی که از جنس فایبرگلاس است آنتنپوش گفته میشود. این آنتنپوش در یکی از پایگاههای نیروی هوایی انگلیس قرار دارد و گفته میشود از آن در پروژه اشلون استفاده شده است.
این ماهوارهها و گیرندهها وظیفه دارند روزانه حدود سه میلیارد تماس تلفنی، فاکس و ایمیل را ذخیره کرده، به رایانه های مادری که در پنج کشور آمریکا، انگلیس، کانادا استرالیا و نیوزلند وجود دارند، انتقال دهند.
گفته میشود اشلون در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفته اما میتواند زودتر یا دیرتر هم آغاز شده باشد زیرا زمان آغاز آن، مانند بسیاری از جنبههای دیگرش کماکان رمزآلود باقی مانده است. چیزی که مشخص است این است که وقتی قانون میهنپرستی در سال ۲۰۰۱ تصویب شد، آژانس امنیت ملّی بیشترین مشغله را از لحاظ استخراج اطلاعات به دست آورد و فناوری مورد استفاده این سازمان یک شبه و پس از حوادث۱۱ سپتامبر تولید نشده بود.
برنامه تریل بلیزر
در سال ۲۰۰۶ بود که پروژه سرّی دیگری از آژانس امنیت ملی آمریکا برملا شد. «توماس آندرو دریک» که از کارمندان آژانس امنیت ملی آمریکا بود درباره این پروژه به طور علنی صحبت کرد.
هدف از این پروژه هم توسعه قابلیت تحلیل دادهها روز شبکههای ارتباطی مانند اینترنت بود. این برنامه برای رصد کردن سازمانهایی ساخته شده بود که از روشهای ارتباطی مانند گوشیهای همراه و ایمیل استفاده میکردند.
چنانکه در گزارشی از روزنامه «فرانسیسکو کرانیکل» تصریح شده در این برنامه ۲ میلیون قطعه دادهای که آژانس در هر ساعت گردآوری میکرد تجزیه و تحلیل میشد تا مهمترین اطلاعات مد نظر شناسایی شود. بعد از افشاگریهای «توماس اندرو» برنامههای جاسوسی آژانس امنیت ملی باز هم ادامه یافت. «پریسم» عنوان برنامهایست که این روزها بر سر زبانها افتاده و نشان میدهد سیر جاسوسیهای دولت آمریکا همچنان ادامه دارد.
با این منطق میتوان نتیجهای مختصر گرفت که فعالیتهای جاسوسی آمریکا بیش از نیم قرن است که هیچگاه متوقف نشده است و از این به بعد هم نباید انتظار داشت که این برنامهها متوقف شود بلکه روز به روز گستردهتر و پیچیدهتر میشود. تنها انتظار برای متوقف شدن این برنامهها زمانی به وقوع میپیوندد که سیر تاریخی از همین الان متوقف شود!
۳. زمان حاضر: افشاگری اسنودن بهانهای برای تحلیل جاسوسیهای آژانس امنیت ملی آمریکا
افشاگریهای ادوارد اسنودن بهانهای برای تهیه این گزارش بود. گذر زمان به ما اجازه داد که گزارش تقریبا جامعی را به دور از سرعتهای ژورنالیستی فعلی داشته باشیم. ادوارد اسنودن، پیمانکار سابق سازمان امنیت ملی آمریکا، مدارکی را در اختیار رسانهها قرار داد که نشان میدهد این سازمان در چند سال گذشته افزون بر شنود مکالمات تلفنی، فعالیتهای اینترنتی شماری از شهروندان امریکایی و اتباع خارجی را تحت برنامهای موسوم به «پریسم»(PRISM)(پی. آر. آی. اس. ام.) - مبنی بر تلاش گسترده خواندن ایمیلهای مردم - توسط سازمان امنیت ملی زیر نظر داشته است. اسنودن همچنین اسناد بیشتری را فاش کرد
که نشان میدهد آمریکا از دفاتر اتحادیه اروپا، شهروندان اروپایی و همچنین شرکتها و اشخاص در آمریکای لاتین جاسوسی کرده است. در این قسمت از گزارش ابعاد مختلف افشاگری علیه آژانس امنیت ملی آمریکا را بررسی میکنیم.
جاسوسی آژانس امنیت ملی از شهروندان غیرنظامی
بر اساس اسناد فاش شده، کاربران مایکروسافت، یاهو، گوگل، فیس بوک، پال تاک، AOL، اسکایپ، یوتیوب و اپل به صورت ۲۴ ساعته توسط آژانس امنیت ملی کنترل می شوند و اطلاعات روی سرورهای اصلی این وب سایتها در سراسر جهان ضبط و ردیابی می شود. در تاریخ ۵ آوریل(۱۶ فرودین) سال جاری ۱۱۷,۶۷۵ کاربر اینترنتی در سرتاسر جهان هدف برنامه جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا قرار گرفته اند. این گزارش در ادامه افزوده است که مشخص نیست چه تعداد از کاربران آمریکایی هدف جاسوسی اطلاعاتی آژانس امنیت ملی آمریکا بصورت تصادفی قرار گرفته اند. از جمله اطلاعات گردآوری شده در برنامه جاسوسی این نهاد اطلاعاتی
آمریکایی به جمع آوری پیامک شهروندان، فیلم های ویدئویی و سایر اطلاعات دیجیتال آنان در فضای مجازی است.
«بزرگ داده» و «رایانش ابَری» دو عبارتی است که این روزها مرتبا در رابطه با جمعآوری اطلاعات فوق فشرده شنیده میشود
بزرگ داده به مجموعه عظیمی از دادهها گفته میشود که از نظارت بر پست الکترونیک، مکالمات تلفنی، سوابق دادهکاوی، شناسایی بیومتریک و ویدئوهای دوربینهای نظارتی به دست میآید؛ این در حالی است که رایانش ابری یک سامانه پردازش اطلاعات است که شمار بسیاری از کامپیوترهای از راه دور را شامل میشود که در یک شبکه به یکدیگر متصل هستند
چنین اطلاعات و دادههایی را " متا دیتا” یا اَبَر دادهها مینامند. ادوارد اسنودن در گفتوگو با گاردین میگوید: «آژانس امنیت ملی آمریکا زیرساختی تدارک دیده که تقریبا همه ارتباطات انسانی را به صورت اتوماتیک ذخیره میکند. با استفاده از این سیستم میتوانستم ایمیلهای هر کسی را ببینم٬ مکالمات تلفنیاش را شنود کنم و رمزهای عبور شخصیترین اکانتهای هر کاربری را به دست بیاورم.»
این طور که از افشاگریها برمیآید، سازمانهای امنیتی آمریکا این ابر دادهها را جمع آوری میکنند. ادوارد اسنودن در مصاحبهای که چندی پیش با سایت اشپیگل انجام داد، گفته است که ارزش ابردادهها از ارزش محتوای آنها بیشتر است.
این را که متادیتاها تا چه حد میتوانند به کنسرنهایی که اطلاعاتمان را در اختیارشان میگذاریم و سپس به سازمانهای امنیتی تصاویر دقیقی از زندگی ما نشان بدهند، می توانید برای مثال اگر کاربر جیمیل یا فیسبوک هستید، خودتان به راحتی امتحان کنید:
محققان انستیتوی تکنولوری ماساچوست برنامه ای با نام Immersion برای سرویس ایمیل گوگل طراحی کردند. اگر به این برنامه اجازه ی دسترسی به اکانت ایمیل خود را بدهید، همهی تماسهای شما تجزیه و تحلیل میشوند. مثلا چه کسی باعثآشنایی کانتکت " آ” با کانتکت " ب” در میان تماس های شما شده است یا با چه کسی و در چه بازهی زمانی شما ایمیل های زیادی رد و بدل کرده اید و یا چه پیوندهای تازهای در حین این ارتباطات ایمیلی به دست آوردهاید.
کاربران زیادی در سراسر دنیا اما بدون لحظه ای نگرانی و تردید، حجم بالایی از اطلاعات خود را رایگان در اختیار فیسبوک و شرکا قرار میدهند. بحثی که شاید تلنگری باشد برای شهروند عادی. شهروندی که کمی بیاندیشد که آیا حالا که این گونه زیرنظر گرفته میشود نباید کمی به خود زحمت بدهد و دست کم گوشهای از اطلاعاتش را مخفی کند؟
مشت نمونه خروار: جاسوسی آمریکا از متحدان درجه یک خود
در بین هزران برنامه جاسوسی خارجی کشور ایالات متحده آمریکا که اسنودن هم به آنها اشاره نموده است، افشای جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا از دفاتر اتحادیه اروپا بسیار بیشتر از سایر موارد جلب توجه نمود؛ چرا که این کشورها به عنوان متحدان درجه یک آمریکا که مورد پروژههای جاسوسی قرار میگیرند، کشورهای دیگر که آمریکا درجه اتحاد آنها مانند کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیست، به طریق و وضعیت بسیار بالایی مورد جاسوسی قرار میگیرند.
بسیاری از این کشورها دارای پیمانهای همکاری امنیتی با آمریکا بوده اند که در هفته اول مرداد ماه سال جاری آلمان پیمان همکاریهای امنیتی خود را با انگلیس و آمریکا لغو کرد.
اروپا همواره، خصوصا بعد از جنگ جهانی دوم، سایه سنگین آمریکا را بر سرخود احساس کرده است و اگرچه در اوایل دهه نود میلادی قرن گذشته با اراده جدیدی از اتحادیه اروپا روبرو شد و اروپا با سپر یورو در برابر شمشیر دلار ظاهر شد ولی در آغاز دهه دوم قرن میلادی جدید بار دیگر خیز جدید آمریکا را احساس می کند.
واگرایی دراتحادیه اروپا وبحران مالی این قاره، بر وضعیت اروپا به عنوان یک شریک تاثیر گذاشته است. به هر حال این موضوع نیز دلیلی دیگر برای بیان اعتراض اروپا به امریکا است ولی قابل اشاره است که اروپا آن هنگام که با زندان های سازمان جاسوسی آمریکا در اروپا مواجه شد به صورت محترمانه و نه بعنوان یک مجروح اطلاعاتی با آمریکا سخن گفت. آقای اوباما به هنگام معرفی راهبرد سایبری آمریکا اعلام کرد که حمله سایبری را به عنوان اعلام جنگ تلقی می کند ولی به نظرمی رسد اروپا این حمله به خرانه اطلاعاتی وهویتی خود را در حد یک سرقت تلقی می کند.
اوباما گفت که برنامههای جاسوسی آژانس امنیت ملی باید فوق سری باقی بمانند
تا «افرادی که سعی دارند به ما آسیب برسانند، نتوانند در اقدامات پیشگیرانه ما سرک بکشند
و درباره ماهیت طبقهبندی شدن این چیزها پرسوجو کنند»
چیزی که اوباما اذعان نکرد آن بود که این به اصطلاح جامعه اطلاعاتیِ پنهان آنچنان گسترده است
و آنچنان نهادها و پیمانکاران خصوصی کشورهای دیگر را در بر میگیرد که حدّ و حدود هزینه آن به واقع نامشخص است
آژانس امنیت ملی آمریکا برای جاسوسی از دفتر دیپلماتیک اتحادیه اروپا در واشنگتن نه تنها میکروفن هایی را در این ساختمان نصب کرده بود بلکه به شبکه اطلاع رسانی آن نفوذ کرده و به این ترتیب به مراسلات الکترونیکی و اسناد داخلی هیات دیپلماتیک اتحادیه اروپا دسترسی پیدا کرده بود. هفته نامه " اشپیگل " آلمان همچنین با استناد به اسناد محرمانه افشا شده برنامه¬های جاسوسی آمریکا، افزود ماموران آژانس امنیت ملی آمریکا به همین طریق از دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در سازمان ملل متحد نیز جاسوسی می کردند.
طبق این اسناد، مسئولان آژانس امنیت ملی آمریکا، دفاتر دیپلماتیک اروپایی را «اهداف خوبی برای حمله» معرفی کرده اند. آژانس امنیت ملی آمریکا فعالیت های نظارتی و جاسوسی خود را حتی تا بروکسل هم گسترش داده بود. این هفته در بخش دیگری از گزارش خود اشاره کرده بود: «بیشتر از پنج سال پیش، کارشناسان امنیتی اتحادیه اروپا یک سیستم شنود در شبکه تلفن و اینترنت ساختمان Justus - Lipsius که اصلی ترین ساختمان شورای اروپا محسوب می شود کشف کردند.
مبدا این سیستم شنود، مقر سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) در حومه بروکسل بود.» گفتنی است که در سال ۲۰۰۳ مقامات اتحادیه اروپا خبر کشف یک سیستم شنود تلفنی را در دفاتر چند کشور عضو این اتحادیه از جمله فرانسه و آلمان تایید کردند.
ماموران آژانس امنیت ملی آمریکا به همین طریق از دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در سازمان ملل متحد نیز جاسوسی می کردند.
طبق این اسناد، مسئولان آژانس امنیت ملی آمریکا، دفاتر دیپلماتیک اروپایی را «اهداف خوبی برای حمله» معرفی کرده اند
یکی از ویژگی های اصلی روابط آمریکا و اتحادیه اروپا، اعتماد کامل دو طرف به یکدیگر بوده است که حال به نظر می رسد مسیر کاهشی را در پیش گرفته باشد. در این مدت و پس از افشای جاسوسی اطلاعاتی آمریکا مواضع دو طرف نیز این موضوع را نشان داده است. آمریکا برای رسیدن به اهداف خود حتی از اتحادیه اروپا به عنوان یک دوست هم نمی گذرد.
در افشاگری اخیر نیز حیثیت و آبروی اتحادیه اروپا ریخته شده و رهبران آن در شوک هستند که چه اتفاقی رخ داده است. در اسناد افشا شده آمده است که آمریکا کشورهای اتحادیه اروپا را جز دوستان درجه سه به شمار می آورد.
یک مورد خاص: حمله سایبری به تاسیسات هسته ای ایران توسط آژنس امنیت ملی آمریکا
گزارش مجله " بیزنس ویک " حاکی از آن است هدف از طراحی این بدافزار دستیابی به اطلاعات صنعتی ایران است. این بدافزار برای جلوگیری از شناسایی شدن خود از امضای دیجیتال شرکت Realtek استفاده میکند. روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، در مقالهای مدعی شد که «اسرائیل استاکسنت را در مرکز اتمی دیمونا و بر روی سانتریفیوژهای مشابهای که ایران از آنها در تاسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز استفاده میکند، با موفقیت آزمایش کردهبود…»
در قسمتهایی از گزارش نیویورک تایمز درمورد نقش آژانس امنیت ملی آمریکا که مدیر آن همزمان فرماندهی قرارگاه سایبری ارتش آمریکا را بر عهده دارد آمده است: آژانس امنیت ملی آمریکا و واحد سری اسرائیلی - که از سوی مقامات اطلاعاتی آمریکا دارای مهارتهای سایبری در نظر گرفته میشوند - برای ایجاد بدافزار رایانهای بینهایت پیچیدهای دست به کار شدند. این بدافزار میبایست در قالب مهاجمی درونی عمل کند.
همکاری غیر معمول و نزدیک با اسرائیل ناشی از دو ضرورت بود. واحد ۸۲۰۰ اسرائیل(که بخشی از ارتش این رژیم به شمار میرود) از تخصصی فنی قابل رقابت با آژانس امنیت ملی ایالات متحده برخوردار است و اسرائیلیها اطلاعات ژرفی پیرامون عملیات در نطنز در دست داشتند که برای تضمین موفقیت حمله سایبری ضروری و حیاتی بود. ولی مقامات آمریکا منافع دیگری نیز داشتند و آن عبارت بود از این که اسرائیل را از انجام حمله پیشدستانه خود علیه تاسیسات هستهای ایران منصرف کنند.
بدین منظور، اسراییل باید از موثر بودن رشته حملات جدید مطمئن میشد. بسیاری از مقامات در مصاحبهها گفتهاند که تنها راه متقاعد ساختن اسرائیل، شرکت دادن کامل آن در تمامی جنبههای این برنامه است.
آژانس امنیت ملی آمریکا و واحد سری اسرائیلی
برای ایجاد بدافزار رایانهای بینهایت پیچیدهای دست به کار شدند
. این بدافزار میبایست در قالب مهاجمی درونی عمل کند.
در پروژه ای که اسنودن در آن مشارکت داشته است ایران به عنوان یکی ازاهداف اولیه بوده است و بدیهی است که این افشاگری زخمهای کهنه روابط ایران و آمریکا را تازه می¬کند و بعید است کارت تبریک کاخ سفید برای دولت جدید در تهران افشاگری اسنودن باشد.
۴. میراثجاسوسی های آمریکا: تقابل با حقوق بشر و بیداری ملت ها
تصور این موضوع سخت است که در گذشتهای نه چندان دور، آمریکا الگوی اقتصادی جهان قلمداد میشد. اکنون این کشور بیشتر و بیشتر در حال شبیه شدن به یک زاغه نشین بزرگ و بدشکل است که در گوشه کنار آن چند محله ثروتمند نشین نیز وجود دارد؛ محلههایی که یک درصد جامعه آمریکا ساکن آن است. وقوف به چنین شرایط تاریخی در آمریکا به منظور درک درست اهمیت نظارت گسترده دولت روی شهروندان، همانطور ادوارد اسنودن، افشاگر آژانس امنیت ملی امریکا فاش ساخت، لازم و ضروری است.
آمریکا به اسم مبارزه با تروریسم بیشترین محدودیت ها را در داخل کشور ایجاد کرده است
که این مسئله درباره مسلمانان شدت بسیار زیادی دارد
اقلیت حاکم در آمریکا همانند همتایان خود در سراسر جهان، روی تختهای امن خود نشسته و از نارضایتی فزاینده در دنیای «خارج» به شدت هراسانند. سردمداران قدرت از طریق تاراجی جنایتکارانه و ثروت دزدی و بواسطه طمعی سیراب نشدنی، دشمن ِبالقوع قدرتمندی برای خود درست کردهاند: تقریبا کل جمعیت آمریکا و دیگر کشورهای جهان. در چنین وضعیت به شدت بیثباتی که بین اقلیتحاکم و تودهها وجود دارد، وضعیتی که نظام سرمایه داری فاسد به ارمغان آورده است، «دموکراسی» بیش از این نمیتواند توسط حاکمان تحمل شود. به همین دلیل است که آنها رو به جمع آوری گسترده اطلاعات، نظارت، جاسوسی و مراقبت
آوردهاند. همه اینها به منظور حفظ «کنترل» روی این بی ثباتی ِ شکننده و در حال انفجار است.
اقلیت حاکم در آمریکا همانند همتایان خود در سراسر جهان، روی تختهای امن خود نشسته
و از نارضایتی فزاینده در دنیای «خارج» به شدت هراسانند.
به همین دلیل است که آنها رو به جمع آوری گسترده اطلاعات، نظارت، جاسوسی و مراقبت آوردهاند.
همه اینها به منظور حفظ «کنترل» روی این بی ثباتی ِ شکننده و در حال انفجار است.
یکی از وظایف اصلی هر دولتی حفاظت از شهروندانش در برابر دشمنان خارجی است. به طور سنتی ارتشهای دولتی و گروههای تروریستی ِغیردولتی دشمن قلمداد میشوند. اما با توجه به افشاگریهای اسنودن در رابطه با نظارت دولت آمریکا روی ارتباطات، میبینیم که بخش عمده این جاسوسی علیه غیرنظامیان است. تماسهای تلفنی، ایمیلها، گفتوگوهای اینترنتی و تصاویر میلیاردها نفر از سراسر جهان استخراج و برای بررسی ذخیره شده است.
آمریکا به اسم مبارزه با تروریسم بیشترین محدودیت ها را در داخل کشور ایجاد کرده است که این مسئله درباره مسلمانان شدت بسیار زیادی دارد. مقامات آمریکا به همین بهانه در عرصه بین المللی نیز دست به اقدامات گسترده می زنند. مثلا در کشورهای مختلف از جمله اروپای شرقی و … زندان ایجاد کرده اند.
«آمریکای فوق محرمانه» نظامیگری خارج از کنترل و ناهنجاریهای فزاینده حکومت پلیسی
را به تصویر میکشد که پس از ۱۱ سپتامبر بر شدت آن افزوده شد.
مقامات آژانس امنیت ملی امریکا با ادعای اینکه این روشی ضروری برای به دام انداختن تروریستهاست، از آن دفاع میکنند. ژنرال کیت الکساندر رئیس این آژانس به مجلس سنای امریکا گفت، از طریق رهگیری ارتباطات از راه دور بین مردم توسط آژانس امنیت ملی بیش از ۵۰ توطئه تروریستی علیه آمریکا خنثی شد. مدرک این ادعای ژنرال الکساندر در بهترین حالت مبهم و ناقص است بنابراین با تنها چیزی که روبرو هستیم اظهارات مشکوک و تعریف از خود آژانس امنیت ملی در مورد موفقیتهایش است.
حتی اگر این ادعا را بپذیریم، ۵۰ مورد توطئه تروریستی ادعا شده در بین میلیاردها پرونده ارتباطی یک عدد بی اهمیت و ناچیز است و همانند سوزنی در انبار کاه است. این حکایت از دو چیز دارد. اول اینکه، خطر تروریسمی که شهروندان آمریکایی با آن روبرو هستند، از نظر آماری آنچنان ناچیز است که گویی اصلا وجود ندارد. همانطور که خود اسنودن به آن اشاره کرده است، احتمال اینکه مردم آمریکا در وان حمام خود غرق شوند بیشتر از این است که توسط تروریستها کشته شوند. مسئله دوم این است که دستاویز و بهانه رسمی برای این نقض گسترده و جهانی حریم خصوصی - که مربوط به امنیت ملی شهروندان است - به طرز
فاحشی با نتیجه تناسب ندارد و بدین ترتیب غیرقابل توجیه است.
آن هایی که مدعی ساختن جهانی بدون شیاطین هستند خود درگیر این بازی شده و حتی رهبری آن را نیز بر عهده گرفته اند
بسیاری در ایالات متحده معتقدند که مبارزه با تروریسم، حق دخالت در حوزه خصوصی را به دولت نمی دهد. اسنودن و اطلاعاتی که فاش کرد نشان داد که آمریکا تمامی اتهاماتش تنها متوجه سایر کشورها است بدون آنکه به اقدامات خلاف و غیر اخلاقی خود توجهی داشته باشند. این اتفاق نه تنها راستی و صداقت ایالات متحده را زیر سئوال می برد بلکه نشان می دهد که آمریکا مشروعیت خود را از طریق انگ زدن به سایر کشور ها به دست می آورد. این اتفاق همچنین چهره ای جدید از ایالات متحده را نشان داد.
خطر تروریسمی که شهروندان آمریکایی با آن روبرو هستند، از نظر آماری آنچنان ناچیز است که گویی اصلا وجود ندارد.
همانطور که خود اسنودن به آن اشاره کرده است، احتمال اینکه مردم آمریکا در وان حمام خود غرق شوند بیشتر از این است که توسط تروریستها کشته شوند
فراری بودن اسنودن و دو راهی ای که بسیاری از کشورهای غربی با آن روبرو هستند، بحثحقوق بشر و آمریکا به عنوان حامی ای پر مدعا را زیر سئوال برده است. آن هایی که مدعی ساختن جهانی بدون شیاطین هستند خود درگیر این بازی شده و حتی رهبری آن را نیز بر عهده گرفته اند. علاوه بر این، آژانس امنیت ملی به ما یاد آوری کرد که سیاست بین الملل همچنان مبتنی بر رقابت جویی بین کشورها است و در درجه اول با دولت ملت ها هدایت می شود.
علاوه بر این، باید به استحکام اتحاد ها نیز شک کرد. تا چه حد کشورها می توانند به متحدینانشان اعتماد کنند؟ فعالیت های آژانس امنیت ملی در فرانسه، اتحاد فراآتلانتیکی که در ۵۰ سال اخیر با اهمیت شمرده می شد را بسیار بی اهمیت جلوه داد.