حبیبالقانیان، علاوه بر کمکهای مالی فراوان به رژیم اشغالگر قدس، بخشی از سرمایه خود را به منظور حمایت و پشتیبانی از این رژیم، در فلسطین اشغالی به کار گرفته بود. ساواک در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۵ ش، در خصوص احداث ساختمان بزرگ از سوی القانیان در فلسطین اشغالی مینویسد: «القانیان سرمایهدار معروف، در حال حاضر مشغول احداث ساختمان بزرگ چندین طبقه در اسرائیل و بلندی این ساختمان، سه برابر بلندی ساختمان آلومینیویم یا پلاسکو [در تهران]میباشد.»
در دورهپهلوی، عناصر یهودی در نتیجه تبعیت بیچون و چرای دولتمردان ایرانی از آنها، بر سیاست و اقتصاد کشور پنجه انداخته بودند! آزادی عمل یهودیها و تلاش این جماعت برای افزایش و گسترش سلطه بر اهرمهای قدرت، در چنان پردهای قرار داشت که اغلب از چشم مردم دور بود و آنها نمیتوانستند؛ توطئه خزندهای را که در اطرافشان شکل میگرفت؛ به وضوح ببینند.
چنانکه یعقوب نیمرودی یکی از مأموران کار کشته سیاسی و اطلاعاتی صهیونیستها، پس از سالها فعالیت جاسوسی در ایران، در گفتوگویی با یک روزنامهنگار اسرائیلی میگوید «اگر یک روز به تو اجازه دهند که از کارهایی که ما در تهران انجام دادهایم؛ آگاه شوی، از آنچه میشنوی وحشت خواهی کرد، حتی نمیتوانی آن را تصور کنی!» (۱) یکی از این سرمایهداران با نفوذ یهود در ایران، که سالها در راستای حفظ منافع رژیم اشغالگر قدس به تکاپو پرداخت؛ حبیباللهالقانیان است و مقال پیآمده در مورد گوشهای از زندگی و فعالیتهای او است.
حبیبالله القانیان کیست؟
حبیبالله القانیان، در ۲۳ فروردین ۱۲۹۱، در محله عودلاجان تهران و در خانوادهای از طبقه متوسط کلیمی زاده شد. پدرش به حاج بابایی مشهور بود و در همین محله، دکان خیاطی داشت. مادرش خانمجان، از خانواده القانیان و دختر حییم ساقی تاجر بود. (۲) حبیبالله شش برادر به نامهای: جان، داود، نورالله، نجات، صیون و عطاالله داشت که با حمایت دو دایی خود به نامهای عزیز و میرزا آقا القانیان که بازرگان بودند به تحصیل و کار پرداختند. حبیبالله در بیست و چند سالگی، صاحب حجرهای در سرای حاجمحمد اسماعیل در بازار تهران شد. وی به همراه برادرانش، شرکتی به نام شرکت سهامی ِالگا تأسیس کرد و به خرید و فروش و واردات اجناس مختلف مانند: ساعت، پارچه، رادیو، چرخ خیاطی و چینیآلات پرداخت.
آنها ابتدا کالاهای مورد نظر خود را، از سوئیس وارد میکردند و پس از اقامت دو نفر از برادرانش، جان و نورالله در امریکا به سراغ واردات از این کشور رفتند. برادران القانیان، هیچ فرصتی را در مسیر افزایش سرمایه خود از دست نمیدادند. برای مثال، با تصویب و اجراییشدن قانون کشف حجاب، اقدام به واردات کلاه زنانه کردند، یا با ورود متفقین به ایران، یونیفرمهای مازاد نیروهای متفقین را از آنها خریداری کرده به فروش میرساندند! همچنین پس از آنکه جان القانیان در امریکا پی برد که امریکاییها مقادیر فراوانی لباسدست دوم به نیازمندان و مناطق جنگزده جهان کمک میکنند به فرستادن این لباسها به ایران اقدام کرد؛ تا دیگر برادران، آنها را به فروش برسانند. (۳)
محمود طلوعی، نام حبیب القانیان را در زمرهغولهای اقتصادی دوره پهلوی میآورد که توانست با استفاده از ارتباطات خود با صاحبان نفوذ در بخش دولتی به ثروتهای نجومی دست یابد. (۴) القانیان به همراه برادران خود، در حوزههای اقتصادی و صنعتی دیگری نیز فعال بودند. روزنامه اطلاعات در ۵ مرداد ۱۳۵۴ ش، در خصوص داراییهای القانیان در ایران نوشت: «حبیبالله القانیان یکی از بزرگترین کارخانهداران کشور است که فعالیت خود را در زمینه تولید کالاهای صنعتی از ۲۲سال قبل شروع کرده است.
وی اولین کارخانه پلاستیک سازی را در کشور بنیان گذارد و قبل از تأسیس این کارخانه، مدتها پروفیلسازی آلومینیوم و یخچالسازی را دایر کرده بود. وی سالها علاوه بر مدیریت این کارخانجات، مدیریت عامل کارخانجات صنعتی تهران را نیز به عهده گرفت و سپس مدیرعامل شرکت سهامی ریسندگی و بافندگی ممتاز شد که بزرگترین کارخانه ریسندگی کشور است. حبیبالله القانیان در ۱۰سال قبل به عضویت اتاق صنایع و معادن، به نمایندگی صنعت پلاستیک انتخاب شد. القانیان در کنار فعالیتهای صنعتی خود، در تجارت نیز فعالیت زیادی دارد و به کارهای صادراتی و وارداتی نیز میپردازد. وی از جمله ملاکین نیز به شمار میرود و یکی از اجاره بگیران بزرگ است. حبیبالله القانیان، ساختمان مرتفع خیابان اسلامبول را - که به ساختمان پلاسکو معروف است- سالها قبل ساخت، ولی دو سه سال قبل آن را به یک پولدار یزدی [هژبر یزدانی]فروخت.
یکی از ساختمانهای موجود متعلق به القانیان، ساختمان آلومینیوم در خیابان شاه است؛ که از جمله آپارتمانهای مرتفع تهران به شمار میرود و دفتر کار القانیان نیز در همین ساختمان قرار دارد...» (۵) البته هژبر یزدانی، اهل سنگسر سمنان بوده است. القانیان در زمره اولین سرمایهداران یهودی ایران بود که در «اتاق بازرگان و صنایع ایران» عضویت داشت. به گفته اریه لوین معاون سفارت و نماینده رژیم صهیونیستی در ایران عصر پهلوی، القانیان از روابط حسنهای با محافل صنعتی و طبقات بالای رژیم برخوردار بود. (۶)
عضویت در لژ فراماسونری
القانیان در سال ۱۳۳۱ ش به عضویت لژ پهلوی - که بعدها به لژ همایون تغییر نام داد- پذیرفته شد. او در سال ۱۳۳۳ ش، یکی از اعضای کمیته خرید مکانی، برای لژ همایون شد. وی علاوه بر لژ همایون، در لژهای ماسونی «سقراط»، «ابن سینا»، «لافرانس»، «فارابی» و «سعدی» هم عضویت داشت. (۷)
در انجمن کلیمیان تهران
حبیب القانیان، از بزرگترین سرمایهداران یهودی ایران بود که سالیان دراز ریاست انجمن کلیمیان تهران را بر عهده داشت. او در دوران جوانی به عضویت این انجمن درآمد و با بهرهگیری از ثروت و موقعیت اجتماعیاش، به تقویت آن پرداخت. در دهه ۱۳۲۰ ش که جریان مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین اشغالی شتاب گرفت؛ القانیان هم بر دامنه فعالیتهایش افزود و با گردآوری یهودیان ایران در «بهشتیه» (محل کنونی بیمارستان بوعلی تهران)، در کار کوچ دادن یهودیان کوشید. (۸)
در اوایل دهه ۱۳۴۰ ش، مراد اریه رهبر جامعه کلیمیان ایران و نماینده مجلس، با دخالت آشکار سفارت اسرائیل و حمایت دربار پهلوی، از کرسی مجلس و رهبری کلیمیان ایران کنار گذاشته شد. مئیر عزری، نماینده رژیم اشغالگر قدس در ایران، در مورد علت این برخورد به دیدار خود با اریه در سال ۱۳۳۷ ش اشاره میکند که در آن اریه پاسخ سردی نسبت به همکاری با او میدهد و میگوید: «جنبش صهیونیستی یا سفارت اسرائیل، جایی در ایران ندارد. در سایه رهبری اعلیحضرت، یهودیان از حقوق برابر با دیگران برخوردارند و این نیاز به وجود مقامی اسرائیلی در ایران را مرتفع میسازد...» (۹)
پس از کنارهگیری اریه از ریاست انجمن کلیمیان، با تجدید انتخابات در سال ۱۳۴۱ ش، حبیبالله القانیان به عضویت انجمن کلیمیان انتخاب شد و برای ۱۸ سال، به ریاست انجمن کلیمیان تهران تکیه زد. (۰۱) از جمله اقدامات او در انجمن کلیمیان تهران، ثبت املاک وقفی یهودیان با عنوان «املاک موقوفه ثبتی»، خرید خانه قوامالسلطنه و اجاره آن به سفارت اسرائیل در ایران و ساخت سکههای جشن ۲ هزارو ۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود. (۱۱)
به گزارش ساواک در ۲۲ آبان ۱۳۴۴ ش، انجمن کلیمیان تهران با تصویب اعضای آن از جمله القانیان، اقدام به خروج هزار سکه طلا، ۴ هزارو ۵۰۰ سکه نقره و ۲ هزارو ۵۰۰ سکه برنز از کشور کردند. (۱۲) در اواخر ۱۳۵۶ ش، القانیان و دیگر اعضای انجمن کلیمیان، از شرکت در انتخابات انجمن امتناع کردند. (۱۳)
خدمت به رژیم اشغالگر قدس
القانیان با مئیر عزری، نماینده رژیم اشغالگر قدس در ایران، روابط نزدیکی داشت و در امور مربوط به انجمن، تابع نظر وی بود. (۱۴) به سبب خدمات او به رژیم صهیونیستی، هر بار که به فلسطین اشغالی میرفت، با رئیسجمهور و دیگر مقامات ارشد این رژیم دیدار میکرد. (۱۵) ساواک در ۱۳۴۴ ش، نام القانیان را در زمره کلیمیانی آورده بود که بدون نظر سفارت رژیم اشغالگر قدس اقدامی انجام نمیدهند و خود را وقف این رژیم کردهاند. (۱۶) او علاوه بر کمکهای مالی فراوان به رژیم اشغالگر قدس، بخشی از سرمایه خود را به منظور حمایت و پشتیبانی از این رژیم، در فلسطین اشغالی به کار گرفته بود. ساواک در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۵ ش، در خصوص احداث ساختمانی بزرگ ازسوی القانیان در فلسطین اشغالی مینویسد: «آقای حبیبالقانیان، رئیس انجمن کلیمیان تهران و سرمایهدار معروف، در حال حاضر مشغول احداث ساختمان بزرگ چندین طبقه در بین راه هرصلیا و تلآویو در اسرائیل میباشد و بلندی این ساختمان، سه برابر بلندی ساختمان آلومینیویم یا پلاسکو [در تهران]میباشد».
ساواک در گزارش دیگری در ۲۹ دی همان سال، از احداث ساختمان ۳۳ طبقه در بین راه هرصلیا و تلآویو ازسوی القانیان خبر میدهد. (۷۱) به گفته مئیر عزری، خانواده القانیان از سرمایهداران ایرانی در فلسطین اشغالی بودند؛ که هزارو ۴۰۰، جریب زمین کشاورزی و ساختمان بلندی در کنار سازمان «بورس جواهرات رمتگان» به ارزش بالغ بر ۱۰ میلیوندلار، بخشی از سرمایه آنها بود. (۸۱) جمعآوری اعانه و کمک مالی از یهودیان ایران، از اقداماتی بود که القانیان به آن توجه ویژهای داشت. او هر سال به مناسبتهای گوناگون و از رهگذر تحریک احساسات کلیمیان ایران، مبالغ هنگفتی را جمعآوری میکرد و به فلسطین اشغالی میفرستاد. او از اعضای اصلی و مؤسس «صندوق ملی یهود»، در ایران بود.
این صندوق وظیفه جمعآوری کمکهای مالی یهودیان نقاط مختلف جهان را به عهده داشت که با هدف تصرف اراضی فلسطین در ۱۲۸۰ ش تأسیس شده بود. (۱۹) در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷/دی ۱۳۴۵، زمانیکه «سازمان جهانی یهود» تصمیم گرفت تا مبلغ ۱۰ میلیارددلار «اعانه» فوری برای کمک به هزینههای این جنگ، از بین یهودیان جهان جمعآوری کرده و در اختیار رژیم صهیونیستی بگذارد؛ دفتر نمایندگی رژیم اشغالگر قدس به شدت فعال شد و با کمک چند نفر از بازرگانان و ثروتمندان با نفوذ کلیمی و سران «انجمن یهودیان ایران» از جمله حبیبالقانیان، ظرف چند روز چندین میلیون دلار اعانه از بین یهودیان ایران جمعآوری کرد. (۲۰)
همچنین در زمان وقوع جنگ ۱۹۷۳. م میان رژیم اشغالگر قدس و کشورهای عربی، معروف به جنگ رمضان، کمکهای مالی از سوی اعضای انجمن کلیمیان جمعآوری و برای رژیم صهیونیستی ارسال میشد. در ۲۲ مهر ۱۳۵۲ ش در جلسه انجمن کلیمیان به پیشنهاد ابراهیم راد، حبیبالقانیان و مئیرعزری، کمیتههای جمعآوری کمک به رژیم اشغالگر قدس مجدداً تشکیل شد. (۲۱) القانیان همکاری مستمر و تشکیلاتی با نمایندگان دولت صهیونیستی را، برای حل مشکلات موجود بر سر راه انتقال یهود ایران به سرزمین اشغالی ادامه داد. در دی ۱۳۴۳ حبیبالقانیان و جمشید کشفی نماینده مجلس شورای ملی، به طور محرمانه به فلسطین اشغالی سفر و در کنگره سالانه صهیونیسم شرکت کردند.
در این کنگره درباره مهاجرت یهودیان به فلسطین اشغالی تا ۱۰۰ هزار نفر در سال ۱۹۶۶ م (۱۳۴۵- ۱۳۴۴ ش)، موافقت به عمل آمد. (۲۲) او به همراه تعدادی از اعضای انجمن در ۲۵ مهر ۱۳۴۷ ش، برای انجام کارهای مربوط به مهاجرت یهودیان به سرزمین اشغالی سفر کرد. (۲۳) اقدامات القانیان، در جهت پیشرفت بنیه اقتصادی رژیم اشغالگر قدس باعث شد، نظریهپردازان ساواک او را فردی وابسته به این رژیم قلمداد کنند که وطنش برای او اهمیتی ندارد: «آقای حبیبالقانیان سرمایهدار و بازرگان معروف کلیمی که از نعم و مزایای این کشور بیش از هر فرد ایرانی استفاده برده و میبرد، کشور اسرائیل را سرزمین اصلی خود دانسته و کلیمیان ایرانی را تشویق مینماید که در اسرائیل سرمایهگذاری نموده و از این رهگذر در جهت پیشرفت بنیه اقتصادی اسرائیل، کمک مینماید و اصولاً سرزمینی که در آن به دنیا آمده و بزرگ شده و استفاده سرشار میبرد، برایش اهمیتی ندارد و همیشه خود را وابسته به اسرائیل میداند...» (۲۴)
دستگیری به جرم گرانفروشی
القانیان در سال ۱۳۵۴ ش، به اتهام گرانفروشی دستگیر و به سنندج تبعید شد. در خصوص علت این دستگیری، چندین نظر وجود دارد. به گفته نویسنده کتاب «قلم و سیاست»، حبیب القانیان از جمله سرمایهدارانی بود که در یک حرکت نمایشی، از سوی رژیم به جرم گرانفروشی دستگیر شد. (۵۲) برخی نیز سرپیچی وی از درخواست اشرف پهلوی برای جمعآوری مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار (۶۰۰ الی ۷۰۰ میلیون تومان وقت) از سوی انجمن کلیمیان را، علت این امر عنوان کردهاند.
وی پس از دو ماه و نیم به تهران بازگشت، اما هنگام ورود به فرودگاه، مجدداً وی را به جرم گرانفروشی بازداشت و به زندان فرستادند و پس از دو ماه و نیم، با وساطت شاه از زندان آزاد شد. او در نامهای در ۷ آذر ۱۳۵۵ به پاس این اقدام شاه به وی مینویسد: «جان نثار حبیبالقانیان که در جریان مبارزه با گرانفروشی مورد تعقیب قرار گرفته، در دادگاه شعبه ۱۵ استان تهران تبرئه و سپس مجدداً تحت پیگرد و در این مرحله به علت دفاع نکردن از خود محکوم گردیدم، مشمول عنایات شاهنشاه عدالتپرور قرار گرفته و مورد عفو مولوکانه واقع شدم.
اینک آگاه شدم که به مجازات بسیار شدیدتری که محدودیت از فرصت شرفیابی به حضور مقدس شاهنشاه و... دچار گردیدهام... جان ناقابل من و خانوادهام فدای سلامت و سعادت شاهنشاه... ایران باد» (۲۶) یوسف کهن از اعضای انجمن کلیمیان و وکیل مجلس شورای ملی، در خاطراتش از پادرمیانی، هویدا برای آزادی القانیان میگوید: «به خاطر دارم زمانی که مرحوم حبیب القانیان به علت گرانفروشی به تبعیید سنندج و سپس به زندان تهران افتاد؛ برای رهایی آن شادروان به ملاقات هویدا رفتم. اظهار داشتم که ایشان گذشته از اینکه بازرگان معروفی است و اصولاً فروشنده نیست تا گران فروشی کرده باشد؛ رئیس انجمن کلیمیان است و مصلحت ملک و ملت نیست که بیجهت در زندان باشد.
بلافاصله مرحوم هویدا گفت: میدانم؛ با شاه قرار ملاقات دارم و ترتیب عفو و استخلاص ایشان را خواهم داد و تنها چند روز بعد بود که مرحوم حبیبالقانیان مورد عفو قرار گرفت.» (۲۷)
فرجام
حبیبالقانیان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دستگیر و در دادگاه انقلاب محاکمه گردید و به اتهام جاسوسی برای رژیم صهیونیستی، محکوم به اعدام شد. (۲۸) در کیفرخواست صادره از سوی دادسرای انقلاب، بخشی از جرائمالقانیان عبارت بود از: ارتباط و جاسوسی برای اسرائیل، فساد در زمین، کمک مادی به اسرائیل و... که به استناد اسناد برجای مانده از ساواک و نیز اقاریر ضمنی القانیان، برای دادگاه محرز شده بود. (۲۹) بعد از اعدام القانیان، امریکاییها نسبت به آن واکنش نشان داده و قطعنامهای در سنای امریکا علیه ایران تصویب شد که در واکنش به آن، ایران از پذیرفتن سفیر جدید امریکا خودداری کرد. در پی آن کاردار سفارت امریکا در دیدار با ابراهیم یزدی، نگرانی و اعتراض دولت امریکا را به وی منتقل کرد. به گزارش مأمور سفارت امریکا، یزدی در آن دیدار، قاطعانه هر گونه رابطهای بین اعدام و دین القانیان را انکار کرد. (۳۰)
اعتراض رژیم صهیونیستی و ایالات متحده امریکا به اعدام القانیان منجر شد، تا هیئت نمایندگان ایران در سازمان ملل با انتشار بیانیهای تأکید کرد که اعدام حبیب القانیان بازرگان معروف ایرانی در تهران به دلیل یهودی بودن وی نبود، بلکه اعدام او به خاطر جنایتهایی است که مرتکب شده است. (۳۱)