اندیشکده کارنگی: روحانی یک سیاستمدار تمام عیار

به گزارشافکارنیوز،اندیشکده کارنگی، کارشناس این اندیشکده در مصاحبه با کریم سجاد پور، به بررسی این مسئله می‌پردازد که قصد ایران از مطرح نمودن این آفند نرم چیست و اختیارات آقای روحانی در این مورد تا چه اندازه است.

* مقدمه چینی‌های روحانی، رئیس جمهور ایران، چه معنا و مفهومی برای آمریکا داشته و واقعاً چه تغییراتی در حال وقوع در ایران است؟ روحانی قصد انجام چه کاری را دارد؟

به نظر من، این مهم‌ترین آفند نرمی است که احتمالاً ایران از سال ۱۹۷۹ تا کنون آغاز کرده است. به درستی که این مسئله، از اهمیت بالایی برخوردار بوده و من گمان می‌کنم سؤال مهم این است که آیا این اقدام، صرفاً یک مصالحه تاکتیکی است که به منظور دفع فشار اقتصادی و کاهش تحریم مطرح شده یا تغییر استراتژیکی است که از طرف ایران و برای اصلاح روابط با دنیای خارج، به ویژه آمریکا، به کار گرفته شده است؟ تنها گذشت زمان است که می‌تواند به این سؤالات پاسخ دهد. همانطور که اوباما گفته است، ما قصد داریم آن را امتحان کنیم.

* نظر شما در مورد این مسئله چیست؟


به نظر من این یک تغییر استراتژیک است. دشواری اقتصادی که مردم ایران آن را احساس می‌کنند و در هشت سال گذشته احساس می‌شده است، بالاخره توسط رهبر ایران مورد توجه قرار گرفت.

* آیا تحریم‌ها دلیل این دشواری‌ها و فشار‌ها هستند؟


بله، تحریم‌ها این فشار را به وجود آورده‌اند و به نظر من، به همین دلیل است که رهبر انقلاب، آزادی عمل زیادی به روحانی داده است تا امتحان کند که آیا او می‌تواند چاره‌ای برای این مسائل بیندیشد. شما می‌دانید که او می‌تواند این کار را انجام بدهد. او گفته است که اختیارات زیادی دارد تا بتواند یک سری از مذاکرات را آغاز کند.

* وقتی آقای روحانی در انتخابات پیروز شد و وارد دفتر ریاست جمهوری گردید، بحث‌های فراوانی در مورد میانه‌رو و اعتدال گرا بودن او مطرح شد، این اصطلاحات در ایران به چه معنا است؟

دیپلماسی عمومی در دوره احمدی نژاد در سطح بسیار پایینی قرار گرفته بود. بنابراین، از زمانی که روحانی وارد عرصه شد و برخلاف احمدی نژاد، هلوکاست را تکذیب نکرد و لزوم حذف اسرائیل را از نقشه مطرح ننمود، به عنوان یک اعتدال گرا مورد توجه قرار گرفت. البته از لحاظ تاریخی در ایران، او محرم اسرار همیشگی نظام بوده است.

تمرکز او همواره بر سیاست خارجی و امنیت ملی بوده است و به نظر من، از این لحاظ، او خود را به عنوان کسی معرفی کرده است که قصد دارد منافع ملی ایران را از منافع ایدئولوژیکی و انقلابی جلوتر ببرد.

برای دولت اوباما، که برای حل مشکلات سوریه، مصر، بحرین و بسیاری از الگوهای منفی در منطقه به خاورمیانه و تقریباً تمام کشور‌ها نظر دارد، از قضای روزگار، ایران شاید یکی از معدود روزنه‌های امید برای اوباما است تا بتواند میراثدیپلماتیک مثبتی از خود بر جای بگذارد.

من از بخشی از مصاحبه آنا کاری در ان‌بی‌سی‌ بسیار شگفت زده شدم؛ وقتی از آقای روحانی سؤال شد که آیا او هلوکاست را تکذیب می‌کند، او در پاسخ گفت که «من یک سیاستمدار هستم و نه یک تاریخدان». این مسئله، یک فرصت از دست رفته به نظر می‌رسد.

بله می‌دانم. به نظر من او احساس می‌کند که نمی‌تواند صراحتاً بگوید که نه، اینطور نیست و رئیس جمهور قبلی با تکذیب هلو کاست، مرتکب این اشتباه وحشتناک شده است. بنابراین، او از پاسخ دادن به این سؤال طفره رفته است، چون به نظر او، آقای ظریف، وزیر امور خارجه، مسئله هلو کاست را مورد توجه قرار داده است؛ آقای ظریف در پاسخ به سؤالی که در مورد این مسئله از او پرسیده شد، گفته است: «مردم ایران هرگز هلو کاست را تکذیب نکرده‌اند و شخصی که این کار را انجام داده است، دیگر رئیس جمهور ایران نیست». بنابراین، چون آقای ظریف مسئله هلوکاست را مورد توجه قرار داده است، آقای روحانی نیز سعی می‌کند به روش او عمل کند.

* با این حساب، امکان دارد که او یک سیاستمدار باشد؟


او واقعاً در مقایسه با رئیس جمهور قبلی و سایر افراد، یک سیاستمدار تمام عیار است.

* شما چه صحبتی برای کسانی دارید که بسیار تعجب می‌کنند اگر بفهمند نشان دادن این پرچم صلح به منظور رفع تحریم‌ها نیست؟

هر چیزی امکان دارد، اما تا زمانی که ما آن را امتحان نکنیم، نمی‌توانیم بفهمیم. من شک ندارم که قصد روحانی، تنش زدایی با آمریکا است. اما سؤال این است که آیا او اختیار کافی را برای اجرای تنش زدایی با آمریکا دارد یا خیر.

* نظر شما چیست؟

من واقعاً نمی‌دانم. من کسی هستم که به هیچ وجه انتظار نداشتم به روحانی اجازه داده شود که در مرحله اول انتخاب شود. آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، مقاومت در برابر آمریکا را یکی از ارکان استراتژیک و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در طول سه دهه معرفی کرده است. آیا می‌توان با اطمینان گفت که او آمادگی رها کردن این ارکان را دارد؟ به نظر من چنین نیست. اما، باز هم تا وقتی آن را امتحان نکنیم، نمی‌توانیم به طور قطعی در مورد آن سخن بگوییم.

* آیا این آفند دوطرفه جدید بین آمریکا و ایران جریان دارد؟ و آیا به رئیس جمهور آمریکا کمک می‌کند تا در مورد سوریه معجزه نماید؟


این احتمال وجود دارد. در حال حاضر، آمریکا و ایران به طور اساسی درگیر یک بازی بده بستان در سوریه شده‌اند. بزرگ‌ترین حامی بشار اسد، تهران است و آمریکا به طور واضح خواهان برکناری اسد است. با این حساب، همانطور که گفتم آنها در یک بازی بده بستان گیر افتاده‌اند. اما وقتی و در صورتی که اسد سقوط کند، در واقع منافع دارای اشتراک میان واشنگتن، تهران و سوریه در جریان خواهد بود؛ این منافع دوجانبه در مورد جهادی‌های افراطی سنی است که احتمالاً از ایران شیعی بسیار بیشتر از آمریکا متنفر هستند.

به نظر شما در مجمع عمومی سازمان ملل در هفته آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا این مجمع، یک سکوی پرتاب است؟ ‌آیا تمام این مسائل، تبلیغی برای آن زمان است؟

من چنین عقیده‌ای دارم. البته، احساس من این است که او قصد دارد به نوبه خود سخنرانی‌ بسیار ملایمی ارائه کند و نشان دهد که او مرد مصالحه و سازش است. البته، او بر حقوق ایران نیز پافشاری خواهد کرد و قصد ندارد بر سر آن مصالحه کند. وقتی او به مسئله هسته‌ای بپردازد، توضیح خواهد داد که آنچه ایران به آن فکر می‌کند، حق آن است. به نظر من، لحن او در مسائلی که همواره برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، بسیار جالب و تماشایی است. برای مثال، او چگونه مسئله مردم فلسطین را تحت قاعده در خواهد آورد؟ ‌ این چیزی است که نیاز به تماشا دارد.

* تماشا کردن؟


بله، ما تمام این موارد را تماشا میکنیم.