نشریه آمریکایی: فشار حداکثری علیه ایران نتیجه معکوس داشت

 «فرید زکریا» مجری و تحلیلگر هندی-آمریکایی طی یادداشتی که روز جمعه منتشر کرده است، با اشاره به افزایش تنش‌ها در منطقه غرب آسیا، می‌نویسد که واقعیت جدید و خطرناکی که منطقه با آن روبرو شده است، بیش از هر نتیجه‌ای، ریشه در «فروپاشی سیاست آمریکا در قبال ایران » دارد.

او با اشاره به شکست رویکرد فعلی آمریکا در قبال ایران، می‌نویسد که پس از خروج آمریکا از برجام در دوران «دونالد ترامپ» در سال ۲۰۱۸، واشنگتن سیاست «فشار حداکثری» را در قبال تهران در پیش گرفته است.

او می‌نویسد که تعداد تحریم‌ها علیه ایران از ۳۷۰ مورد زمان «باراک اوباما» به بیش از ۱۵۰۰ مورد در دوره ترامپ رسید و باعث شد ایران تحت تحریم‌ترین کشور جهان شود.

زکریا در ادامه نوشت: «در حالی‌که دیگر شرکای مذاکرات برجام از جمله اروپایی‌ها، چین و روسیه به این اقدام معترض بودند، آمریکا از تحریم‌های ثانویه برای بازداشتن موثر آن‌ها به‌منظور تجارت با ایران استفاده کرد».

ستون‌نویس واشنگتن‌پست همچنین نوشت که دولت «جو بایدن» نیز عمدتا سیاست ترامپ با مقداری «تعدیل و تخفیف» ادامه داد.

واکنش ایران به سیاست فشار حداکثری

او در ادامه نوشت نتیجه سیاست بایدن و ترامپ در اعمال فشار حداکثری چیزی جز پیشرفت در برنامه هسته‌ای ایران نبود و طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای حالا ایران «۳۰ برابر بیشتر از حد مجاز در برجام اورانیوم غنی‌شده» در اختیار دارد.

زکریا با تکرار ادعای «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا، مدعی شد «زمان گریز» هسته‌ای ایران، یعنی زمانی که برای تولید سوخت برای ساخت بمب هسته‌ای مور نیاز است، از یک سال به یک یا ۲ هفته رسیده است.

مجری شبکه سی‌ان‌ان در ادامه نوشته که ایران به فشارهای خارجی از طریق نزدیک‌کردن روابط با جنبش‌هایی مانند حزب‌الله در لبنان، حماس در غزه، انصارالله در یمن و «گروه‌های مسلح» در عراق و سوریه پاسخ داده است.

فرید زکریا در این خصوص نوشته است: «این محور مقاومت، اسرائیل را در طولانی‌ترین و خطرناک‌ترین جنگ خود در ده‌های اخیر فرو برده‌اند، ۷۰ درصد از ترافیک دریایی را به بیرون از دریای سرخ منحرف و عراق و سوریه را به کشورهای وابسته قابل اعتماد تبدیل کرده‌اند».

او در ادامه تاکید کرده که «سیاست واشنگتن در قبال ایران شکست خورده است».

رویکردهای شکست‌خورده دولت‌های آمریکا

نویسنده آمریکایی همچنین نوشته که در یک دهه اخیر، «رویکر واشنگتن در قبال ایران مخالف سرسختانه و فشار بوده نه یک راهبرد».

در ادامه این یادداشت، ضمن اتهام‌زنی به ایران آمده که «دولت اوباما سعی کرد رویکرد تحریم‌های سخت همراه با راه برون‌رفت برای ایران، البته در صورتی‌که برنامه هسته‌ای خود را محدود می‌کرد، امتحان کند. اوباما امیدوار بود با مهار بزرگترین تهدید ایران، این کشور نسبت به همسایگان خود رویکرد تهاجمی کمتری داشته باشد. بازرسان بین‌المللی بر پایبندی ایران به توافق هسته‌ای صحه گذاشتند اما به هر حال فعالیت‌های منطقه‌ای فروکش نکرد، البته که این بخشی از توافق هسته‌ای نبود».

زکریا با طرح این پرسش که «آیا ممکن بود مذاکرات هسته‌ای به نوعی از کاهش تنش منجر شود؟» که در ادامه پاسخ می‌دهد: «دانستن این موضوع غیرممکن است چراکه در مدت ۲ سال، ترامپ قدرت را به دست گرفت و سیاست آمریکا را به کلی معکوس کرد». 

نویسنده این مطلب در ادامه مدعی شده دولت بایدن می‌توانست ریل‌گذاری را عوض کند اما «بیم آن را داشت که در این صورت، واکنش بسیار تندی را از جمهوری‌خواهان ببینید».

گام‌هایی به سمت تنش‌زدایی

او ضمن دخالت در امور داخلی ایران، می‌نویسد که «آمریکا و متحدان آن باید یک سیاستی را درباره ایران طراحی کنند که این واقعیت را به‌رسمیت بشناسد که جمهوری اسلامی وجود دارد و سپس تهدیدها و مجازت‌هایی را برای بازدارندگی در برابر آن اعمال کنند، اما مشوق‌هایی هم برای کاهش تنش به همراه داشته باشد».

زکریا در پایان یادداشت خود در این‌باره می‌نویسد: «این اقدامات منجر به تنش‌زدایی نخواهد شد، چه برسد به همکاری با تهران اما می‌تواند اصطکاک‌های بسیاری را که ممکن است این منطقه بی‌ثبات را به یک جنگ طولانی و خونین فرو ببرد، کاهش دهد».