به گزارش افکارنیوز،وب‌سایت رادیو زمانه که با چند تن از اعضای جوان‌تر حزب مشارکت گفت‌وگو کرده از قول یکی از آنها می‌نویسد: ‌ «نمی‌شود واقعیت را نادیده گرفت. بین چیزهایی که چهره‌های برجسته اصلاحات می‌گفتند و اتفاقی که افتاد خیلی فرق است. بعضی جاها ما اشتراک نظر داشتیم اما در بعضی موارد از خوش‌بینی عبور کرده و به رویاپردازی رسیده بودیم. خود من شاهد بودم در جلساتی، بچه‌ها گفتند این طور که بویش می‌آید به اصلاح‌طلبان پست نمی‌دهند.

گفتند اشتباه می‌کنید و داریم مذاکره می‌کنیم. سیاه‌نمایی هم نباید کرد، بالاخره افرادی در کابینه بودند که رای نیاوردند. بعضی‌ها در سطح پایین‌تر حضور دارند. این جا دیگر جای نقد دارد که روحانی بر چه مبنایی مصالحه کرده؟ چه چیزی داده و چه چیزی گرفته؟ شاید ما چون ریز جزئیات را نمی‌دانیم این طور به نظر می‌رسد که فرصت را از دست داده‌ایم. بحثروحانی داخلی نیست. آقای روحانی اصلاح‌طلب نیستند به آن معنا. شاید اصلاً قبول ندارند که بعضی چهره‌ها بیایند.

همچنان اعتقاد دارم باید سطح مطالبات را پایین نگه داریم تا به حداقل‌هایی که به دست آمده آسیب نرسد اما به نظر من بزرگان جریان اصلاحات باید صحبت کنند تا روشن بشود روی چه مواردی با روحانی مذاکره کرده‌اند و حالا وضعیت سهم سیاسی جریان ما چه می‌شود.»


رادیو زمانه می‌افزاید: ترکیبی از احساس پیروزی، تردید و نگرانی از خطر دور خوردن چیزی است که در صحبت‌های بدنه اصلاح‌طلبان موج می‌زند. از لحن قاطع و محکم آنها قبل از معرفی کابینه حالا دیگر خبری نیست. عده‌ای همچنان تلاش می‌کنند تا وضعیت را عادی جلوه دهند و عده‌ای دیگر نمی‌توانند پنهان کنند که از ترکیب کابینه حسن روحانی راضی نیستند. عده‌ای رای اعتماد مجلس به کابینه را یک پیروزی می‌نامند و عده‌ای دیگر آن را شکستی سخت برای اصلاح‌طلبان می‌دانند که «کف مطالبات حداقلی» را نیز تامین نکرده است.

«م» از اعضای جبهه مشارکت کرمان با وجود رای نیاوردن سه نفر از وزرای پیشنهادی می‌گوید: «فکر کنم تاکتیک بود. حواس همه رفت طرف وزیر آموزش و پرورش، وزیر نفت و مسکن رای آوردند. سطح مطالبات را نباید بالا ببریم. توقع نداشته باشیم یک شبه همه چیز درست بشود. با انتخابات مجلس اگر بتوانیم تندروها را بیرون کنیم، در کابینه بعدی افراد قوی‌تر وارد می‌شوند.»

رادیو زمانه همچنین از قول یکی دیگر از اعضای جبهه مشارکت که او را زاده یکی از شهرهای زاگرس‌نشین معرفی کرده، وضعیت امروز اصلاح‌طلبان را به انتخابات گذشته و موسوی مرتبط می‌داند و می‌گوید: ‌ «اگر تندروی نمی‌شد الان وزرای اصلاح‌طلب مجبور نبودند بروند پشت میکروفون و اعلام برائت کنند از فتنه. بهانه به دست اصول‌گرایان افتاد تا مانع ورود اصلاح‌طلبان به کابینه شوند. تنها دلیل مخالفت نمایندگان اتفاقاتی بود که بعد از سال ۱۳۸۸ رخ داد. باید به نتیجه انتخابات احترام گذاشت. ببینید اگر الان اصولگرایان نتیجه انتخابات را نمی‌پذیرفتند و اردوکشی خیابانی می‌شد چقدر به ضرر ما بود.»


در این گزارش همچنین از قول عضو سوم شاخه جوانان حزب مشارکت خاطرنشان کرده که «اصلاح‌طلبان در انتخابات سال ۸۸ درباره وقوع تقلب دروغ نگفتند بلکه اشتباه کردند. موسوی مدت زیادی از سیاست فاصله داشت و طبیعی بود که نتواند با یک پختگی ۱۰۰درصدی در آن فضای رادیکال و احساسی تصمیم بگیرد. جمعی از بزرگان اصلاح‌طلب هشدار دادند به ایشان ولی متأسفانه تندروی‌هایی صورت گرفت و زمینه برای جولان دادن محافظه‌کاران تندرو مهیا شد. او در این مدت که از کار اجرایی فاصله داشت، مشغول نقاشی و امورات شخصی بود، تقریبا ۲۰ سال دور بود.»

رضا از اعضای مشارکت شاخه مازندران نیز در این گزارش می‌گوید: ‌ «ما باید سهم خودمان را از کابینه می‌گرفتیم.

سهم‌خواهی در ادبیات ما معنی بد می‌دهد. بگوییم حق و حقوق بهتر است. کاندیدای ما در انتخابات به نفع آقای روحانی کنار کشیدند. انصاف این بود که آقای روحانی حق و حقوق حامی اصلی خود را بدهد و آقای عارف را به عنوان معاون اول خود معرفی کند. این روزها می‌شنوم که بعضی افراد می‌گویند باید از سطح مطالبات خود از آقای روحانی بکاهیم. سؤال بنده این است که آیا اجازه داریم مطالبه داشته باشیم یا بالکل داشتن مطالبه ممنوع است. ادعا می‌کنند معاون اولی آقای عارف عامل تضعیف دولت اعتدال است.

مریم یک عضو دیگر حزب مشارکت به رادیو زمانه گفته وقتی در برابر یک ساختار، اقدام انقلابی میکنیم دیگر نمیتوانیم برگردیم داخل ساختار. وضعیت الان ما اینجوری است. نظرات مختلف است. برای فعالیت مشترک در قالب گروه، سازمان و حزب باید بین اعضا حداقل ۷۰ درصد شباهت فکری باشد ولی الان در بین گروهها اینطوری نیست. به خاطر همین اختلافات جنبش سبز به پیروزی نرسید چون باعث شد زمان از بین برود. درباره کابینه جدید هم نظر مشترک نداریم. نمیشود یک عضو ما داخل زندان باشد و روی حرف خودش بایستد و یک عضو دیگر بگوید اشتباه کردیم. قسمت تلخ کل ماجرا این است که هر اصلاحطلبی باید تصمیم بگیرد از میرحسین موسوی بگذرد یا وفادار بماند!