آیا احمدی نژاد در حصر است؟

محمد مهاجری روزنامه در یادداشتی در خبر آنلاین نوشته است در وجدان اصولگرایان ، احمدی‌نژاد در حصر است حتی اگر قیافه اش تک و توک در مراسمی دیده می‌شود یا کلیپهایش در فضای مجازی به نمایش درمی‌آید.​

در این یادداشت می خوانیم ​

پایان حصر آقای مهدی کروبی در روزهای پایانی سال ۱۴۰۳ می تواند بهانه‌ای باشد برای بازخوانی رخدادهای سال۱۳۸۸ و فتنه‌ای که پس از انتخابات برخاست.

این برهه از تاریخ سیاسی ایران بدلایلی از جمله تلاش یک جناح خاص برای بهره برداری از آن ،منجر به روایتهایی گردید که با تحلیلی دقیق همراه نشد. شاید وقوع درگیریها و خسارتهای متعدد فرصت را برای بررسی دقیق پدید نیاورد.

یافتن مقصر آن اتفاقات البته برای ثبت در تاریخ مهم است اما مهمتر پاسخ به این سوال است که آیا آنچه به تلخی روی داد قابل پیشگیری یا لااقل مدیریت نبود؟

برای پاسخ به این پرسش باید به ۴سال قبل یعنی انتخابات۱۳۸۴ بازگشت . اکنون که ۲۰سال از آن روزها می‌گذرد ، و پدیدآورندگانش هم اکنون در قید حیات هستند می‌توان واقع بینانه تر به موضوع پرداخت.

در انتخابات۸۴ برای اولین بار هر دو جناح سیاسی با پراکنده ترین آرایش سیاسی در برابر یکدیگر ایستادند. در جناح اصلاح طلب آقایان مهدی کروبی،مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده حضور داشتند و اصوگرایان نیز با حضور آقایان لاریجانی، قالیباف و احمدی نژاد به میدان آمدند. مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز چهره ای میانه داشت و در هر دو اردوگاه چپ و راست از حامیانی برخوردار بود.

در میان ۷کاندیدای حاضر، احمدی نژاد ناشناخته تر و کم سابقه تر می‌نمود.  پیشینه مدیریت اجرایی‌اش تنها به یک دوره استانداری اردبیل و دوسال شهرداری تهران باز می‌گشت. گرچه تایید صلاحیت او در همان زمان زیر سوال سیاسیون بود و کمتر کسی باور داشت که او "رجل سیاسی" باشد اما با استقبال ناگهانی تندروهای اصولگرا روبرو شد.

اصلاح طلبان و اصولگرایان لابد با تصور اینکه هاشمی‌رفسنجانی بدلیل تخریبهایی که همزمان از سوی تندروهای چپ و راست  علیه او صورت گرفت، برایش شانسی قائل نبودند و به همین دلیل انتخابات را منهای هاشمی تعریف کردند.

 از همین روی، طرفداران کروبی و  معین گمان بردند رقابت اصلی بین خودشان است. تکیه گاه این اعتماد به نفس نیز موفقیتهای دولت سیدمحمدخاتمی در زمینه های اقتصادی و سیاسی ( به زعم خودشان) بود.

اشتباه اصلی اصلاح طلبان همین جا رقم خورد و اگر چنین نمی شد زمینه انچه ۴سال بعد به فتنه انجامید، بروز نمی کرد. اگر معین و کروبی ائتلاف می‌کردند انتخابات حتی اگر به مرحله دوم می رفت، رقیبشان مرحوم هاشمی می‌شد. در آن صورت چه هاشمی رئیس جمهور می‌شد و چه محصول ائتلاف کروبی و معین از صندوق درمی‌آمد بازی به محمود احمدی‌نژاد نمی رسید. اما شد آنچه شد.

احمدی‌نژاد بازی با افکارعمومی طبقات محروم را بلد بود. او برخلاف اصلاح طلبان که زمین بازی را در طبقه متوسط یافته بودند، خودش را به دهکهای پایین منتسب کرد. اما این تنها عامل پیروزی نبود. هنر احمدی‌نژاد جلب و جذب حمایت روحانیون درسطوح محتلف و نیز شخصیتهای موثر جناح اصولگرا و نیز حاکمیت بود.

رخدادی که در فاصله سالهای۸۴تا۸۸ با ان مواجه بودیم دوقطبی شدیدی بود که او توانست ایجادش کند. یک قطب اصلاح طلبان و معتدلین(حامیان مرحوم هاشمی) و بخش کوچکی از اصولگرایان را تشکیل می‌داد و در قطب مقابل سایر تفکرات و سوگیریهای سیاسی قرار گرفتند.

نتیجه این شد که در انتخابات۸۸ احمدی‌نژاد  خودش را نماینده جریان اصیل انقلابی جا زد و  در دوقطبی شدید آن زمان هر مخالفتی با او، به معنای قرارگرفتن در جرگه مخالفت با انقلابیگری قلمداد شد. او توانست این تلقی را بیافریند که رای نیاوردنش در انتخابات یعنی سقوط نظام و انقلاب.

احمدی‌نژاد با همین شیوه توانست دوقطبی موجود را تشدید کند و با سهم خواهی (یا به تعبیر درست‌تر ،باجگیری) از جریان اصولگرا تقریبا۹۰درصد آنها را به سوی خود متمایل کند.

فراوان بودند افرادی که بر ناصالح بودن احمدی‌نژاد تاکید داشتند اما در شرایط دوقطبی آن زمان، یا جرات واقعگویی نداشتند  و یا ان را به صلاح نمی دیدند. در واقع احمدی‌نژاد بدون اینکه کمترین هزینه ای بدهد پای خود را روی دوش اصولگرایان و بخشهای مهم و بزرگی از حاکمیت گذاشت و بالا رفت. این درست است که فقط چندماه بعد،ترکتازهای او کار دستش داد اما برنده آن مقطع خودش بود.

با این بیان می توان به این نتیجه بسیار ساده رسید که انتخابات ۸۸ فقط یک برنده داشت و ان احمدی‌نژاد بود. اما بازنده اش فقط رقیب او(میرحسین موسوی) و اصلاح طلبان نبودند بلکه کلیت نظام به خاطر شرایط دوقطبی موجود، بازی را باخت.

اینکه خطاهای اصلاح طلبان و نامزد آنان چه بود و کدام عوامل باعث ناآرامی در ماههای طولانی شد و چرا شاهد بازداشتها و محکومیتها به زندان و... بودیم بحث جداگانه ای را می‌طلبد. اما محصول همه آن خسارتها  به یک موجودی کلان در حسابجاری احمدی نژاد تبدیل شد.

مهم نیست که جریان اصولگرایی الان و بعد از ۱۶سال، گمان می کند توانسته است میرحسین موسوی و مهدی کروبی را در انتخابات۸۸ شکست دهد بلکه مهم آن است که از حصر این دو چهره باری نبسته و احمدی‌نژاد با لگدزدن به دستاورد آن انتخابات، حتی در نگاه تندروهای مااصولگراها چهره ای کریه  دارد. الان در وجدان اصولگرایان، احمدی‌نژاد در حصر است حتی اگر قیافه اش تک و توک در مراسمی دیده می‌شود یا کلیپهایش در فضای مجازی به نمایش درمی‌آید.